ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
قدرت درمانی دعا
با آن که هیچ کس به طور قطع نمی تواند ثابت کند دعا بیماریها را درمان می کند پزشکان بسیاری نمونه هایی از بهبودیها را ذکر می کنند که نمی توانند دلیل دیگری برای آنها پیدا کنند.تنها چیزی که می دانیم این است که دین و معنویت می تواند باعث کاهش استرس و بالابردن قدرت سیستم ایمنی شود .
کولین مک کلین - جاکوئین محقق دانشگاه فوردهام نیویورک سیتی می گوید : . . .
حتما به ادامه مطلب بروید . . .
ثواب روزه سه روز آخر ماه شعبان
به نقل از انس ـ به پیامبر خدا گفتند : کدام روزه برتر است ؟
فرمود : « روزه شعبان در بزرگداشتِ رمضان . »
امام صادق علیهالسلام :
هر کس سه روزِ آخر شعبان را روزه بدارد و آنها را به ماه رمضان متّصل کند ،
خداوند برای او پاداش روزه دو ماه پیاپی را مینویسد .
و ما از خود نگذشتیم ...
خدایا تو از گناهان ما بگذر
ماه رجب و شعبان هم از دستمون رفت و نزدیک به ماه خدا ، ماه مبارک رمضان میشویم .
خوش به حال آنانی که توانستند از این دو ماه استفادهی لازم را کرده و
توشهای برای ماه رمضان بر چینند .
یکی از اعمال شریف و بسیار ارزشمندی که برای ماه شعبان ذکر شده ،
مخصوص سه روز آخر این ماه میباشد .
بله ! درست متوجه شدهاید . روزهی سه روز آخر ماه شعبان و اتصال آن به ماه شریف رمضان .
این سه روز آخر شعبان میتواند فرصت خوبی باشد چه برای آنانی که ار قافله عقب ماندهاند
و در طول دو ماه پیشواز برای ماه رمضان کاری نکرده اند ، و چه برای آنانی که در طول این دو ماه
در تکاپوی جمع آوری توشه برای رمضان بودهاند باشد ، فرصت و توفیقی مجدد باشد .
روزه شعبان در کلام بزرگان
امام صادق (علیهالسلام) فرمود : . . .
برای خواندن این مطلب به ادامه مطلب بروید
حتما استفاده کنید و از دست ندهید
ادامه مطلب ...
در فراز ابتدایی مناجات « الراجیّن » خمس عشرة میخوانیم :
«یا مَن إذا سَألَهُ عَبدّ أعطاه»ُ؛
ای آنکه وقتی بنده ای از او درخواست کند ، به او عطا میکند .
مطابق با این فراز از دعا ، اگر امیدی به خداوند بسته میشود به این جهت است
که او همه چیز دارد و جز نیکی نمیکند . او بنده را به خوبی به پناه و
جوار خویش راه میدهد . این نظر مرحوم ملاصدرا صحیح است که وقتی سخن از خوف میشود ،
مقصود ترس از خودمان است ، نه ترس از معبودی که همه سراسر امید و نیکی است .
وقتی به خودمان می نگریم ، آنچه در دل می آید خوف و ترس است ؛
اما وقتی او را می نگریم ، میبینیم که سراسر امید است .
مَحَطّ امید و آرزو است .
اعتراف معاویه به شایستگی علی اکبر (علیه السلام)
از نظر وجاهت وزیبایی ، ملاحت و دلربایی ، شبیهترین مردم به رسول خدا (ص) بود .
همچنین دارای صورت و سیرتى جذاب و طبع بلند ، منظره ملیح ، داراى ادب و تربیت بىنظیر ،
و پیوسته با خضوع و خشوع و با صلابت و بزرگوار بود .
علی اکبر همچنین دارای صدای خوشی بود به گونه ای که گاهی که اباعبداللّه الحسین (ع) برای
صوت قرآن جدّ عزیزش دلتنگ میشد ، به علی میفرمود :
" علی جان ! برایم قرآن بخوان تا از آن لذت و بهره برم . "
او در ویژگىهاى معنوى و فضایل علمى و اخلاقی ، رشد جسمى و اجتماعى و کمالات روحى و
مناقب نفسانى و سجایاى ملکوتى در میان تمام بنى هاشم و یاران پدر بزرگوارش
امام حسین بن علی (ع) کم نظیر بود . این روحیه قوی و صفات شایسته ، چنان ابهت و عظمت به علی اکبر
داده بود که افزون بردوستان ، دشمنان اهل بیت نیز به برتریهایش اعتقاد و اعتماد داشتند و اعتراف میکردند .
روزی معاویه از اطرافیانش پرسید : " چه کسی در این زمان برای خلافت مسلمانان بردیگران برتری دارد
و برای حکمرانی بر مردم از دیگران سزاوارتر است ؟ " اطرافیان متملق به ستایش خلیفه پرداختند
و او را لایق این منصب معرفی کردند . ولی معاویه گفت : " نه چنین نیست ،
اولی الناس بهذا الامرعلی بن الحسین بن علی ، جدّه رسول اللّه و فیه شجاعة بنیهاشم و
سخاه بنی امیه و رهو ثقیف ؛
شایستهترین افراد برای امر حکومت ، علی اکبر فرزند حسین است که
جدّش رسول خدا است و شجاعت بنیهاشم ، سخاوت بنی امیه و زیبایی قبیله ثقیف را
در خود جمع کرده است . "
شجاعت و دلاورى على اکبر و رزم آورى و بصیرت دینى و سیاسى او ، در سفر کربلا به ویژه
در روز عاشورا تجلى کرد . از میان خاندان هاشمی ، نخستین کسی که در کارزار کربلا به میدان شتافت ،
علی اکبر بود . همچنین زمانی که امام حسین بن علی (ع) از منزلگاه « قصر بنى مقاتل » گذشت ،
و خوابی به او دست داد و پس از بیدارى « انا لله و انا الیه راجعون » گفت و خداوند را حمد کرد ،
وقتی على اکبر سبب این حمد و استرجاع را پرسید ، حضرت فرمود : " در خواب دیدم سوارى مىگوید
این کاروان به سوى مرگ مىرود . " علی اکبر پرسید : " مگر ما بر حق نیستیم ؟ " امام فرمود : " چرا . "
علی اکبر عرض کرد : " فاننا اذن لا نبالى ان نموت محقین ؛ پس باکى از مرگ در راه حق نداریم ! "
در پایان خوب است راجع به اینکه آیا حضرت على اکبر (ع) داراى خانواده و فرزندانى بوده است یا نه ،
مطلبی گفته شود که با توجه به زیارت نامه های حضرت به نظر می رسد که ایشان نیز
دارای عهد و عیال بوده اند .
زیارت نامه ایشان عبارت است از : " صلى الله علیک و على عترتک و اهل بیتک و آبائک و ابنائک . "
همچنین سفارش امام صادق (ع) به ابو حمزه ثمالى که فرمود : " چون به قبر حضرت رسیدی ،
ضع خدک على القبر ! و قل : صلى الله علیک یا ابا الحسن ! "
که با توجه به این فراز ، ایشان فرزندى به نام " حسن " داشته است .
به علاوه طبق برخى روایات ، نظیر روایت " احمد بن نصر بزنطی " ، حضرت على اکبر (ع) ، ام ولد (کنیز)
داشته است و از او صاحب فرزند بوده است .
گرچه برخى از علماى انساب تصریح کردهاند که از آن بزرگوار اولادى نمانده و نسل امام حسین (ع)
تنها از طریق امام چهارم حضرت سجاد(ع) ادامه پیدا کرده است .
منابع- قصه کربلا
- مقاتل الطالبین
- ارشاد شیخ مفید
- مصائب امام حسین(ع)
- ابصارالعین فی انصارالحسین