در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

من و گل سرخ همسفریم

گل سرخ

فردای عروسی سفره صبحانه را مادرت پهن کرد و صدایمان زد. من هم بلند شدم و سر سفره کنارت نشستم. با اشاره ابروهایت متوجه شدم که باید دورتر از تو بنشینم. چادرم را جلو کشیدم و آن طرف‌تر رفتم. دستم را به سمت سفره بردم تا تکه نانی بردارم و با پنیر بخورم، که تا با اشاره‌ات متوجهم کردی که چند تار مویم معلوم شده. ته دلم هم خوشحال بودم و هم ناراحت.









خوشحال از اینکه این تعصب را نشانه علاقه‌ات می‌دانستم و ناراحت از اینکه همیشه با خانواده‌ات سر یک سفره باید غذا بخورم. اتاق‌هایمان کنار هم بود. من و تو اتاق کوچک را برداشته بودیم و حسین آقا، برادر بزرگ‌ترت، اتاق بزرگ را. همیشه می‌گفتی آنها چون بچه دارند، باید راحت‌تر باشند. حاج آقا و حاج خانم هم آن طرف حیاط بودند. یادت هست؟ یک روز با یک دست کله پاچه وارد خانه شدی و گفتی: «عصمت خانوم، این کله پاچه رو پاک کن و شب بار بگذار. فردا جمعه است، خوبه همه دور هم باشیم.» با دیدن کله پاچه و بوی بد آن حالت تهوع پیدا کردم. کنارم ایستادی و گفتی: «این لوس بازی‌ها یعنی چی؟ آبروی منو بردی.» اصلاً نمی‌فهمیدی حاملگی و ویار یعنی چی. دلم هوس خیلی چیزها را می‌کرد. هر وقت به تو می‌گفتم، جواب می‌دادی باشد، می‌خرم. اما هر روز که از سر کار برمی‌گشتی فقط همان خرید روزانه را کرده بودی. یادم می‌آید به تو گفتم: «کاظم آقا، من عاشق گلم.» اما در جواب من گفتی: «تو باید عاشق من باشی.» بعد از به دنیا آمدن علی رضا یک زنجیر طلا خریدی و گردنم انداختی. بعد هم یک جعبه شیرینی بالای سرم گذاشتی و گفتی: «این از گل بهتر است.» ته دلم گفتم: «فکر نکن، فکر خودت و بچه‌ات باش.» با بزرگ شدن علی رضا رفتارهایت مردانه‌تر شد. حالا که فکرش را می‌‌کنم، می‌بینم چه روزهای سختی را پشت سر گذاشتم. چقدر با دست لباس‌ها و کهنه‌های بچه‌ها را می‌شستم. هر چه می‌گفتم «حاجی، طلاهایم کهنه شده»، توجهی نمی کردی.می‌بینی حاجی؟ حالا که بعد از یک سال سر مزارم آمدی باز هم جعبه شیرینی برای خیرات گذاشتی. چی می‌شد به خاطر من گل می‌خریدی؟


رابطه ی زناشویی طی یک قرارداد بسته می شود اما هزاران حق و وظیفه را بر دوش طرفین می گذارد. معمولاً عروس ها و دامادها در ابتدای ازدواج آنقدر گرم روابط محبت آمیز خود هستند که فکر می کنند برای همیشه عاشق و شیفته خواهند ماند و نیازی به تلاش و تعمق و تدبر وجود ندارد. اما به عنوان روانشناس موظفیم به همسران آموزش دهیم که قبول تعهد ازدواج و بله گفتن حاکی از قبول مسئولیت ها و درک نیازهای طرفین است. همسران در ابتدا ممکن است به دلیل جذابیت های وجودی و ورود به رابطه ای جدید و پرهیجان تا مدت ها به یکدیگر علاقمند باشند اما تداوم و پایداری این علاقه و وابستگی به عوامل مختلف دیگری همچون شناخت خواسته ها و نیازهای طرف مقابل بستگی دارد.

دو همسفر

  زوجین همسر خود را بر مبنای میزان توجه و حمایت و محبت او محک می زنند و هویت خود را در چنین امری پیدا می کنند. همسرانی که بتوانند طرف مقابل خود را با همان ویژگی های موجود بپذیرند و مورد تأیید قرار دهند هویت وجودی او را اصیل تر و محکم تر شکل می دهند و همسر در این شرایط نیازی نمی بیند تا برای جلب توجه مرد یا زن خود اقداماتی را در مسیرهای نامتعارف انجام دهد. و در نتیجه این تأیید و پذیرش (در مقاله ازدواج بدون نون اضافه به تشریح این مسئله را توضیح داده ایم) است که زن و شوهر  سعی می کنند به میل و خواسته یکدیگر نزدیک شوند. و اعتماد به نفس لازم را برای تکیه دیگری فراهم کنند.

از جمله نیازهای اساسی و جنسیتی مردان تأیید و احترام است که در مطلب مرگ تدریجی یک مرد به بحث گذاشتیم. اما در حیطه زنانه دریافت کلامی محبت و عشق بسیار مورد نیاز است. چنانچه سفارشات بسیاری به مردان شده مبنی بر اینکه محبت خود را به همسر ابراز کنید و جمله دوستت دارم را هر روز و در هر فرصت مقتضی بر زبان آورید. بسیاری از مردان عنوان می کنند که تلاش شبانه روزی من مؤید این مطلب است که او را دوست دارم و به او علاقمندم پس چه نیازی به گفتن آن است در صورتی که در حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمده است: «ذکر جمله "تو را دوست می دارم" از طرف شوهر به زن هرگز از ذهن زن زدوده نخواهد شد.

آیا خطاب پیامبر رحمت به مردانی بوده که در جهت امرار معاش و آسودگی همسر تلاش نمی کنند؟!!!

از امام حسن مجتبی(ع) نقل شده که جمعی از دانشمندان یهودی از پیامبر سئوال کردند علت آیه الرجال قوامون علی النساء چیست؟چرا مردان بر زنان برتری دارند؟ پیامبر اکرم(ص) فرمودند: فضیلت مرد بر زن مانند آسمان بر زمین و مثل آب بر زمین است. تمام حدود و ثغور زمین در خدمت آسمان است. 1

لذا با حمایت و محبت مرد ، زنان می توانند پرورش یافته و احیا شوند .


کندوکاوی در این حدیث نشان می دهد که آسمان با امکانات و حمایت های همه جانبه حامی زمین است لذا مسئولیت آقایان در قبال همسرانشان کاملاً قابل درک است. زن نیاز به حمایت دارد و در صورتی که احساساتش درک شود هویت خود را باز می یابد. آنان نیاز دارند تا همسرشان صداقت و یکدلی خود را به او ثابت کند. پس محبت را ابراز کنید و اگر این حمایت را همه جانبه نثارش کنید با تمام وجود از زندگی شما حفاظت خواهد کرد. خورشیدش باشید و با کلامتان به او گرما دهید. او را بدون قید و شرط بپذیرید و دوست بدارید. ماه او باشید و در مشکلات پناهش دهید و کسی که از باران وجود همسرش تغذیه شود به اشباع رسیده و بالنده می شود.

 

پی نوشت:

علل الشرایع باب 286 ج 1

اقتباس داستان از : سپیده دانایی

 

فهیمه کهتری- خانواده و زندگی



نظرات 3 + ارسال نظر
حسین سه‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 21:24 http://www.akslar.com

سلام . مطالب وبلاگتون بسیار جالب بود. اروزی موفقیت دارم برای شما

دریا چهارشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 21:39 http://www.daryaa.blogsky.com

سلام
آپ میکنی خبر نمیدی
مطلبت خیلی عالی بود
شاد باشی

حسین چهارشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 22:21 http://www.sabalancd.com

سلام . مطالب وبلاگتون بسیار جالب بود. اروزی موفقیت دارم برای شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد