خداوند، سوم
آذر ماه سال 1303 هجری شمسی، کودکی را به خانواده سید ابوالقاسم عطا کرد،
که نام او را از هشتمین خورشید تابناک آسمان ولایت و امامت برگرفتند و رضا
نهادند. سید ابوالقاسم پدر سید رضا پاک نژاد به امر کسب اشتغال داشت. سید
رضا، کودکی را در شهر دارالعباده یزد سپری و در سال 1321 هجری شمسی، دیپلم
متوسطه را از دبیرستان ایرانشهر اخذ کرد.
در قسمت بعد خصایص یک گناه
بلکه عوارض گناه را بصور گوناگون معرفی خواهیم کرد. خصایصی که بوسیله
بزرگان علم و دین برشمرده شده است.
1. ابتلای به بسیاری از مواردی که می گویند جز نزد
معتادان عاری از حقیقت است.
2. جز در ایران که خانم هنرمندی کتابی نوشت.
هنرمندی که پس از چندی در حال مستی تصادف کرده و درگذشت اما در اروپا و
آمریکا مویسندگان چندی در مجلاتی وابسته به جمعیت های طرفدار استمنا و لواط
و زنا و ... این کار را دارند.
زن خود را مرد نما کردن یا مرد خود را نامرد نشان دادن استمناء
نیست که طرفدارانی داشته باشد حتی همه روانشناسان متفق القولند زن مبتلا به
استمنا بلکه استشها و مرد مبتلا اگر تمایل به نمائی طرف دیگر داشت یعنی
اگر مثلا دختری بود که لباس مردانه می پوشید یا جوانی که موی زنانه داشت
درمان کردنش سخت تر است و عوارض دیگر که شرح خواهم داد.
مسئله ی مهم اینجاست که گاهی والدین در صورت
مشاهده گناه از فرزندان، با آنان به گونه ای برخورد میکنند که متوجه شوند
که والدین از گناه ایشان با خبر است و همانطور که در مطالب هم آمد ایشان را
تحقیر میکنند در حالی که میتوان با آموزش صحیح راه بازگشت فرزندان را به
حالت عادی زندگی برگرداند)
1. مرحله مشکل ساز .
2. مرحله گرفتارى شدید .
3. مرحله گرفتارى بسیار شدید یا حالت اعتیاد .
6. منشأ این مشکل،
یکى از نیازهاى واقعى نهاده شده در وجود انسان است که باید به طور طبیعى و
صحیح ارضا و تأمین شود. نیاز به ارضای شهود یکی از این امور است که اگر به
شکل صحیح تأمین نشود، (یعنى ازدواج), آدمی دچار خطاها و گناهان همچون
استمنا خواهد شد که عواقب سوء آن نیز دامنگیر فرد مىشود. بنابراین اگر
امکان ازدواج برایتان فراهم است، اقدام به ازدواج کنید یا به طور موقت به
دستورالعملهاى ارائه شده پاىبند باشید.
برای درک مضرات استمناء
ابتدا مسیر عصبی یک تحریک جنسی تا انزال را طی عمل نزدیکی بطور ساده مرور
میکنیم.
چرا در
بسیاری مطالعات و مقالات غربی، عارضه ثابت شده را برای استمناء نمی پذیرند؟
بایستی در نظر داشت مطالعات غربی در شرایط و جوامعی انجام شده که جوانان
از نظر روابط جنسی با جنس مخالف محدودیتی ندارند، امکانات تفریحی و ورزشی
بسیار بیشتر از جامعه ما در دسترس، و عمومی میباشد،در چنین شرایطی فرد کمتر
به استمناء روی می آورد. و شیوع و شدت استمناء، بسیار کمتر از جامعه ماست
که بسیاری از جوانان شرایط مشاهده رفتارهای جنسی را از طریق فیلم و عکس و
ماهواره دارند ولی امکان داشتن روابط جنسی را ندارند. و تمامی رفتار جنسی و
تخلیه ارضای جنسی آنها از طریق استمناء می باشد.
روابط جنسی نامشروع با افراد
متعدد نه تنها از نظر فیزیکی مضرات بیشماری را در بردارد، بلکه می تواند از
نظر روحی و ذهنی نیز بر روی افرادی که این کار ار انجام میدهند، تاثیرات
نامطلوبی بگذارد. افرادی که در مکالمات محرک جنسی شرکت میکنند، کسانی که به
خواندن مجلات محرک جنسی معتاد هستند، و کسانی که به تماشای فیلم های ضد
اخلاقی جنسی گرایش دارند، مبحث ظریف و مطبوع رابطه جنسی را به صورت
وحشیانه، به دور از انسانیت، و تنها با رضایت ذهنی با نکبت و بدبختی همراه
می سازند. انسان ها باید یاد بگیرند که چگونه می توانند هوشمندانه زندگی
کنند.
عواقب خودارضایی
با توجه به رویکرد نفسـانی-عـاطـفی
رابـطه جنـسی، فـرویـد معتـقد است که رابطه جنسی محصول گردهمایی یک زن و یک
مرد است کـه یـکدیـگر را دوسـت بـدارند و مکمل یکدیگر باشند.
به همین
دلیل هم هست که فروید خود ارضایی را یک نقص فردی نـامگـذاری مـی کند (بـه
این دلیل که طرف دوم در این ارتباط وجود ندارد مگر در خیال). در حین خود
ارضایی فرد اگر مرد بـاشــد، یک زن را در ذهن خود مجسم می کند و اگر زن
بـاشد یک مرد را در ذهن خود مجسم کرده و با او وارد رابـطـه جنسی می شود.
در این حال خستگی چند برابر می شود، چرا که فرد هم از نظر جنسی از خود کار
می کشد و هم از نظر ذهنی. تصویر شریک جنسی خیالی، مانند یک لوح در ضمیر
ناخودآگاه فرد حک می شود و سبب بروز انزال های شبانه ناخواسته می شود. به
این ترتیب که فرد هر چقدر بیشتر خود ارضایی کند، میزان این انزال های شبانه
افزایش می یابد.
دمای خارجی بدن انسان 98 درجه فارنهایت است و دمای
درونی آن 100 درجه فارنهایت. این دما در زمان خود ارضایی افزایش پیدا می
کند. زمانیکه انزال به واسطه خود ارضایی پدید می آید، حرکات کرم وار جذب در
کیسه ی منی ایجاد می شوند، اما به دلیل خود ارضایی، کیسه ی حاوی منی خیلی
زودتر از زمان مقرر تخلیه گردیده است. فرایند طبیعی بدین گونه است که کیسه
های منی سعی می کنند تا خود را پر کنند، اما از آنجایی که منی خیلی زودتر
از بدن خارج شده، چیزی جز هوای مرطوب از طریق آلت تناسلی مرد جذب نخواهد
شد. این هوا بعداً از طریق کیسه منی به سیستم لنفاوی انتقال داده می شود،
سپس به مغز انتقال پیدا کرده و باعث ایجاد شک دمایی شده و فضای سردی را
میان ماده ی مغزی و سلول ها ایجاد می کند و این امر واکنش نرمال ماده مغزی،
سیستم عصبی و جسمانی را مختل می سازد.
کیسه منی می بایست به جای جذب
هوا، اسپرم جذب کند، اما این امر مقدور نخواهد بود چراکه اسپرم ها قبلاً
آزاد شده اند. علاوه بر این جذب هوا از جذب مایع خیلی ساده تر است.
ساموئل
اون ویر، فیلسوف، انسان شناس، و محقق امور جنسی و روانشناس بخش مطالعات
جنسی، در کتاب خود با عنوان "یادگیری علوم فردی" در مورد این هوای سرد جذب
شده تصریح می دارد که: " در خصوص افرادی که به شخصه استمناء می کنند، به
راحتی می توان گفت که چه ایرادی می تواند بوجود آید. زمانی که آنها خود
ارضایی می کنند، در حال ارتکاب به جرم در برابر طبیعت هستند. وقتی انزال به
واسطه خود ارضایی پدید می آید، حرکات کرم وار جذب ایجاد می شوند که این
حرکات برای هر مردی کاملاً قابل درک و تشخیص است و به واسطه ی تاثیر خالی
بودن کیسه های منی، این کیسه ها سعی می کنند تا خود را پر کنند و به همین
دلیل هوای مرطوب از طریق آلت تناسلی مرد با همان حرکات کرمی شکل، جذب می
شود. این سیگنال ها به مغز فرستاده می شوند، به همین دلیل مایع مغزی زیادی
در این میان از بین می رود، و در نتیجه فرد از نظر ذهنی خسته می شود. بد
نیست بدانید که تعداد بیشماری از مردها به دلیل عمل منفور خودارضایی دیوانه
شده اند. مغزی که پر از هوا شود دیگر توانایی تفکر ندارد و قابلیت های
ذهنی خود را به طور 100% از دست خواهد داد. به همین دلیل ما هم این عمل
نادرست را 100% محکوم می کنیم.
اسپرم ها حاوی رمز ژنتیکی
DNA(اسید
دی اکسی ریبونوکلئیک
Deoxyribonucleic Acid)،
RNAیا اسید ریبونوکلویک (
Ribonucleic Acid)،
آنزیم ها، کلسیم، فسفر، نمک های بیولوژیک، و تستوسترون می باشند. زمانیکه
استمناء صورت می پذیرد، کلیه ی این اجزای حیاتی از بدن فرد بیرون کشیده می
شوند و اگر فرد در دوران بلوغ قرار داشته باشد، امکان رشد کافی را پیدا نمی
کند و نیرویی که در این مواد وجود دارد، جذب نشده و از بدن او خارج می
شوند.
از آنجایی که میزان زیادی کلسیم به همراه منی از بدن خارج می شود،
فرد احساس خستگی شدید در استخوان ها می کند و ممکن است دچار کوفتگی پا
شود. لازم به ذکر است که استخوان های تنومند نشان دهنده ی میزان قدرت فرد
هستند. همانطور که می دانید گلبول های قرمز خونی و پلاکت ها در مغز استخوان
تولید می شوند. فرد جوانی که خودارضایی می کند، اجازه نمی دهد که مایع مغز
استخوان به خوبی شکل بگیرد و باید تا آخر عمر خود شاهد عواقب آن باشد.
زمانیکه فسفر بیش از حد طبیعی به واسطه خودارضایی از بدن خارج می شود،
مشکلات عصبی از قبیل رعشه برای فرد ایجاد می شود. در زمان خود ارضایی
لسیتین نیز از بدن خارج می شود که این امر سبب فرسودگی سیستم عصبی می شود و
به مرور زمان موجبات بیحالی، ضعف اعصاب و نهایتاٌ مرگ تدریجی سلول های
عصبی را فراهم خواهد آورد.
دکتر اسـپایـتک متخصص برجسته کالبد شناسی
امریکایی و رئـیس جامعه عصب شناختی نیـویورک در کـتـاب خـود بـا عنوان
"انرژی خالق" اظهار میدارد کـه جنـون هـای متفاوتی بـه واسـطه ی خـود
ارضایی و آزار و اذیت های جنسی پدید خـواهد آمـد، چراکه مایـع مـغزی ابتـدا
سـرشـار از لسیـتـین است و سپس بـواسطه انـزال غیـرمترقبه، از لسیتین خالی
می شود. به همین دلیل ارگان ها بـه جـای آن باید از سایر بافت ها و اعصاب
موجود در مغز استفاده کنند.
در هـر بار انـزال مـردها چیـزی در حـدود
300 تا 400 میـلیون اسپرم به همراه مقادیر زیادی انرژی از دست می دهند.
واقعاً چه می شد اگر انسانها می دانستند که چگونه می توانند این انرژی را
به جای خارج کردن از بدن، در بدن خود ذخیره نمایند؟! نتیجه حتماً انسانی
شبیه به سوپرمن می شد!
پروستات غده ای است که دقیقاً در زیر گردنه ی
مثانه قرار گرفته است؛ مایعی به رنگ سفید کدر و لزج ترشح می کند که به
عنوان وسیله ای برای انتقال اسپرم ها به شمار می رود. این غده تقریباً در
سن 21 سالگی به مرحله ی رشد کامل خود می رسد. زمانیکه فرد پیش از رسیدن به
بلوغ کامل (در مردان سن 21 سالگی) دست به خود ارضایی می زند، پروستات دچار
ضعف و نقصان می شود و این امر سبب بروز اختلالات مربوط به پروستات در سنین
چهل سالگی به بعد می شود. این اختلال بدین شرح است که غده ی پروستات بزرگ
شده، راه خروج ادرار را مسدود می کند و فرد برای تخلیه ی ادرار باید
بالاجبار از سند پزشکی استفاده کند. این عارضه درست مانند وازکتومی، سبب
ایجاد ناتوانی جنسی می شود.
بد نیست بدانید بچه هایی که پدر آنها
خودارضایی می کرده، نمی توانند در سلامت کامل روحی و روانی به سر برند.
آنها دارای بیماری های گوناگونی هستند چراکه از یک تخم نه چندان سالم بوجود
آمده اند.
خود ارضایی همچنین در خانم ها هم دیده می شود و امری زجر آور
و دردناک قلمداد می شود.
خود ارضایی سبب ایجاد ناتوانی جسمی و انزال
زوردس می شود. این امر به وفور در میان مردهای سنین زیر 40 سال قابل مشاهده
است.
ساموئل اون ویر در کتاب دیگر خود با عنوان " آموزش های بنیادین"
در بخش "نوجوانی" اینطور نوشته است که: "جرم های خاموشی وجود دارند و پی
آمدهای منفوری در پی آن گریبانگیر افراد می شود. اگر فرد مشکلات جنسی اش را
مخفی نگه دارد، مرتکب گناه می شود. اگر در مورد مشکلات خود اطلاعات غلط
بدهد نیز مرتکب جرم دیگری شده است."
"فسادی که به واسطه خود ارضایی
ایجاد می شود، قابلیت ها و توانایی های مغزی را به طور کامل از بین می برد.
افراد باید توجه داشته باشند که ارتباط تنگاتنگی میان منی و مغز وجود
دارد. مغز برای منی از اهمیت ویژه ای برخودار است و منی هم برای مغز مهم
است. مغز برای منی انرژی ایجاد کرده و سبب انتقال آنها می شود، منی هم ذهن
را تصفیه کرده و اگر در جهت درست هدایت شود، توانایی های آن را ارتقا
میبخشد."
"مطالعات فیلسوفانه ای که عمیقاً بر روی عملکرد غده های درون
ریز متمرکز شده اند، بر این باروند که بدن طی فرایند خودانزالی انرژی بی
شائبه ای را از دست می دهد. چه بسیار افرادی زیادی با چهره های زیبا بوده
اند که در اثر انجام این کار زیبایی خود را از دست داده اند! چه بسیار
مغزهایی که منحط و فاسد شده اند! و ... همه و همه ی این وقایع به دلیل آن
است که انزال در شرایط و موقیعت و زمان مناسب انجام نپذیرفته."
"آمار و
ارقام گویای این مطلب هستند که این روزها خود ارضایی در خانم ها و آقایون
جوان بیش از پیش باب شده است. بیمارستان های روانی مملو از زنان و مردانی
هستند که مغزشان به دلیل خودارضایی بیمار گشته. تیمارستان، مقصد نهایی فردی
است که به خودارضایی اعتیاد پیدا می کند."
خودارضایی در
خانم ها
خودارضایی در خانم ها نیز به چشم می خورد و این امر، هم دردناک
است و هم زجر آور. برخی از مضرات در خانم ها و آقایون مشابه است: اختلال در
رشد سیستم عصبی، مغز، خستگی، از دست دادن انرژی و سر زندگی، کاهش قدرت
حافظه و عدم تمایل به جنس مخالف. در خانم ها شاهد ناباروری نیز خواهیم بود.
بدترین پی آمدی که در خانم ها می توان مشاهده کرد رفتارهای متعارض
روانی-اجتماعی است. خانم هایی که مرتکب این امر می شوند به مروز زمان نمی
توانند با هیچ مردی ارتباط جنسی برقرار کنند چرا که به تدریج توانایی های
اولیه جنسی خود را از دست میدهند. خانمی که خود ارضایی نمی کند، همچنان
سرزندگی، زیبایی، برق چشمان، و توانایی جذب بالای خود را حفظ خواهد نمود.
خانم ها باید از مشاهده ی تصاویر محرک جنسی خودداری کنند، در مکالمات مبتذل
شرکت نکنند، و فقط با افراد شایسته ارتباط دوستی برقرار کنند.
چگونه می توان از خودارضایی دست کشید؟
پیش از هر چیز باید
بدانید که افراد زیادی به مراکزی که به این منظور دایر شده، مراجعه کرده و
حتی در موارد خیلی حاد و پیشرفته نیز موفق به جلوگیری از این عمل غیر
اخلاقی شده اند. چرا شما یکی از آنها نباشید؟
باید یاد بگیرید که چگونه
می توانید جلوی خود ارضایی را با استفاده از تکنیک هایی که در جلسات آموزشی
به شما تعلیم داده می شود، بگیرید. در اغلب این جلسات مشاور سعی می کند تا
ضمیر ناخودآگاه بیمار را به کار اندازد.
در این جلسات به شما آموزش می
دهند که تمایلا خودارضایی به عنوان یک عینینت درونی هستند که به ذهن شما
حمله ور می شوند. شما باید در مقابل آنها ایستادگی کرده و اجازه ندهید که
به درون ذهنتان نفوذ کنند. در ابتدا شاید انجام این کار قدری دشوار باشد و
این توانایی را نداشته باشید که فکرتان را بر روی چیز دیگری متمرکز کنید؛
اما با تلاش به راحتی می توانید آنرا تحت کنترل خود در آورید. شما به راحتی
قادر خواهید بود آنرا به طور کامل از زندگی خود حذف کنید. اگر فرد در
گذشته دائماً خودارضایی می کرده و سپس این کار را متوقف کند، خودش متوجه
تغییرات بوجود آمده در زندگی اش خواهد شد و می تواند مقادیر زیادی انرژی و
توانایی های ذهنی اش را ذخیره کرده و بدون احساس هیچ گونه ترس و واهمه ای
با حقایق زندگی روبرو شود.
سایر راههای جلوگیری:
عادات
سالم را در خود تقویت کنید: از تصاویر محرک جنسی اجتناب کنید، به جوک های
مبتذل گوش ندهید، دوستان سالم برای خود انتخاب کنید و از پوشیدن زیر پوش
های تنگ و چسبان خودداری نمایید.
از مصرف بیش از اندازه ی گوشت گاو، به
ویژه در وعده غذایی شام خودداری کنید. مصرف یک وعده غذای حیوانی آن هم در
نهار کافی است.
مقالات مختلفی که در این سایت پیرامون روابط میان زن و
مرد وجود دارد را به دقت مطالعه کنید تا آگاهی های کلی شما ارتقا پیدا کند.
/ن
تأثیر خود ارضایی بر زندگی زناشوییتعریف خود ارضائی:
مجموعه رفتاری که بر اثر پردازش
ذهنی ازیک رابطه جنسی انجام شده و به یک ارگاسم مجازی منتهی می شود را
خودارضائی می گویند .
تفاوت خود ارضایی با رابطه جنسی :
بسیاری
از محققین و افراد صاحب نظر در این باره مقالاتی را ارائه کرده اند نقطه
مشترکی که در این مقاله ها بدستم رسید این بود که رابطه جنسی یک نیاز طبیعی
می باشد اما آیا خود ارضایی می تواند جایگزین رابطه جنسی شود . انجام عمل
خودارضایی در هر شرایطی امکان پذیر است چون در ذهن ما شخص خاصی جهت رابطه
پردازش شده و ما با انجام اعمالی خاص باعث ارضاء شدن خود می شویم ، هم
دررابطه جنسی و هم در خود ارضایی عمل ارگاسم صورت می گیرد هر دوی آنها می
تواند لذت بخش باشد اما تاثیر کدامیک بر روی ما بیشتر است ؟
آثار منفی
جسمی روحی و جنسی اعتیاد به خودارضایی و تاثرات آن بر رابطه جنسی و زندگی
زناشویی :
افرادی که زود تحریک می شوند و برای ارضای خود به سوی خود
ارضایی می روند بدانند که خود ارضایی تحریک پذیری را به میزان زیادی افزایش
می دهد از این رو تنها با این کار عطش خود را زیادتر کرده اند . فردی که
به خود ارضایی اعتیاد دارد مطمئنا در زندگی زناشویی خود در رابطه جنسی با
شریک خود دچار مشکل جدی خواهد شد این فرد از رابطه جنسی حقیقی به ارگاسم
نخواهد رسید پس نخواهد توانست خود و شریک جنسی خود را ارضاء کند و از رابطه
جنسی حقیقی لذت ببرد. این گونه افراد معمولا انسانهای سردی خواهند شد . از
تاثیرات روحی اعتیاد به خود ارضایی می توان بی حوصلگی عدم تمرکز لاغری
ناتوانی جسمی سردردهای میگرنی را نامبرد . اعتیاد به خودارضایی آسیب های
زیادی از نظری جنسی به فرد وارد می سازد در خانمها می تواند باعث شود تا
عمل لقاح و تخمک ریزی به درستی انجام نگیرد و یا هرگز صاحب فرزند نشوند و
یا اینکه فرزند آنها ناقص به دنیا خواهد آمد .
مطمئن باشید علائم منفی
خود ارضایی از سنین جوانی آغاز می شود. پرخاشگری یکی از عوامل اعتیاد به
خودارضایی می باشد.
کسانی که مبتلا به استمنا ( خود ارضایی ) هستند ،
بعدها مبتلا به بیماری زود انزالی می شوند که این بیماری تاثیر بسیار منفی
بر روابط زناشویی دارد و در بسیاری از موارد منجر به طلاق می گردد زیرا این
افراد نمی توانند همسر خود را به اوج لذت جماع ( ارگاسم ) برسانند و این
مسئله موجب سرخوردگی شدید زن می شود. پس لذت تمایلات واقعی جنسی را از خود و
همسر خود نگیرید .
مهمترین عوارض خودارضایی ( استمنا ) :
*
در دین مبین اسلام این کار حرام است و از گناهان کبیره به شمار می رود .
*
خودارضایی حالت خواب آلودگی به همراه دارد .
* خود ارضایی باعث بهم
ریختگی وضعیت فکری و هوشیاری انسان می شود .
* خود ارضایی بینایی را نیز
تحت تاثیر قرار می دهد در مردان خارج شدن بیش از حد اسپرم باعث می شود تا
در عمل لقاح قدرت بارگذاری اسپرم آنها کاهش یافته و از اینرو نتوانند صاحب
فرزند شود .
* پوکی استخوان در دوران میان سالی برای خانمها و آقایانی
که در دوران نوجوانی و جوانی اعتیاد به خودارضایی داشته اند امری بعید نمی
باشد.
* خودارضایی بر غدد هیپوتالاموس مغز آسیب جدی به همراه دارد.
اعتیاد
به خودارضایی آسیبهای زیادی به همراه دارد آیا ارزش آن را دارد برای
لحظاتی لذت خود را از لذت حقیق یک رابطه جنسی محروم کنیم و به بدن خود آسیب
وارد سازیم .
دکتر رابرت شروکلر یکی از محقیقن بزرگ و اساتید دانشگاه
برلین در تازه ترین تحقیقات خود در مورد خودارضایی در 27 سپتامبر 2006 رسما
اعلام کرد اگر فردی قصد خودکشی دارد، اعتیاد خودارضایی می تواند در
درازمدت باعث کاهش رشد تک تک سلولهای بنیادی در انسان شود مسلما می دانیم
اعتیاد به خود ارضایی عاملی نیست که باعث مرگ انسان شود اما آسیب های زیادی
به همراه دارد.
چگونه می توان این عادت را ترک کرد ؟
روشی ساده و عملی
دوستان عزیز شما به عنوان فردی که قصد
ترک خود ارضایی را دارید باید راههای زیر را به دقت انجام دهید همه با هم
یعنی از یک گزینه نباید فاکتور بگیرید .
اولین قدم :
از
محیطی که در آن زمینه انجام عمل خود ارضایی را دارید دوری کنید مثلا
معمولا این کار در تنهایی صورت می گیرد حتی زمانی که تحریک هم نشده اید،
سعی نکنید زیاد تنها بمانید .
دومین قدم :
زمانی
که بیکار هستید یا زمانی که فکر های تحریک کننده به سراغ شما می آیند سعی
کنید برای خود یک سرگرمی پیدا کنید و خود را مشغول سازید.
سومین
قدم :
اگر در هارد سیستم خود یا روی سی دی عکس یا فیلمهای غیر
اخلاقی دارید، همه آنها را نابود کنید.
چهارمین قدم :
حتی
اگر شرایط بالا را هم رعایت کنید امکان دارد باز هم مرتکب خود ارضایی شوید
و چون به این عمل اعتیاد داشته اید باید استقامت کنید و عواقب جبران
ناپذیر آن را همیشه به یاد داشته باشید.
منبع: www.
parsiteb.com
چهل روش موثر برای ترک خود ارضایی
سه نکتهی مهم مشترک برای تخفیف و درمان میان همهی
امراض و عادات وجود دارد:
• در درمان هر بیماری یا ترک هر عادت،
مهمترین قسمت عزم و ارادهی فرد برای درمان و ترک عادت است.
• عدم یأس و
ناامیدی برای ترک و ایمان به علاج آن.
• در نظر گرفتن زمان برای ترک و
درمان.
1. نخستین گام برای درمان استمناء، اعتقاد و ایمان به
درمانپذیری آن و دوری از یأس و ناامیدی است. اما رسیدن به نتیجه و ایجاد
هرگونه تغییر و دگرگونی نیازمند گذشت زمان، انتخاب راه صحیح و به کارگیری
دقیق دستورها است. از همه اینها مهمتر، اراده و خواست فرد، نقش کلیدی و
محوری را ایفا میکند. درمان و چاره جویی باید منطبق با خواست فرد باشد؛
زیرا تا وقتی که او نخواهد، میتوان با قاطعیت گفت که درمان نخواهد شد.
بنابر
این بیمار اگر بخواهد، میتواند بر بیماری اش غلبه کند و جمله معروف –
خواستن توانستن است- عین حقیقت است.
2. تلاش برای تقویت اراده از
گامهای مهم در امر بهبود است. نگویید اراده از ما سلب شده است! ممکن است
اراده انسان ضعیف شود؛ ولی هیچ گاه از بین نمیرود. نشانه اینکه هنوز اراده
باقی است، این است که شخص این عمل را در حضور دیگران و در هر شرایطی انجام
نمیدهد. برای تقویت اراده، راههای زیادی پیشنهاد شده که از جمله آنها
تلقین به خود است. اراده همچون نهالی است که باید آن را پرورش داد تا به
مرحله خودشکوفایی و ثمردهی برسد.
ویکتور پوشه – روان شناسِ فرانسوی –
میگوید: افراد مبتلا به استمناء، هر روز به دفعات مختلف با تمرکز فکر به
خود بگویند: «من به خوبی قادرم این اعتیاد را از خود دور کنم، من قادرم».
تکرار این عبارت ساده، اثر عجیبی در تقویت اراده و روحیه دارد.
پل ژاگو
بر آن است که: تلقین، قبل از خواب نیز مؤثر است.
3. سعی شود شکم به
هنگام خواب، بیش از حد معمول پر نباشد.
4. از پوشیدن لباسهای تنگ و
چسبان اجتناب گردد.
5. از نگاه کردن به مناظر، فیلمها و تصاویر تحریک
کننده، خودداری شود
6. از شنیدن و خواندن مباحث و مطالب جنسی و حتی
شوخیهای تحریککننده و فکر کردن در این امور، دوری شود.
7. از خوردن
مواد غذایی محرک، مانند خرما، پیاز، مرچ، تخممرغ، گوشت سرخی، و غذاهای چرب
– اجتناب و به میزان ضرورت اکتفا شود.
8. قبل از خواب مثانه تخلیه شود.
9.
از نوشیدن افراط گونه آب و مایعات پرهیز شود.
10. از دست ورزی با
اندام جنسی، باید اجتناب نمود و در هیچ شرایطی، نباید دست ورزی کرد
11.
هرگز نباید به رو خوابید.
12. به منظور تخلیه انرژی – زاید بدن، به طور
منظم و زیاد باید ورزش کرد.
13. برای اوقات فراغت خود، برنامه داشته
باشد و آن را با مطالعه، ورزش، عبادت و … پر کند.
14. سعی کنید کمتر در
مکانی خلوت و تنها و دور از نظر دیگران باشید. هرگاه مورد هجوم افکار جنسی
واقع شدید، باید بلافاصله از مکان خلوت و دور از نظر دیگران خارج شود و خود
را به کاری سرگرم کند. در این زمینه گفت و گو با دوستان، مشارکت در برنامه
های جمعی بسیار مفید است. تلقین به شخص کمک میکند تا ارادهی خود را
تقویت کند و به خود بگوید که میتواند استمنا را کنار بگذارد.
15. منحرف
کردن فکر بسوی دیگری در صورتی که تحریکی برای استمناء اتفاق افتاد.
16.
دوری از خیالپردازی و سرگرم بودن به کارهای مفید مانند مطالعه، ورزش و …
17.
تنهایی، کلید اقدام به استمنا است. لزا تنها نمانید.
18. هر وقت به فکر
این کار افتادید به خود بگوئید که آلان خدا من را می بیند.
19. هر وقت
به فکر این کار افتادید به خود بگوئید که می خواهید در مقابل چه کسی گناه
کنید
20. هر کاری که شما را به فکر این کار بیندازد آن کار را سریع ترک
کنید.
21. هر صحنه ای که شما را تحریک می کند آن صحنه را ترک کنید.
22.
به خدا توکل کنید.
23. قاطعانه برای ترک این عمل تصمیم بگیرید. (اگر
قبلاً نیز تصمیم به ترک جلق گرفته باشید اما موفق نشده باشید، اراده شما تا
حدی ضعیف شده است. در این صورت باید به خود تلقین کنید که اراده قوی ای
دارید. برای این کار موفقیت های خود در زندگی را در ذهن مرور کنید و مرتب
به خود بگویید که من بسیار پر اراده هستم و تصمیم به هر کاری که بگیرم، آن
کار را انجام خواهم داد)
24. از رفت و آمد با کسانی که شما را مستقیم و
غیر مستقیم به جلق دعوت می کنند، دوری کنید و رابطه خود را با دوستان جلقی
تان تا حد ممکن کم کنید.
25. از صحبت کردن در مورد مسایل شهوت انگیز
دوری کنید.
26. از بودن در مکان های تنها خودداری کنید و وقتی به حمام و
دستشویی می روید، در را قفل نکنید. بعد از شستشو حمام را سریع ترک کنید.
27.
از نگاه کردن به بدن عریان خود نیز اجتناب کنید.
28. سعی کنید تماس
بدنی با دیگران و لو در شوخیهای دستی پرهیز کنید.
29. روزه گرفتن دو روز
در هفته برای کم کردن حس شهوت جویی شما بسیار مفید است. اگر قادر به روزه
گرفتن نیستید، غذای خود را به حداقل برسانید و وعده غذایی ظهر را نخورید.
سعی کنید به هنگام خواب شکم شما بیش از حد معمول پر نباشد.
30. شبها قبل
از خواب مطالعه کنید و با لباس کامل بخوابید و بعد از بیدار شدن سریع
رختخواب را ترک نمایید. همچنین هرگز به رو نخوابید.
31. سعی کنید دائما
وضو داشته باشید.
32. از ذکر خدا ولو در دل غافل نشوید.
33. شبها
تنها نخوابید و یا در جایی بخوابید که فرصت انجام این عمل نباشد.
34.
بیاد داشته باشید که تصمیم دارید این عمل را ترک کنید.
35. بعد از تصمیم
حتی یک بار هم سراغ این عمل نروید زیرا اراده شما را سست خواهد کرد.
36.
یاد مرگ انسان ساز است .
37. پشیمانی بعد از عمل را بیاد داشته باش.
38.
این احتمال را بده که دیگر زنده نمانی و بدون توبه در پیشگاه خدا حاضر
شوی.
39. مضرات این عمل را بیاد داشته باش.
40. این را بدان که بخاطر
لذت چند لحظه ای از رحمت خدا دور می شوی.
منبع:coo.ir
راههای درمان خودارضایی
راهکارهای ترک این کار در قدم اول
بالا بردن
ایمان و ترس از آخرت و قبر قیامت و همچنین خواندن زیاد قرآن و تدبر در
معانی آن و اهتمام به خواند آیاتی که در مورد قیامت وجهنم و بهشت است.
همیشه
حاضر و ناظر دانستن خدا و یقین داشتن به این امر که نامه اعمال ما همیشه
بر امام زمان عرضه می شود .
و همچنین تصور اینکه روزی زشتی این کار نزد
دیگران جلوه گر می شود و انسان تاب تحمل خجالت کشیدن را ندارد.
راههای موقت :
- ورزش بسیار بسیار سنگین تا سر حد خستگی
--
روزه گرفتن ( عدم مصرف غذاهای محرک مثل شکلات و موز
- عدم مشاهده
فیلمها و عکسهای سکسی و محرک
- عدم خواندن داستانهای پور نوگرافی
-پر
هیز از تنهایی
- پر کردن کامل وقت خود تا جایی که وقت بیکاری برای
خیالپردازی نماند.
- عدم معاشرت با دوستانی که فکر و ذکرشان شهوت است .
-
عدم تمرکز و اختلاط بر روی اندامهای بانوان و یا پر هیز از صحبت کردن شهوت
آمیز با جنس مخالف.
-پر نبود شکم قبل از خواب
- عدم پوشیدن لباس های
تنگ و چسبان
- پرهیز از نگاه کردن به مناظر، فیلم ها و تصاویر تحریک
کننده ((این مورد خیلی مهم است واگر کسیه با چنین چیزی مواجه شد سریع چشم
خود را باید ببند و یا به زمین و یا آسمان نگاه کند.))
- از شنیدن و
خواندن مباحث و مطالب جنسی و حتی شوخی های جنسی وتحریک کننده و فکر کردن در
این امور جدا" پرهیز شود.
- از خوردن موادغذایی که محرک است مانند :
خرما، پیاز، فلفل ، تخم مرغ ، گوشت قرمز،غذاهای پرچرب ، حتی المقدور اجتناب
و به میزان ضرورت اکتفا شود.
--قبل از خواب حتما" مثانه تخلیه شود.
-
از نوشیدن افراطگونه آب و مایعات پرهیز شود( به خصوص شب ها و قبل از
خوابیدن ) .
- هیچ گاه بدن عریان خود را در آینه نگاه نکنید.
- از
دست ورزی اندام جنسی خود اجتناب شود مخصوصا در هنگامی که انسان در رختخواب
است.
- هرگز به رونخوابیدن
- در هنگام هجوم افکار جنسی شدید، نباید
در مکان خلوت و دور از نظر دیگران بسر برد بلکه باید در مجالس عمومی وارد
شد و یا اینکه در این حالت به دوستان تلفن زده و با آنان در مورد مسائل
روزمره و متفرقه صحبت کرد تا کاملا حالت انسان طبیعی شود
-روزه اخلاقی
یعنی ، میزان صرف غذا را کاهش و فاصله هر وعده غذا را افزایش د و به حداقل
خوراک اکتفا نمودن
- رفتار متکبرانه با نامحرم و پرهیر جدی از سخنان
ملایمت آمیز با آنها و همچنین پرهیز از نرمی و لینت در کلام با نامحرمان
-
اجتناب از قرار گرفتن با جنس مخالف در مکان خلوت حتی برای آموزش..
-تا
قبل از اینکه خواب انسانرا فرا نگرفته به رختخواب نرفتن (سعی کنیدزمانیکه
میخواهید به رختخواب بروید با خواندن کتاب یا تماشای تلویزیون افکارجنسی را
از خوددور کنید)
-به محض بیدار شدن رختخواب را ترک کردن
-اگر کسی
احتمال می دهد در حمام مورد هجوم افکار جنسی قرار میگیرد استحمام خود را به
حداقل برساند و در اوقاتی به حمام برود که احتمال هجوم افکار کم باشد.
راه
دایم :
راه دایم ترک استمنا ، ازدواج است.
منبع:almobin.ir
عواقب و مضرات خود ارضایی
خود ارضایی و پیامدهای آن
« استمنا » یا «
خودارضایی » یکی از راه های انحرافی در ارضای میل جنسی است که نسل جوان را
در معرض آسیب های جدی قرار میدهد.
از همین رو میتوان آن را نوعی
انحراف جنسی یا بیماری نامید که با جدیت باید در درمان آن کوشید.
آسیب
های ناشی از خودارضایی به گونه های مختلفی تقسیم پذیر است که به اختصار به
برخی از آنها اشاره میشود:
به طور کلی چهار نوع آسیب در پرتوی استمناء
یافت می شود :
1. آسیب های جسمانی
2. آسیب های روحی و روانی ضعف
حافظه و حواسپرتی،
3. آسیب های اجتماعی ناسازگاری خانوادگی،
4.
آسیب های معنوی و اخروی
این آسیب ها به عنوان سرشاخه های این مقاله به
شمار می رود و در هر شاخه مواردی از آسیب های این عمل بررسی شده:
1. آسیب های جسمانی
یکی از روش های شناخت پیشرفت
بیماری ها در پزشکی، مرحله بندی (staging) علایم بیماری است. براین اساس،
برحسب عوارض ایجاد شده در بیمار مبتلا به خودارضایی، سه مرحله (stage) بیان
شده است:
1- مرحله مشکل ساز (Problematic)
در
افرادی که مدتی است گرفتار خودارضایی شده اند، زودرس ترین عوارض ناشیاز
خودارضایی عبارت است از:
الف. خستگی و کوفتگی (Fatigues/Tiredness)،
ب.
عدم تمرکز حواس (Lack of concentration)،
ج. ضعف حافظه (Poor memory)،
د.
استرس و اضطراب
2-(Stress/Anxiety). . مرحله گرفتاری شدید
(Severe)
بروز علایم زیر در فرد گرفتار، نشان دهنده آن است که شدت
ابتلای وی یا مدت آن بیش از مرحله اول است و در نتیجه عوارض شدیدتری ظاهر
شده است:
الف. خستگی و کوفتگی (Fatigues/Tiredness)،
ب. نوسان خلق
یا تغییرات سریع خلقی (Mood swings)،
ج. حساسیت بیش از حد و زودرنجی (
Irritability)،
د. کمردرد (Lower back pain)، ه. نازک شدن موها
(Thinning hair)،
و. ناتوانی جنسی زودرس در جوانی (Youth impotence)،
ز.
بیخوابی یا بدخوابی و مشکلات مشابه
3-(Insomnia/Sleep
problem). . مرحله گرفتاری بسیار شدید یا حالت اعتیاد (Addictive):
الف.
خستگی و کوفتگی (Fatigues/Tiredness)،
ب. ریزش شدید موها (Severe hair
loss)،
ج. تارشدن دید چشم ها (Blurred vision)،
د. وز وز گوش
(Buzzing in the ears)،
ه. انزال زودرس و غیرارادی یا خروج منی به صورت
قطره قطره ( prematurelyEjaculation)،
و. درد کشاله ران و ناحیه
تناسلی (Groin/Testicular pain)،
ز. دردهای قولنجی در ناحیه لگن و
استخوان دنبالچه ( the pelvic cavity or tail bonePain or cramps in).
نحوه
پیدایش عوارض در دانش پزشکی، روند پیدایش علایم یک بیماری و چگونگی بروز
عوارض و نشانه های کلینیکی، در شناخت هر چه بیشتر یک بیماری بسیار مهم است و
میتواند پزشک را در تشخیص و درمان بهتر بیماری و مریض را در پیشگیری کمک
کند. به این دلیل مناسب است درباره نحوه پیدایش برخی از عوارض خود ارضایی
که در به آن اشاره شد بیشتر به آن توضیح داده شود تا خواننده عزیز با روند
پیدایش این عوارض، یا به اصطلاح پاتوفیزیولوژی (Pathophysiology) آن آشنا
شود.
1. خستگی و کوفتگی: انقباض شدید و یک مرتبه تمام عضلات بدن در
جریان انزال (ارگاسم یا اوج لذت جنسی)، باعث مصرف سریع مواد غذایی ذخیره
شده در عضلات و به طور عمده کاهش گلیکوژن (ماده اصلی لازم برای تولید انرژی
عضلانی) میشود. خستگی عضلانی تقریبا با سرعت تهی شدن عضلات از گلیکوژن
رابطه مستقیم دارد و هرچه این سرعت بیشتر باشد، خستگی بیشتر است فیزیولوژی
گایتون، ترجمه دکتر فرخ شادان، تجدید نظر هفتم، 1986 (تهران: چهر، 1365)، ج
1، ص 313.. در خودارضایی، به علت انقباض های مکرر عضلات بدن، ذخایر
گلیکوژن عضلات به سرعت تمام میشود و خستگی و کوفتگی همیشه از عوارض بدیهی
آن است.
2- ریزش مو: خودارضایی به تدریج با تغییرات هورمونی و شیمیایی
که در بدن ایجاد میکند، باعث افزایش هورمون جنسی مردانه؛ یعنی، تستوسترون
به دی هیدرو تستوسترون (DHT=Dihydrotestosterone) میشود که از عواقب بالا
بودن ماده DHTدر خون، ریزش موها و تاسی و بزرگ شدن پروستات و عوارض ناشی از
آن در پیری است.
3. خود ارضایی مکرر باعث تحریک بیش از حد سیستم عصبی
پاراسمپاتیک و افزایش تخلیه اَسِتیل کولین (Acetyle Choline) از انتهای این
رشته ها در مغز میگردد
این خود باعث پارهای از عوارض جسمانی و
روانی، چون حواسپرتی (Absentmilndedness)، کمی حافظه (Memory)، عدم تمرکز
حواس، سیاهی رفتن چشم و در نهایت تاری دید میشود. تمام این علامت ها ناشی
از تغییر تعادل میزان مواد شیمیایی موجود در مغز است که بین سلول های عصبی
رد و بدل میشود و انتقال پیام های مختلف را بر عهده دارد.
4_. برخی نیز
بر این عقیدهاند که علت بروز اختلالات مغزی (مانند حواس پرتی، عدم تمرکز
حواس و کاهش حافظه) ناشی از ظرفیت عظیمی از انرژی بدن است
در هر بار
انزال، تخلیه شده و هدر میرود؛ زیرا مایع منی حاوی مقدار بسیار زیادی DNA
(هسته 400-300، اسپرمی که در هر انزال خارج میشود)، RNA آنزیم ها، پروتئین
ها، مواد قندی، لسیتین (Lecithin)، کلسیم، فسفر، نمک های بیولوژیک،
تستوسترون و... است. این ذخایر عظیم انرژی - که باید در بدن برای رشد و
تقویت بخش های مختلف مورد استفاده قرار گیرد - بیهوده و به طور مکرر از بدن
خارج میشود و هر کدام عوارضی را به دنبال میآورند. برای مثال از آنجا که
سلول های خونی و پلاکت ها در مغز استخوان ها تولید میشود و به تکامل
نهایی میرسد و برای تولید آنها نیز انرژی بسیار زیادی مورد نیاز است؛ در
افراد گرفتار خودارضایی، تکامل مغز استخوان و در نتیجه تولید سلول های خونی
با مشکل مواجه شده و منشأ کم خونی، ضعف و خستگی در این افراد است. نیز دفع
فسفر و لیستین بیش از حد از طریق انزال های مکرر، باعث کاهش ذخایر این
مواد میشود که مواد حیاتی برای سلامتی سلول های عصبی هستند و در نتیجه
اختلال عملکرد سیستم عصبی، مانند حواس پرتی، عدم تمرکز حواس و... بروز
خواهد کرد. .
2. آسیب های روحی و روانی
ضعف
حافظه و حواسپرتی،
اضطراب،
منزوی شدن و گوشهگیری،
افسردگی،
بینشاطی
و لذت نبردن از زندگی،
پرخاشگری،
بداخلاقی و تندخویی،
کسالت
دائمی و ضعف اراده،
احساس حقارت،
عدم اعتماد به نفس،
احساس
گناه و عذاب وجدان بروندادهای روانی و روحی خودارضایی است.(( شرح پارهای
از این موارد در مباحث گذشته روشن شد.))
3. آسیب های
اجتماعی
ناسازگاری خانوادگی،
بیمیل شدن به همسر و ازدواج،
ناتوانی
در ارتباط با جنس مخالف و همسر،
احساس طرد شدن،
از بین رفتن عزّت،
پاکی، شرافت و جایگاه اجتماعی،
دیر ازدواج کردن
و لذت نبردن از
زندگی مشترک
4. آسیب های معنوی و اخروی
هیچ
یک از آسیب های پیش گفته، به اهمیت آسیب های معنوی نیست؛ زیرا آسیب های
معنوی، جان و دل و به عبارت دیگر کنه حقیقت وجود آدمی را تباه میسازد.
خودارضایی از نظر دین یک گناه است و به تعبیر قرآن زنگار بر دل مینهد:
«کَلاَّ بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ»؛ «چنین مباد!
بلکه اعمال (ناشایست) دل های آنان را زنگار زده است».مطففین (83)، آیه 24.
زنگ یا زنگار در اشیای مادی، همان چیزی است که روی فلزات و اشیای قیمتی
مینشیند و معمولاً نشانه پوسیدن و از بین رفتنِ شفافیت و درخشندگی آن و در
نهایت ضایع شدن و از بین رفتن آن است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان
میفرماید: از آیه شریفه سه نکته استفاده میشود:
1. اعمال زشت، نقش و
صورتی به نفس و روح انسان میدهند؛
2. این نقش و صورت خاص، مانع آن است
که نفس آدمی حق و حقیقت را درک کند؛
3. نفس آدمی به حسب طبع اولیهاش
صفا و جلایی دارد که با داشتن آن، حق را آن طور که هست درک میکند.
طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی
همدانی، (تلخیص)، (قم: دفتر انتشارات اسلامی، بیچا، بیتا)،
همچنین
آسیب های معنوی جهان گذران را در مینوردد و اگر اصلاح نگردد، حیات جاودان
آدمی را در معرض تباهی و شوربختی قرار میدهد. از این رو نصوص دینی نسبت به
آن هشدارهای لازم را داده اند.
پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله وسلم
در این باره میفرماید: «ناکح الکف ملعون»؛«ملعون است کسی که خودارضایی
کند» ری شهری، محمد، میزان الحکمة، ج 12، ص 5654.
امام صادقعلیه السلام
نیز میفرماید: «با سه گروه خداوند در روز قیامت سخن نمیگوید و پاکشان
نمیخواند و عذابی دردناک دارند، از آن سهاند، خودارضایی کننده و کسی که
لواط دهد»همان، ح19049.
در روایات دیگری امام صادقعلیه السلام
خودارضایی را گناه عظیم و مورد نهی الهی معرفی فرموده است همان، ح 19050.
منبع: almobin.ir
آسیبهای معنوی خودارضایی
هیچ یک از آسیبهای خودارضایی ، به اهمیت آسیبهای معنوی
نیست؛ زیرا آسیبهای معنوی، جان و دل و به عبارت دیگر کنه حقیقت وجود آدمی
را تباه میسازد. خودارضایی از نظر دین یک گناه است و به تعبیر قرآن زنگار
بر دل مینهد: «کَلاَّ بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ»؛
«چنین مباد! بلکه اعمال (ناشایست) دلهای آنان را زنگار زده است».مطففین
(۸۳)، آیه ۲۴.
زنگ یا زنگار در اشیای مادی، همان چیزی است که روی فلزات و
اشیای قیمتی مینشیند و معمولاً نشانه پوسیدن و از بین رفتنِ شفافیت و
درخشندگی آن و در نهایت ضایع شدن و از بین رفتن آن است.
علامه طباطبایی
در تفسیر المیزان میفرماید: از آیه شریفه سه نکته استفاده میشود:
۱)
اعمال زشت، نقش و صورتی به نفس و روح انسان میدهند؛
۲) این نقش و صورت
خاص، مانع آن است که نفس آدمی حق و حقیقت را درک کند؛
۳) نفس آدمی به
حسب طبع اولیهاش صفا و جلایی دارد که با داشتن آن، حق را آن طور که هست
درک می کند. طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد
باقر موسوی همدانی، (تلخیص)، ج ۲۰، ص ۳۸۵.
همچنین آسیبهای معنوی جهان
گذران را در مینوردد و اگر اصلاح نگردد، حیات جاودان آدمی را در معرض تباهی
و شوربختی قرار می دهد. از این رو نصوص دینی نسبت به آن هشدارهای لازم را
داده اند. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) در این باره می فرمایند:
«ناکح الکف ملعون»؛«ملعون است کسی که خودارضایی کند» ری شهری، محمد،
میزان الحکمة، ج ۱۲، ص ۵۶۵۴.
امام صادق(علیه السلام) نیز می
فرمایند:«با سه گروه خداوند در روز قیامت سخن نمی گوید و پاکشان نمی خواند و
عذابی دردناک دارند، از آن سهاند، خودارضایی کننده و کسی که لواط
دهد»همان، ح ۱۹۰۴۹.
در روایات دیگری امام صادق(علیه السلام) می
فرمایند: خودارضایی را گناه عظیم و مورد نهی الهی معرفی فرموده است.همان، ح
۱۹۰۵۰.
منبع:vista.ir
پاسخ به یک شبهه
شبهه :
نباید علماء ، انسان را از خود ارضایی نهی
کنند چون اولا : ضرر ندارد ، ثانیا اگر بپذیریم ضرری دارد و به شکل عادت
در آمده باشد، ترک آن ممکن نخواهد بود و درمان ندارد. پس دیگر با بیان این
ضررها ، باعث افسردگی افراد مبتلا نیز نشویم.
پاسخ :
برای
این که بتوان بر عادت غلبه کرد ، لازم است که به چند مطلب اساسی اشاره
کنیم و در ضمن بحث به ضررهای آن می پردازیم :
الف) نخستین گام برای
درمان این عادت، اعتقاد و ایمان به قابل درمان بودن آن و دوری از یأس و
ناامیدی است. امّا رسیدن به نتیجه نیازمند زمان، انتخاب راه صحیح و تحمل
دشواریها است.
ب) شما یک انسان و مهمتر از آن یک جوان مسلمان هستید و
صاحب اراده و ترک عادت نیازمند به کار گرفتن اراده حضرتعالی است. و شما
نمیتوانید بفرمائید که اراده ندارم و اردهام از من سلب شده است چرا که
خدمت امام صادق ـ علیه السّلام ـ عرض کردند «جوانی گرفتار عادت زشت
خودارضایی است و معتقد است که دیگر ارادهای برای ترک این عمل در خود
نمیبیند امام ـ علیه السّلام ـ فرمودند آیا این کار را در حضور دیگران هم
انجام میدهد؟ عرض کردند: خیر. آنگاه امام ـ علیه السّلام ـ فرمودند: پس
معلوم است که این فرد اراده دارد و با اراده از انجام این کار در حضور
دیگران خودداری میکند، اگر اصلاً اراده نداشت در حضور آنان هم (بدون
اراده) آن کار را انجام میداد». امّا اگر جنابعالی بفرمائید که غلبه بر
این عادت نیاز به ارادهای نیرومند و قوی دارد باید به عرض برسانم که
فرمایش شما صحیح است و اراده همچون نهالی است که باید آنرا پرورش داد تا به
مرحله خود شکوفایی و ثمردهی برسد و به عبارت دیگر اراده تقویت شدنی و
پرورش یافتنی است و با تربیت آن به کنترل کامل شما در خواهد آمد و معنای
این کلام اخیر این است که باید اندک اندک مقابله با این عادت را شروع کنید
تا به نتیجه نهایی و مورد رضایت خود و خداوند متعال برسید.
ج):
مهمترین و اصلیترین عاملی که میتواند شما را در راه غلبه بر عادت
نامطلوب خود کمک کند این است که خودتان بخواهید که به نتیجه و هدف برسید
زیرا این جمله معروف «خواستن توانستن است» را زیاد شنیدهایم. و این کلام
گهربار و باارزش فقط حرف و عبارت نیست بلکه یک حقیقتی است که باید آنرا به
مرحله عمل درآوریم و خود شما مصادیق بسیار زیادی برای آن سراغ دارید که فرد
خواسته است و به نتیجه هم رسیده است یعنی اینکه توانسته است آنچه را که
خواسته است انجام دهد.
د) یکی از صاحبنظران تعلیم و تربیت میگوید
«وقتی که بخواهیم با عادت زشتی ستیزه کنیم ابتدا باید نتایج نامطلوب آنرا
در نظر مجسّم سازیم و بعد منافعی که در نتیجه ترک آن عاید ما میشود در
درون خود تصوّر کنیم و سپس مواقعی را که قربانی آن عادت شدهایم بخاطر
آوریم در نتیجه این عمل، هر بار که چنین نمایشی در روح خود میدهیم بر
تحریک یا وسوسه (عادت زشت) چیرهگی یافته و لذّت ترک آن را در خود احساس
میکنیم.»
با توجّه به مطالب یاد شده بخشی از این ضررها را به صورت
دستهبندی برایتان مکتوب مینمایم تا انگیزه شما برای ترک این عادت و بکار
گرفتن اراده خود بیشتر شود.
الف) ضررهای جسمانی:
1.تحریک
زیاد هیپوتالاموس و در نتیجه تحریک افراطی غدد جنسی که سبب پرکاری
نامتناسب آنها میشود، بلوغ زودرس را بدنبال دارد که شما از عواقب نامطلوب
بلوغ زودرس ناآگاه نیستید.
2.کاهش و تخلیه مکرر قوای جسمانی و روحی
حاصل از عمل خود ارضایی به ضعف عمومی بدن و بالاخره پیری زودرس میانجامد.
3.به
علت افزایش جریان خون در اعضای تناسلی، مغز و مراکز حساس دیگر مکرراً دچار
کاهش نسبی خون میشوند، همچنین تخلیههای مکرر عصبی و عدم ارضای روحی در
دراز مدت موجب ضعف عصبی و عوارض روحی میگردد.
4.ضعف بینایی و
بیاشتهایی و در صورت افراط، ضعف استخوانی و ناراحتیهای مفصلی از عوارض
خودارضایی است. همچنین در مراحل افراطی و یا در برخی شرایط خاص مزاجی این
عارضه به ضعف عصبی و لرزش دست و گاه به فلج بعضی از اعضا منجر میشود و
ممکن است سبب فلج تمام اعضای بدن نیز بشود.
5.ضعف جنسی و انزال زودرس
از دیگر عوارض است و بعد از ازدواج فرد را دچار مشکل ارتباطی خواهد کرد.
6.بیتحرکی،
تحلیل رفتن قوای جسمانی، آسیبپذیری در برابر بیماریها، بیماریهای
مقاربتی، عقیم شدن و ناتوانی در تولید مثل، از بین رفتن شفافیت چشم، از بین
رفتن نورانیت و بشّاشیت چهره و... همگی از عوارض جسمی خود ارضایی هستند.
ب) ضررهای روحی و روانی:
1. رکود فکری و اختلالهای
متعدد روانی از قبیل افسردگی و اضطراب.
2. فرد از نظر فکری، نوعی توجّه
نسبتاً مداوم به موضوعات جنسی پیدا میکند که این فکر از تفکر آزاد و
تمرکز جلوگیری مینماید.
3. ضعف حافظه، حواسپرتی و ناتوانی در تمرکز
فکری، منزوی شدن و گوشهگیری، پرخاشگری و بداخلاقی هم از عوارض خودارضایی
هستند.
4. از بین رفتن خلاقیتها و تواناییها، سرکوب شدن استعدادها.
5.
بیذوقی، بینشاطی.
6. یأس از زندگی و ناامیدی نسبت به آینده.
7.
هوسباز و بیبند بار شدن و اعتیاد به ارضای جنسی نامشروع.
8.
بیاحساسی و بیتفاوتی، کمرویی.
9. بیعلاقگی نسبت به امور معنوی و از
بین رفتن صفای دل.
10. احساس گناه، ضعف اراده، عدم اعتماد به نفس و
صدها عارضه خطرناک دیگر.
ج) ضررهای اجتماعی:
1.
بیآبرویی.
2. مشکلات خانوادگی.
3. انزوای اجتماعی.
4. مشکل در
دوستیابی.
5. طرد شدن در جامعه.
6. از بین رفتن عشق و محبت نسبت
به دیگران.
7. مشکلاتی در ازدواج از قبیل:
1-7. دیر ازدواج کردن.
2-7.
بیمیلی به همسر.
3-7. ناتوانی در مقاربت صحیح و ارضای جنسی خود و
همسر.
4-7. سرد بودن کانون خانواده.
5-7. طلاق.
6-7. ناتوانی
در برابر مشکلات پس از ازدواج.
8. بزهکاری.
9. از بین رفتن عزّت و
پاکدامنی.
10. از بین رفتن شرف.
11. بیغیرتی.
12. انحطاط و
انحراف فکری و عملی خود و به انحراف کشاندن دیگران بخصوص نسل جوان جامعه.
13.
ایجاد خطرات اجتماعی برای خانواده خود و نوامیس دیگران و خطرها و ضررهای
دیگری که فعلاً جای ذکر آن نیست.
پس از بیان بخشی از توضیحات لازم و
ذکر برخی از ضررهای خودارضایی حال وقت آن رسیده است که به بخشی از درمان و
راههای مقابله با این عمل ناپسند اشاره شود:
1. سعی کنید در مکانهای
خلوت و تنها نمانید و به عبارت دیگر جداً از تنهایی اجتناب نمائید که
تنهایی خود یک عامل مهم برای تحریک به عمل خودارضایی و زمینهساز ارتکاب
این عمل است باز هم تکرار میکنم تنها نمانید، تنها نمانید و... و تنها
نمانید.
2. از همراهی و رفت و آمد با کسانی که به این عمل زشت عادت
کردهاند ـ تا زمانی که خود بر این عادت مسلّط نشدهاید ـ اجتناب کنید
البتّه منظورم انزوای اجتماعی نیست بلکه جایگزین افراد صالح به جای افراد
بیمار و معتاد به عمل خودارضایی است.
3. افکار جنسی را که به ذهنتان
خطور میکند بلافاصله با ذکر خدا و معاد و... از ذهن خود دور نمائید.
4.
اوقات فراغت خود را با مطالعه، ورزش، زیارت، عبادت و بطور کلی با کارهای
مثبت مثل گلکاری در باغچه، کمک به اهل خانواده و... پُر کنید.
5. برای
تخلیه انرژی زائد بدن به طور منظم و زیاد ورزش کنید.
6. هیچ گاه در
حمام کاملاً عریان نشوید.
7. هیچگاه بدن خود را به صورت برهنه در آینه
نگاه نکنید.
8. در غیر موارد ضروری از نگاه کردن به اندام جنسی پرهیز
کنید.
9. برای نظافت موهای بدن هرگز از تیغ و صابون استفاده ننموده و
زود به زود به ازاله موهای بدن نپردازید بلکه از داروی نظافت بهداشتی
(نوره) استفاده کنید.
10. از نگاه کردن به مواضع جنسی و برجستگیهای
بدن دیگران (حتی از روی لباس) پرهیز نمائید.
11. از نگاه کردن به
فیلمهایی که تحریک جنسی ایجاد میکند اجتناب کنید.
12. به هنگام خواب
سعی کنید شکم شما بیش از حد معمول پُر نباشد.
13. قبل از خواب حتماً
مثانه خود را تخلیه نمایید.
14. از نوشیدن افراطی آب و مایعات پرهیز
کنید (بخصوص شبها قبل از خواب).
15. هرگز به رو نخوابید که این خود
یکی از تحریککنندههای خطرناک است.
16. به بدی گناه و عواقب آن توجّه
کنید.
17. مطالعه و توجّه به ضررهای جسمانی، روحی و اجتماعی خودارضایی
لازم است.
18. ایمان مذهبی و نیروی اراده خود را تقویت نمائید و سعی
کنید با خودسازی هوای نفس خویش را کنترل نمائید.
19. در مجالس مذهبی و
مراسم دعای توسل و... زیاد شرکت کنید.
20. قرآن زیاد بخوانید و در
معانی آیات آن تدّبر و تفکر نمائید.
نکات مهمّ:
الف)
اگر وقت ازدواج شما رسیده است و امکانات فراهم است اقدام کنید.
ب) به
پیشرفت کار خود توجّه جدی داشته باشید و هر تعداد از دفعات خودارضایی شما
که کم میشود آنرا در دفتری بصورت رمزی (که کسی متوجه نشود) یادداشت نمائید
و مرتباً به این پیشرفتها و یادداشتها مراجعه کرده و آنها را مرور و
بازخوانی کنید.
ج) هنگام تحریکات جنسی یا به ذهن آمده افکار جنسی خود
را تنبیه کنید و یکی از بهترین راههای تنبیه بدنی این است که:
«یک عدد
کش لاستیکی نازک همانند آنچه که دور بستههای پول میاندازند به مچ دست
خود داشته باشید[1] و هرگاه میل به عادت خودارضایی پیدا کردید آن را تا حد
امکان بکشید و رها کنید که دست شما دچار درد و ناراحتی بشود و آن قدر این
کار را تکرار کنید که نفس شما را از ارتکاب عمل برحذر دارد و رها سازد. ولی
معمولاً با یکبار کشیدن و رها کردن شما منصرف خواهید شد.»
پی نوشت:
1. این کش تا زمانی
که بر عادت خود غلبه میکنید بطور مخفی یا غیرمخفی بر مچ شما باشد.
منبع:www.andisheqom.com
دوران نوجوانی ،جوانی و حیات جنسی
نویسنده:محمد رضا شرفی
سرگیجه رفتن،سست شدن زانوان و خسته شدن چشمانم از عوارض
مصیبتی به نام «خودارضایی»است که مدتها گرفتار آن هستم، با این که فردی
ورزشکارم نمی دانم چه کنم؟ (1)
چگونه استمنا را ترک کنم؟ علیرغم این که
تا به حال چهار بار تصمیم به ترک آن گرفته ام، ولی موفق نشده ام.(2)
آیا
با ترک خودارضایی (استمنا)باز هم علایم آن باقی می ماند؟ (3)
مدخل
«خودارضایی»یکی از پیامدهای ناهنجار دوران بلوغ
است و امروز گریبانگیر بخشی از نوجوانان و جوانان جامعه است که نمونه هایی
از آن در بالا ذکر شد و چه بسا نوجوانانی که با ابتلا به آن، در اضطرابی
جانکاه به سر می برند و عاجزانه از دیگران استمداد و راه چاره می جویند.
ما
این موضوع را در چند محور اصلی مورد بحث و بررسی قرار می دهیم و قبل از
ورود به مطلب یادآور می شویم که:اگر چه مخاطبان اصلی این مبحث، نوجوانان و
جوانان هستند، لکن اگر مربیان وخانواده ها با ماهیت این مسئله آشنایی کافی
حاصل نمایند و به ویژه در زمینه ی پیشگیری و درمان نیز اطلاعات مکفی به دست
آورند، یقیناً آنها را در زمینه ی شیوه های مواجهه با این مشکل، یاری
خواهد نمود.
غریزه ی جنسی
بی تردید یکی از
نیرومندترین غرایز، نیروی جنسی و تظاهرات حیاتی آن است.این نیرو که از
ابتدای تولد به صورت کمون (نهفته)دروجود آدمی به ودیعه نهاده شده است تا
زمان ظهور جوانه های بلوغ، همچنان آرام و بی تحرکی را پشت سر می گذارد.اما
به محض شروع دوران نوجوانی، آرام آرام زمان بیداری و شکفتگی آن فرا می رسد و
رفته رفته، تمامی وجود نوجوان را در بر می گیرد و زیر تأثیرات سنگین و
شدید خود قرار می دهد؛ به گونه ای که نوجوان خود را در چنگال قوی این
غریزه، تقریباً بی دفاع و ناتوان و آن را خارج از اراده و اقتدار شخصی
احساس می کند.به همین دلیل ظهور و بروز این غریزه خواه ناخواه با مشکلاتی
توأم است.
شکوفایی این غریزه کم کم با هزاران تصور و احساس دیگر همراه
می شود و پس از مدتی تقریباً مالک اصلی وجود آدمی می گردد.
مراحل تمایلات
نوجوان، درابتدا احساس ناشناخته و مرموزی
در وجود خویش می یابد که آمیخته با نوعی محبت وعلاقه به دیگران است وچند
مرحله را به تدریج طی می کند.(4)
ـ در مرحله ی اول، ابتدا توجه نوجوان
به وضع بدن، به ویژه دستگاه تناسلی، معطوف می شود و این آغاز توجه و علاقه
به امورجنسی است.
ـ درمرحله ی دوم،توجه قلبی با میل شدید،یا عاطفه و
محبت همراه می شود و به اصطلاح ماهیت عاطفی پیدا می کند.
ـ در مرحله ی
سوم،علاقه به جنس مخالف بیشتر می شود و به طور مقدماتی عشق و علاقه آنها
ممکن است هرکسی را هدف قرار دهد.لذا چندین نفر ممکن است مورد علاقه ی
نوجوان، به طوراخص، واقع شوند.
ـ در مرحله ی چهارم، علاقه ی معطوف به
چند نفر، تغییرجهت داده و به جانب یک فرد ازجنس مخالف هدایت می شود.این
فرد، ممکن است قدری مسن تر از خود نوجوان باشد و نوجوان احتمالاً با این
شیوه می خواهد مورد پشتیبانی یک فرد حامل قرار گیرد.
ـ درمرحله ی
پنجم،نوجوان تغییرعقیده داده و متوجه فردی از جنس مخالف می شود که تناسب
سنی با او داشته باشد.
برخی از روان شناسان، عشق و علاقه ی نوجوانان را
بر دو نوع می دانند: (5)
1-عشق عاطفی (ملکوتی).
2-عشق شهوانی.
منظور
ازعشق (ملکوتی)،عاطفه ی محبت و علاقه ای است که نوجوان به طرف مقابل احساس
می کند و گاهی هم نوجوانان از آن به «عشق پاک» تعبیر می کنند.دراین مرحله،
عشق جنبه ی جسمانی و شهوانی ندارد، بلکه با نوعی تمجید و تحسین و احساس
فداکاری توأم است و نوجوان به شدت پرهیز دارد که این نوع احساس را با برچسب
علاقه ی جنسی، لکه دارکند و از آن به عشق آسمانی یاد می کند.
«موریس
دبس»این نوع گرایشات را «عشق های افلاطونی»می نامد (6)و آن را مشتمل بر
احساسات محبت آمیز می داند.
در مرحله ی عشق شهوانی که به دنبال عشق
عاطفی ظهور می کند نوجوان بیشتر به مسایل توأم با لذت علاقمند می شود و
چنانچه در طرف مقابل، ویژگیهای مطلوب را مشاهده نمود، به ازدواج می اندیشد.
گاهی هردو جنبه، یعنی عشق ملکوتی (عاطفی)و عشق شهوانی حضور می یابند و
به یگدیگر حدّ می زنند.لذا چنانچه در حیات جنسی نوجوان، عشق عاطفی و عشق
شهوانی به شکل مطلوب درچهارچوب قانون و شرع پیوند خورده و پس از دوران
نامزدی (عقد)،منجر به تشکیل خانواده شود، می توان گفت این راه پرمخاطره را
به سلامت پشت سرگذاشته اند.
یادآوری مهم
تذکر این
مطلب ضروری است که اشاره به مراحل پنجگانه حیات جنسی به منزله ی پذیرش
هرگونه عملکرد نوجوان نیست.بلکه این دوره ها متناسب با هر فرهنگی،
درنوجوانان کنترل شده و یا ظهور و بروز می یابد و تکیه بر نظام اخلاقی و
معنوی نوجوان، خویشتن داری نوجوان و کنترل تظاهرات حیاتی جنسی او درفرهنگ
اسلامی جامعه ی ما اصلی مهم و لازم است.از این رو اگر در سنین حساس بلوغ،
بتوان با تقویت اراده ی نوجوانان، آنان را به خویشتن داری و زندگی سالم و
فعال عادت دهیم و در اوان جوانی، ترغیب به ازدواج نماییم، حیات جنسی آنها
را در مسیرصحیح و خداپسندانه ای قرار داده ایم.
چنانچه بتوانیم به
نوجوانان تفهیم نماییم که هرمیلی که به موقع و صحیح ارضا شود، موجبات سعادت
و شادکامی آنان را فراهم می نماید، توانسته ایم مصونیت اخلاقی لازم را در
آنان ایجاد نماییم.
زمانی که نیروهای غریزی جنسی در وجود نوجوان بیدار
می شوند، او را با تمام قدرت برمی انگیزد تا در جهت ارضای آنها اقدام
نماید.آنچه در مورد تقاضای سائقهای جنسی است، اقناع بی قید و شرط و
بلافاصله ی آنهاست. نوجوان دریک نظام اخلاقی و فکری غنی می آموزد که چگونه
احساسات خویش را کنترل نموده و برآنها فایق آید و زمان مناسب را برای تأمین
خواسته های درونی درنظر گیرد.این مهم بستگی تام به فرهنگ خانوادگی، تثبیت
عادات اخلاقی و چگونگی پرورش اراده ی نوجوانان دارد.
انحرافات
جنسی
برای غریزه ی جنسی نیزمانند هرغریزه و نیروی دیگر، شیوه های
مختلفی در جهت ارضا و تأمین وجود دارد که برخی از آنها با طبیعت انسانی،
موافقت و همسویی دارد و پاره ای دیگر، مغایربا طبیعت بشر می باشد و به آن
«انحراف جنسی»گفته می شود.
بیشتر روان شناسان تمایل دارند که انحراف
جنسی را به همه ی روشهای کسب لذت که از نظر اجتماعی مورد قبول و تصویب
نباشد.اطلاق کنند، (7)درحالی که به دلیل متغیربودن استانداردها و ضوابط هر
اجتماع و تفاوت آن با جوامع دیگر، این تعریف ما را به جایی نمی رساند؛ حال
آن که ضابطه ی محکم و متقن و پایداری همچون مذهب وشرع می تواند پایه ای
برای بنا نمودن تعریف انحراف جنسی محسوب گردد.درحقیقت، انحراف جنسی اقدام و
یا انجام هر نوع رابطه جنسی برخلاف ضوابط شرعی است.
نظر به این که
غریزه ی جنسی، در دوران بلوغ، یکی از پرقدرت ترین جنبه های وجود آدمی را به
خود اختصاص می دهد، لذا مسایل مربوط به آن نیز، گسترده تر ومتنوعتر از
ابعاد دیگر، جلوه می کند.
غریزه ی جنسی به مانند تشنگی و گرسنگی و سایر
نیازها در جهت تأمین و ارضا، وجود آدمی را به فعالیت وا می دارد و او را
برمی انگیزد تا به حصول نتیجه برساند.نوجوان در مقابل خود، چندین راه و
شیوه می بیند و به یک یا برخی از آنها دست می یازد.دراینجا به شرح برخی از
این شیوه ها می پردازیم:
1-بلوغ جنسی غالباً زودتر از بلوغ روانی و بلوغ
اقتصادی برای نوجوانان فرا می رسد؛ یعنی زمانی که نوجوان نیاز به تأمین
جنسی را به شدت در وجود خود احساس می کند و آمادگی برای ایفای نقش را دارد و
شکل صحیح ارضای غریزه ی جنسی نیز، با ازدواج و تشکیل خانواده میسر است ولی
نوجوان هنوز، بلوغ روانی کامل را، برای مدیریت و سرپرستی خانواده احراز
ننموده است، که ناگاه بلوغ جنسی فرا می رسد.علاوه بر آن، نوجوان هنوز به
بلوغ اقتصادی دست نیافته است تا تأمین نیازهای مادی خانواده را بر عهده
بگیرد. لذا در اینجا مواجه با نوجوانی هستیم که از یک سو نیازهای جنسی اش
به شدت او را برای تأمین برمی انگیزد و از سوی دیگر آمادگی روانی و اقتصادی
لازم را هنوز به دست نیاورده است که اصطلاحاً گفته می شود بین بلوغ جنسی و
بلوغ روانی و اقتصادی، اختلاف زمانی چند ساله ای وجود دارد.
اما چگونه
باید این اختلاف فاز و خلأ و شکاف مذکور را بین برانگیختگی نیاز جنسی
نوجوان و زمان مناسب برای اقناع آن پر کرد؟
برخی ازنوجوانان، با خویشتن
داری و پرهیز از عوامل محرک، ارضای این غریزه را به زمان مناسب و در شکل
خداپسندانه ای که منطبق با فطرت انسانی است، موکول می کنند.این انتخاب با
اعتقادات و باورهای جامعه ی اسلامی و فرهنگی اخلاقی نیز مطابقت دارد و ما
هم اتخاذ چنین روشی را توصیه می نماییم.
لازم به یادآوری است که راه حل
مذکور،از دشوارترین و پیچیده ترین شیوه هاست و چگونگی انجام این شیوه و
تدابیر تربیتی مربوط به آن، نیازمند بحث بیشتری است که در مباحث بعدی به آن
می پردازیم.
2-گرایش دیگر،«کامجویی از خود»می باشد که با اهداف خلقت
انسان و نیز فلسفه ی آفرینش غریزه ی جنسی،مغایرت دارد و نوعی ظلم به نفس
(خویشتن)و تجاوز به حریم انسانی، محسوب می شود.
اصطلاحاً به این امر
«کامجویی بدلی»،«خودارضایی»و «استمنا»نیز می گویند.
3-گرایش سوم، کشیده
شدن نوجوان به سوی همجنس خود است.این انحراف که به «همجنس گرایی»نیز موسوم
است، هم با اصول اولیه ی فطرت انسانی مغایر است و هم تخطی از فلسفه ی
آفرینش همسر محسوب می شود و آرامش و تعادل روانی فرد را بر هم می زند و
خود، موجد انحرافات دیگری خواهد شد و در دین و مذهب و مکاتب اخلاقی نیز
شدیدترین مذمتها و تقبیحها نسبت به آن ابراز شده است.
4-درآخرین شیوه،
گرایش نوجوان به جانب جنس مخالف است که البته به هر شکلی که غیراز پیمان
عقد و ازدواج صورت پذیرد، عملی حرام و ناشایست محسوب می شود.در این زمینه،
گرچه غرایز به نحوی ارضا می شوند، اما با این عمل، مبانی اخلاقی و اسلامی
به شدت آسیب می بیند و در جامعه ای که این عمل توسعه یابد، ارکان اصلی
اجتماع همچون خانواده و روابط حقوقی وقانونی آن، متلاشی می شود و مآلاً به
آنارشیسم جنسی (بی بندوباری جنسی)منجر خواهد شد.
حال باید دید که نوجوان
کدام یک از شیوه های مذکور را برمی گزیند؟ گرچه، خویشتن داری و کف نفس
امری ممکن، عملی و درعین حال پیچیده و دشوار است، لکن همه ی نوجوانان به
این شیوه عمل نمی کنند و واقعیت آن است که بخشی از نوجوانان خداجوی و با
اراده به این روش عمل می نمایند؛ آنهایی که از مبانی اخلاقی و معنوی محکم و
متینی برخوردارند و نیز از شرایط خانوادگی خوب و مطلوبی ازحیث ارزشهای
اخلاقی برخوردار بوده اند.
زمانی که نیروی اراده و خویشتن داری نوجوان
در مواجهه با جاذبه ها و کششهای نیروی شهوانی از پای درآمد و به عقب نشینی
وادارگردید، نوجوان به یکی از طرق انحرافات جنسی روی می آورد.
انواع انحرافات جنسی
معمولاً انحرافات جنسی را براساس
شکل و ترکیب آن می توان به سه دسته به شرح زیر تقسیم نمود:
الف ـ هدف
دسته
ی اول،انحرافاتی هستند که از نظر انتخاب هدف جنسی، نادرست عمل می کنند؛
مثلاً همجنس گرایی و خودارضایی از این مقوله اند.در اولی، فرد شریک جنسی را
از همجنس خود برمی گزیند و در دومی به خود متوجه می شود و شریک جنسی اش
خودش می باشد.
ب ـ روش ارضا
دسته ی دوم انحرافاتی هستند که فرد هدف
جنسی اش را صحیح برمی گزیند لیکن در شیوه ی ارضای جنسی،به گونه ای غیر عادی
و برخلاف طبیعت عمل می کند.سادیسم (جنون دیگر آزاری)و مازوشیسم (جنون
خودآزاری)که درحین آمیزش جنسی از فرد سر می زند ، نمونه هایی از این نوع
انحرافات محسوب می شوند.
ج ـ شدت
دسته ی سوم بیماریهایی هستند که
دراثر شدت یا ضعف میل جنسی (فعالیت جنسی)پدید می آیند سردمزاجی و یا جنون
مقاربت از این نوع مشکلات هستند.
لازم به یادآوری است که براساس تعریفی
که از انحرافات جنسی ارائه نمودیم و آن را هرگونه بهره وری جنسی که برخلاف
ضوابط شرعی صورت گیرد، تلقی نمودیم، این دسته را نمی توان به عنوان انحراف
جنسی محسوب نمود، بلکه در حقیقت نوعی بیماری و اختلال می باشند.
انواع گسترده ی انحرافات جنسی
در دسته بندی تفصیلی که
«خانم دکتر بیرجندی»در کتاب «روانشناسی مرضی» ارائه داده اند، از 15 نوع
انحراف جنسی به شرح زیر نام برده است:(8)
1-عَنَن و سردمزاجی
2-جنون
مقاربت
3-فحشا
4-هتک ناموس
5-زنای با محارم
6-خودارضایی
(استمناو..)
7-همجنس بازی
8-بچه بازی
9-حیوان بازی
10-خودنمایی
جنسی
11-نظربازی
12-فتیشیسم یا بت پرستی جنسی
13-مرده دوستی
14-سادیسم
(جنون دیگرآزاری)
15-مازوشیسم (جنون خودآزاری)
به لحاظ شیوع و
گستردگی «خودارضایی»، این نوع انحراف را به گونه ای مشروح مورد بررسی قرار
می دهیم:
خودارضایی (کامجویی بدلی)
متأسفانه باید
اذعان نمود که نوجوانان زیادی به شیوه ی «خودارضایی» عمل می کنند به گونه
ای که این گرایش متوجه بدن و دستگاه جنسی خود نوجوان می شود و منجر به
سوءاستفاده شخص و موجب تحلیل نیروهای وجودی اش می گردد.
اصطلاح «کامجویی
بدلی»شاید گویاترین بیان و تعبیر برای چنین عملی باشد.(9)زیرا در ظاهر
امر، فرد احساس می کند که به نوعی ارضای غریزه ی جنسی دست یافته است، لکین
در واقع با روشی خلاف فطرت و ناموس خلقت، این امر انجام پذیرفته است. لذا
آثار نامطلوبی بر
این گرایش مترتب خواهد بود.
تحقیقات و آمارمؤید آن
است که شایع ترین گرایشها در نوجوانان «خودارضایی»است.چون دسترسی به شخص
دیگر، معمولاً برای همه مقدور نیست و در صورت امکان و دستیابی، منهیّات
مذهب و اخلاق در این زمینه روشن تر و گویاتر می باشد و از طرفی قراردادها و
مقرارت الزام آور اجتماعی نیز در این مورد شدیدتر از سایر موارد است و از
سوی دیگر کیفیت و آثار «خودارضایی»بر همه ی نوجوانان روشن نیست، لذا بجاست
که در این زمینه، فصلی مشروح و جامع را به بررسی موضوع اختصاص دهیم تا
خانواده ها و مربیان و به طورکلی دست اندرکاران تعلیم و تربیت، به خوبی با
مسئله آشنایی حاصل نمایند و از علل و انگیزه های خودارضایی، زمینه های
پیشگیری و بالاخره روشهای درمان، آگاهی لازم را به دست آورند.
پینوشتها:
1-پسری 18ساله از
شهرستان.
2-دانش آموز 16ساله ای از تهران.
3-امضاـ همدم مرگ.
4-بلوغ
(چه می دانم)؛ موریس دبس، ترجمه حسن صفاری، ص 60
5-همان منبع، ص 61 و
65.
6-همان منبع، ص 65.
7-روان شناسی مرضی (رفتار غیرعادی)؛ دکتر
پروین بیرجندی، ص 357.
8-همان منبع، ص 364.
9-این اصطلاح توسط «دکتر
صاحب الزمانی» در کتاب «و نمی دانند چرا؟»ص 150 به کار رفته است.
منبع:دنیای نوجوانی
انحرافات جنسی و خود ارضایی در دوران بلوغ
نویسنده:محمد رضا شرفی
علاوه بر روشهای پیشگیری، در زمینه درمان این انحرافات
نیز شیوه های زیر پیشنهاد می شود:
1-گسترش دایره ی
ارتباطات
نوجوانان مبتلا به انحرافات اخلاقی معمولاً از بُعد
ارتباطی، آسیب دیده اند و روابط آنها با اطرافیان و دیگران روابطی سالم و
بهنجار نیست.برخی از آنان روابط خود را به حداقل کاهش داده اند و به انزوا
گراییده اند و بعضی دیگر روابط را به حالت تهاجمی و ستیزه جویانه تبدیل
کرده اند و پاره ای به وابستگیهای افراطی عاطفی کشیده شده اند.ولی
خودارضایی، غالباً فرد را به «انزوا»می کشاند و حلقه های ارتباطی میان او و
دیگران به تدریج گسیخته می شود.دراین زمینه قبلاً اشاراتی داشتیم و
«تنهایی»را یکی از عوامل گرایش به «کامجویی بدلی»تلقی کردیم.
والدین و
مربیان در گام اول به دایره ی بسته ارتباطی نوجوان نفوذ کرده و با محبت و
جلب اعتماد وی، سعی در برقراری اولین حلقه های ارتباطی می نمایند.کسانی که
بیشتر مورد قبول و اعتماد نوجوان هستند باید پیشقدم شوندو ابتکارعمل را به
دست گیرند.
هر گونه عملی که نوجوان گریزپا را زیر نفوذ قرار دهد و پلهای
شکسته ی ارتباطی را تجدید بنا کند، لازم است انجام شود.درمحیط خانواده
عواملی چون اعمال محبت صادقانه به نوجوان، احترام به شخصیت وی، مسئولیت
سپاری و نظر مشورتی او را جویا شدن، می تواند منجر به برقراری روابطی گرم و
ثمربخش گردد و توان متراکم نوجوان در کانالهای مطمئن و سالم به جریان
افتد.
در محیط مدرسه نیز با استفاده از برقراری روابط صمیمانه و نزدیک
عاطفی، شرکت دادن او در فعالیتهای فوق برنامه،تفویض مسئولیت و تأکید بر
جنبه های مثبت شخصیت او، می توان به وی جلوه های نوینی از ارتباطهای
اجتماعی را ارائه داد و درجلب اعتماد وی کوشید.مربیان امور تربیتی به لحاظ
اعتماد دانش آموزان، می توانند از برخی همکاریهای نوجوان مدد جویند و ضمن
ایجاد ارتباط میان نوجوان مبتلا و همکلاسهای با نفوذ و با ایمان، دایره ی
ارتباطی را گسترش دهند. شایان ذکر است که زمانی باید به این کار اقدام نمود
که از عدم انتقال منفی نوجوان به دوستانش در زمینه ی خودارضایی، اطمینان
حاصل شود.
ترتیب دادن برنامه های دسته جمعی و گروهی نظیر:اردوهای دانش
آموزی، بازدیدها و فعالیتهای دیگر، می تواند زمینه ساز برقراری روابطی گرم و
ثمربخش بین نوجوانان و دیگران باشد.
اگر در نوجوان، استعدادهای ویژه
ای نظیر نویسندگی، شعر، سرود، بازی در نمایش و تئاتر مدارس وجود دارد، می
توان از آنها بهره گرفت و به نحو مناسبی نوجوان را دراین قبیل فعالیتها،
شرکت داد.یادآوری می نماییم اولین فردی که به نوجوان نزدیک می شود و سعی در
توسعه ی گستره ی ارتباطی نوجوان دارد باید از اعتماد بالایی نزد او
برخوردار باشد تا نوجوان حاضر به ترک جزیره ی تنهایی خود و پیوستن به جمع و
فعالیت در آن شود.
2-تصعید (والایش)(1)
یکی از
شیوه های درمان خودارضایی، تغییرجهت دادن انرژی روانی نوجوان از هدفهای
جنسی به هدفهای فرهنگی، اخلاقی و هنری است.این شیوه که در روانکاوی نیز
بسیار شهرت دارد تحت عناوین:بهگرایی، والاگرایی، اعتلاجویی، تلطیف غریزه و
والایش هم به کار رفته و بالاخره در مفهوم تبدیل به احسن نهفته است.منتها
باید به تفاوتی که بین نظریه ی روانکاوی و نظریه ی انسان سالم درمکتب اسلام
وجود دارد، عنایت کامل داشت.
در روانکاوی (به ویژه مکتب فروید)اعتقاد
برآن است که بین نیروی جنسی و فعالیتهای هنری،عاطفی، نظیر موسیقی، شعر و
ادبیات رابطه ای موجود است و همچنین معتقد است که بسیاری از پدیده های
انسانی از فراگرفتن زبان و اکتشاف علمی تا ساختن شاهکارهای موسیقی و انواع
سمفونیها، همه ازتکاپوی مکانیسم والایش سرچشمه می گیرند و به بیان «فروید»:
سائقهای
جنسی،در راه تحصیل عالیترین موفقیتهای فرهنگی، هنری و اجتماعی روح بشر
سهیم بوده اند.(2)
فروید همچنین معتقد است:
با استفاده از مکانیسم
والاگرایی می توان نیروی جنسی را، در فضای دیگری به کار انداخت و ظرفیت
روانی قابل ملاحظه ای پدید آورد.(3)
آنچه که فروید بر آن تأکید می کند،
اصالت بخشیدن به نیروی جنسی و نقش بنیادی برای آن قائل شدن است، به گونه ای
که تمامی مظاهرحیات انسان از قبیل خلاقیت و ابتکار، ذوق ادبی و هنری و
اکشتافات و اختراعات را نشأت گرفته از نیروی جنسی می داند.
در وجود
آدمی،غرایز و نیروهای مختلفی،تنظیم فعالیتهای گوناگون را برعهده
دارند:غریزه ی مادری، غریزه ی صیانت ذات، غریزه ی جنسی و سایر سائقها،
درمنطقه ی خاصی از وجود انسان حضور و تأثیر فعالانه دارند و منشأ آنها و
همچنین ماهیت هریک، متفاوت از بقیه بوده و مستقل عمل می کنند.
این گونه
نیست که تمامی این فعالیتها صرفاً از (سائق)نیروی جنسی سرچشمه گرفته باشد و
مثلاً علاقه ی مادر به فرزند که یک نوع رابطه ی پاک و عاطفی است، منشأ
جنسی داشته باشد.درحالی که روانکاوی، تظاهرات عاطفی انسان را مرتبط با
نیروی جنسی می داند.
از سوی دیگر، گرایشهای متعالی و مثبتی نظیر گرایش
به عشق و پرستش، گرایش به خلاقیت، گرایش به حقیقت (دانش)، گرایش به زیبایی و
گرایش به فضیلتهای اخلاقی فطری هستند و مبیّن تظاهرات عاطفی و اخلاقی می
باشند. با توجه به جنبه ی استقلال داشتن هرکدام از جنبه های فوق از یکدیگر،
چگونه می توان توجیه نمود که تمایم تظاهرات متعالی روح انسان، نشأت گرفته
از نیروی جنسی است؟
به هرحال، منظور از تصعید (والایش)این است که
انرژیهای روانی نوجوان را که در جهت ارضای بدلی تمایلات جنسی اش به کار
گرفته شده است، تغییرداده و تعالی بخشیده و آن را در مسیر اهداف مثبت
اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و غیره به کار گیریم.لکن انتخاب اهداف فوق، بستگی
تام به استعدادها و توانهای نوجوان دارد و همان گونه که تفاوتهای فردی،
وجود قابلیتهای گوناگون را در افراد تأیید می کند، لازم است اهداف والایش
با استعدادهای نوجوان، تطابق مناسب داشته باشد.
علی رغم واقعیت یاد شده
درنهاد و عمق وجود همه ی نوجوانان، گرایش به معنویت از حضوری فوق العاده
برخوردار است؛زمینه ای که اگر درست به کار گرفته شود، والایش (تصعید)به
بهترین نحو صورت خواهد گرفت.
3-مثبت گرایی
پیش
چشمت داشتی شیشه ی کبود
ز آن سبب،عالم کبودت می نمود (4)
نوجوان به
میزانی که در راستای یک زندگی سالم و فعال قرار گیرد، وجود مثبت و خلاق و
پویا خواهد بود و برعکس چنانچه احساس پوچی و بی ارزش بودن کند، روند فعال
زندگی ابتدا کُند می شود و به تدریج سیر قهقر می پیماید و به «منفی
گرایی»دچار می گردد.
برای درمان نوجوان خودارضا، با ارزش بخشیدن به وی،
ابتدا به نفی احساس پوچی وی اقدام می کنیم و سپس با تشخیص نقاط مثبت زندگی
اش، او را در جهت پرورش این بخش از شخصیت یاری می نماییم.درحقیقت با این
عمل، به احیای جنبه های مثبت نوجوان پرداخته ایم.نوجوان مثبت گرا همچون
موتوری پرقدرت جاده ی سربالایی زندگی را طی خواهد نمود.
علاوه برکشف
نقاط درخشان و استعدادهای مثبت نوجوان، گام بعدی، جستجوی موفقیتهای فرد در
گذشته است.هرنوع پیروزی و موفقیتی که در گذشته برای نوجوان حاصل شده است،
اعم از کوچک یا بزرگ آن، باید مورد توجه قرار گیرد و سپس به نوجوان یادآوری
شود.دراین صورت نوجوان، بخشی از ارزشهای از دست رفته ی خود را باز می یابد
و احساس می کند که هنوزد قادر است زندگی نوینی را بیافریند و دریچه هایی
به جهان نور و روشنایی باز کند.دراین حالت، نوجوان به زنجیرهایی که دست و
پای او را بسته و او را در حصار آورده اند، تکانی می دهد و آنها را می گسلد
و از زندان خود ساخته ی انزوا و خودارضایی که ملازم یکدیگرند، رهایی می
یابد.در حقیقت، این شیوه برتغییرنگرش فرد مبتنی است؛ نگرش نامعقول و یأس
آلود و منفی را به وادی حیات معقول و مثبت و حرکت آفرین کشانیدن و متحول
نمودن، اساس و پایه ی این شیوه را تشکیل می دهد.
4-امید
آفرینی
«جوانی گناهکار نزد پیامبر رحمت آمد و عرض کرد، مرتکب گناهان
بزرگی شده ام، آیا راه نجاتی هست؟
رحمت للعالمین فرمود:آری،امید بخشش
وجود دارد.
جوان عرضه داشت:ولی گناهانم خیلی زیاد است.
بشیر رحمت
فرمود:با این حال،توبه کن، انشاءالله خدای تعالی می آمرزد.
بار سوم جوان
نالید که:ولی از بزرگی گناهانم امید بخششی ندارم.
رسول الله(ص)قدری
عتاب آلود، فرمود:«ای جوان آیا گناهان تو بزرگتر است یا عظمت حق تعالی؟
گناهان هر چه باشد، خداوند آمرزنده و مهربان است.»
بیشتر نوجوانانی که
دچار لغزشهای جنسی از جمله «خودارضایی» می شوند، ازآینده بیمناکند و خود را
از رحمت پروردگار به دور می بینند. تصورشان این است که بعد از چند بار
توبه و شکستن آن،دیگر امیدی وجود ندارد.
نوجوانی 17 ساله درنامه اش
اینطور می نویسد:
چند سال است مبتلا به خودارضایی هستم.درطول این مدت
چندین بار توبه کردم ولی پس از مدت کوتاهی مجدداً توبه ام را شکستم.حالا
سؤال من این است که آیا پس از چند بار توبه شکنی، امکان بازگشت و توبه وجود
دارد؟ و آیا راهی بین من و خدا می تواند وجود داشته باشد یا خیر؟
چنانچه
بتوانیم در دل نوجوانان، بارقه های امید بیافرینیم و راه برگشت را آسان
جلوه دهیم، نوجوان موفق به توبه و ترک عمل انحرافی می شود.در غالب موارد،
نوجوان نیازمند آن است که یکی از افراد مورد اعتماد او از امید و رجاء به
پروردگار و رحمت واسعه ی الهی برایش سخن گوید و ابرهای تیره ی ناامیدی را
از ذهن و اندیشه ی او بزداید.
بیان واقعیتهای تاریخی و اخلاقی در این
زمینه و حکایت توبه گران حقیقی، پرتوی از امید در دل و قلب نوجوان می افکند
و او را به لطف خدا رهنمون می سازد.
در بُعد زیانهای جسمی و روانی ناشی
از خودارضایی، باید در رابطه ای متعادل بین خوف و رجاء با نوجوان برخورد
نمود.باید به نوجوان تفهیم نمود که برخی از آسیبهای حاصل از این عمل، اگر
چه دامنگیر وی شده است، لکن در پرتو معالجات طبی و تدابیر درمانی و سایر
شیوه های دیگر،می تواند زیانهای ناشی از این عمل را جبران کند.باید این
واقعیت را بپذیریم
که در رابطه با آفات خودارضایی نباید مبالغه نمود و
به طور کلی به صلاح نیست نوجوانان مبتلا را به ناامیدی سوق داد.زیرا در این
حالت، او را بیشتر به قهقرا سوق داده ایم و یقیناً اگر انسان خطاکار بداند
که راه برگشت مسدود است و یا خیلی دشوار و سخت می باشد، نه تنها دست از
تلاش برای سالم سازی زندگی اش برمی دارد، بلکه بیشتر در لغزشها فرو می غلتد
و دچار انحرافهای عمیقتری می گردد.
5-تشویق گام به گام
انسان
برای اقدام به کارهای گوناگون، قضاوت دیگران را نیز در نظر می گیرد و
تأثیر آنها را دراعمالش ملاحظه می نماید و هراندازه کارها مهمتر و عظیمتر
باشد، حساسیتها و عکس العملها نیزگسترده تر و متنوع تر می شود.
نوجوانان
از این حیث، اهمیت زیادی برای اظهار نظر دیگران قایل هستند و تا حدودی
نگرش دیگران است که چگونگی رفتار آنان را تعیین می نماید.
برای یک
نوجوان که مبتلا به انحراف خودارضایی است، تشویق و ترغیب اطرافیان، او را
در ترک و درمان این ابتلا پایدارتر و راسختر می سازد و سختی راه را بر او
آسان می کند.گفتنی است که در برخورد با مسایل اخلاقی و به ویژه مسایل
انحرافات جنسی، شؤون انسانی و حرمت فرد باید کاملاً منظور نظر بوده .محفوظ
بماند.اخلاق اسلامی، این گونه حکم می کند که دامنه ی اطلاع از انحراف فرد
به دیگران گسترش نیابد؛ به عنوان مثال چنانچه یکی از مربیان به عنوان اولین
فرد از انحراف دانش آموز نوجوانی مطلع شود،به هیچ وجه لزومی ندارد که دیگر
همکاران نیز در جریان قرار گیرند،بلکه باید سعی نمود این مسئله به دیگران
منتقل نشود اگر ضرورت پیدا شد که از نظر مشورتی دیگر اعضای ستاد تربیتی و
یا همکاران استفاده شود، لازم است که مشخصات مشکل رفتاری بدون ذکر نام و
مشخصات خانوادگی دانش آموز، بیان شود تا راه حل جامعتر و صحیحتری اتخاذ
گردد.لذا والدین و یا مربیانی که در صددند نوجوان مبتلا را موفق به ترک
انحراف نمایند، او را با تشویق مؤثر، به سالم سازی زندگی سوق می دهند و
اهمیت سلامت روانی و همچنین سلامت جسمی را یادآور می شوند به هر میزانی که
فرد در جهت ترک رفتار نامطلوب موفق شود، مورد تشویق قرار می گیرد و بی
تردید تلاش بزرگ نوجوان، نیازمند تشویق شایسته و نیکویی خواهد بود.اگر
مرحله به مرحله با نیروی محرکه ی تشویق به پیش رویم، امید آن وجود دارد که
نوجوان موفق به ترک انحراف شود.
ذکراین نکته لازم است که ترک عادت
نامطلوب به طورناگهانی و دفعی امکان پذیر نیست،بلکه همانگونه که شکل گیری
عادات نامطلوب به تدریج و به مرور زمان میسر گردیده است، لذا ایجاد هرگونه
تغییر و دگرگونی در آنها نیازمند فرصت بخشیدن و گذشت زمان خواهد بود.
بدیهی
است سخنان یأس آلود و منفی، نوجوان را در ادامه ی بازسازی خویش، دلسرد و
ناامید می سازد و او را از ادامه ی کار بازخواهد داشت و چه بسا یک ضربه ی
روحی، مجدداً نوجوان را به قهقرا سوق دهد.از این رو نوع برخوردها، گفتارها و
حتی حالات چهره ی مربی و یا پدر و مادر در جهتگری آینده ی نوجوان؛ از نقش
ویژه ای برخوردار است و تعیین کننده ی راهبردهای نوجوان در آینده است.
چنانچه
در ادامه ی درمان، با نوعی وقفه درحرکت اصلاحی نوجوان مواجه شویم، نباید
این امر منجر به قطع تشویق گردد.زیرا در روند درمان و اصلاح رفتار،به
طورطبیعی مواجه با این گونه پدیده ها خواهیم بود و شایسته است بدون اعتنا
به وقفه ها، همچنان او را در طی مسیر سالم سازی، ترغیب و امیدوار نماییم.
6-ترمیم روابط خانوادگی
با فرا رسیدن دوره ی نوجوانی
من، مصیبتهایم شروع شد.مادرم به محض اطلاع از نشانه های بلوغم، بنای خشونت و
بدرفتاری را با من گذاشت و من روز به روز از او دورتر و متنفرتر می شدم و
به تنهایی پناه می بردم تا این که در اثر تنهایی زیاد مبتلا به خودارضایی
شدم و هم اکنون چند سال است به این بلیّه گرفتارم.چه کنم؟(5)
قبلاً
اشاره کردم که نوجوان مبتلا،از حیث روابط اجتماعی با دیگران، معمولاً آسیب
دیده است و روابط معیوب و نامطلوبی، جایگزین روابط سالم و رشید گردیده
است.لکن خانواده به عنوان شبکه ای از روابط عاطفی نزدیک، جایگاه خاصی را در
مجموعه ی روابط اجتماعی به خود اختصاص می دهد.
بی مناسبت نیست دراینجا
به تحلیلی از شبکه ی خانوادگی بپردازیم.خانواده به عنوان اولین نظام نهادی و
جهانی که پایه ی همه ی اجتماعات را تشکیل می دهد، مجموعه ای از روابط را
در درون خود ایجاد می کند و به میزان افزایش تعداد اعضای خانواده، روابط
درون آن نیز پیچیده تر و متنوعتر می شود؛ به عنوان مثال دریک خانواده ی سه
نفری متشکل از پدر، مادر و یک فرزند، شاهد شکل گیری شش نوع رابطه به شرح
زیر هستیم:
ـ رابطه ی پدر با مادر، رابطه ی 1
ـ رابطه ی مادر با پدر،
رابطه ی 2
ـ رابطه ی مادر با فرزند، رابطه ی 3
ـ رابطه ی فرزند با
مادر، رابطه ی 4
ـ رابطه ی پدر با فرزند، رابطه ی 5
ـ و بالاخره
رابطه ی فرزند با پدر، رابطه ی 6
چند نکته درباره ی شبکه ی
خانوادگی
1-همانگونه که ملاحظه می شود در خانواده ی سه نفری، شش
نوع ارتباط در شبکه ی خانوادگی به وجود می آید.اگر تعداد اعضای شبکه به
چهار تن برسد، تعداد ارتباطها به 12 مورد بالغ می گردد و به همین نسبت در
مورد خانواده ای که تعداد شبکه ی آن n باشد، تعداد(n(n-1 ارتباط به وجود می
آید.
2-رابطه های متقابل از قبیل «پدر و مادر»و «مادر و پدر»معمولاً با
یکدیگر متفاوتند.زیرا هر یک از آنان متکی بر نگرشها، پیشداوریها، حساسیتها
و تیپ شخصیتی خویش، رابطه ای متفاوت با دیگری برقرار می کند؛ به عنوان
مثال امکان دارد که رابطه ی پدر و مادر به شرح زیر باشد:
رابطه ی پدر با
مادر (رابطه ی 1)، رابطه ای براساس «سلطه گری» است.
رابطه ی مادر با
پدر (رابطه ی 2)،رابطه ای براساس «سلطه پذیری» است.
و یا درمورد رابطه ی
پدر و فرزند ممکن است این معادلات رفتاری را داشته باشیم:
رابطه ی پدر و
فرزند (رابطه ی 5)براساس «خشونت و سختگیری بیش از حد»مبتنی باشد.درحالی
که:
رابطه ی فرزند با پدر (رابطه ی 6)براساس «انقیاد و تابعیت محض» شکل
می گیرد.
لذا، رابطه های متقابل معمولاً از ماهیت متفاوتی برخوردارند،
لکن در برخی از موارد احتمال دارد که این رابطه های مساوی و دارای ماهیتی
یکسان باشند؛ به عنوان مثال دربرخی از شبکه های خانوادگی رابطه هایی از این
قبیل حاکم است:
رابطه ی پدربا مادر (رابطه ی 1)رابطه ای براساس محبت،
احترام و همدلی است.
و نیز:
رابطه ی مادر با پدر (رابطه ی 2)آن هم
رابطه ای است که براساس محبت، احترام و همدلی استوار است.
3-روابط درون
شبکه ی خانوادگی، با حضور پدربزرگها، مادربزرگها به رابطه ی سه نسلی با
یکدیگر تبدیل می شود که به آن «زندگی سه نسل در کنار یکدیگر»می گویند.در
این صورت روابط پیچیده تر و حساستر می شود.رعایت سلسله مراتب، احترام به
بزرگترها، تصمیم گیری، مشورت و سایر موارد بیش از پیش اهمیت می یابد.در
پاره ای از موارد، عدم رعایت ویژگیهای فوق، ممکن است به اخلال درشبکه ی
خانوادگی بینجامد.
4-به موازات کثرت و تنوع در شبکه ی خانوادگی مدیریت و
سرپرستی آن نیز اهمیت خاصی می یابد و حضور پدر به عنوان مدیر، در این شبکه
در دو نقش متجلی می شود:ابتدا به عنوان همسر در قبال شریک زندگی او و بعد
به عنوان پدر در قبال فرزندان خویش، دارای مسئولیتهای متعدد و متفاوتی
خواهد بود.
در مرتبه ی دیگر مادر و فرزندان نیز، داری نقشهای خاص خود
هستند و به تناسب، مسئولیتهای مشخصی را عهده دار خواهند بود.وظیفه ی
مدیرشبکه ی خانوادگی، تعیین مسئولیتها، ایجاد هماهنگی میان اعضای خانواده و
حفظ و رعایت حقوق متقابل هریک از آنهاست.
5-کودکان به تدریج به مرحله ی
نوجوانی می رسند و خواهان افزایش اختیارات، امکانات و آزادی عمل خود می
شوند.همزمان با این امر، آنها خواستار تغییر موقعیت خویش از جایگاه یک کودک
به موقعیت والاتر و بهتر «نوجوان»هستند و علاقه مندند که خانواده این
موضوع را درک و این موقعیت را دگرگون کند و در برخوردهای خود با نوجوان،
ثابت کند که نگرش آنها نسبت به او دگرگون شده است.علاوه بر آن، نوجوان
علاقه مند است که درامور زندگی با او مشورت شود و نظر او خواسته شود. لذا
می توان گفت که پیوندهای عاطفی نوجوان با خانواده از یک سو و تغییر پایگاه
او در شبکه ی خانوادگی از سوی دیگر با هم پیوند می خورد و شرایط نسبتاً
حساسی را در این مرحله ایجاد می کند.
متأسفانه باید اذعان نمود که
نوجوان دردوران بلوغ از همین بُعد ضربه می خورد و روابط او با خانواده
دستخوش دگرگونیهای نامطلوبی می شود، به گونه ای که روابط متکی بر تزاحم و
تنافر عاطفی، به جای روابط مبتنی بر تفاهم و تبادل عاطفی، می نشیند و
نوجوان را سرخورده و جریحه دار به خود مشغول می نماید.
از این رو توصیه
می شود که در اتخاذ تدابیر درمانی و مداوا، روابط خانواده را با نوجوان
اصلاح کنیم و گسیختگی روابط را ترمیم نماییم.
7-تقویت
اراده
براساس تحقیقات به عمل آمده، اکثر افراد مبتلا به استمنا (16
نفر از 25 نفر)اظهار کرده اند که آنقدر اراده ندارند تا بتوانند دست از
این کار بردارند. (بخشی از تحقیق در خصوص نامه های نوجوانان ارسالی به
برنامه ی آینده سازان رادیو):
تا مدتها نمی دانستم که این کار گناه است و
آثار سویی بر جسم و روان انسان می گذارد، ولی حالا هم که چند سال است این
مسایل را فهمیده ام، نمی توانم ترک کنم.به خدا دیگر اراده ای برایم باقی
نمانده است.شما بگویید، چه کنم؟ (6)
از عمومی ترین حالاتی که نوجوانان
مبتلا در خود می یابند، این است که اراده ندارند و یا اراده شان آنقدر ضعیف
شده است که به مجرد تصمیم گیری برای ترک انحراف، چندی نمی گذرد که مجدداً
به آن دست می یازند و آنچه که موجب نومیدی و یأس می گردد، این است که توبه
ها شکسته می شود و تصمیمها، ناپایدارهستند؛ به عبارت دیگر، نوجوان خود را
همچون، غریقی می بیند که در میان امواج خروشان دریا گرفتار است و تکیه گاهی
نمی یابد تا خود را نجات دهد.دراینجا طرح سؤالهایی از این قبیل، بی مناسبت
نخواهد بود:
ـ ماهیت نیروی اراده چیست؟
ـ چگونه نیروی اراده را می
توان تقویت نمود؟
ـ و آیا این سخن را که برخی از نوجوانان می
گویند:«دیگر اراده ای برای ترک این عمل نداریم.»می توان پذیرفت؟
حکما،
اراده را یکی از مظاهرعقل می دانند که در جهت دستورات عقل به کار گرفته می
شود.دربرخی از تعبیرات، از آن به عنوان «عقل ارادی» نیز یاد شده است.
در
طول زندگی، به موازات رشد و تحولات بدنی و روانی، اراده نیز توسعه و تعمیق
می یابد و انسان قادر به خویشتن داری تسلط بیشتری بر خواسته ها و تمایلات
خود می شود.درکودکی هرمیلی بی درنگ باید ارضا شود، لکن نوجوان، هرمیلی را
بلافاصله به ارضا فرا نمی خواند، البته تمایلات جنسی را باید استثنا
نمود.اگرتمایلات دیگر را نوجوان بتواند، تحت کنترل قرار دهد، در مورد
تمایلات جنسی، کار دشوارتر است.به هر حال، طرح این سؤال به جاست که چگونه
نیروی اراده ی نوجوانان را می توان تقویت نمود؟
یکی از اموری که در
تقویت اراده مؤثر است، تمرکز بخشیدن به فعالیتهای گوناگون و پراکنده ی
زندگی است.معمولاً اوقات ما صرف مسایل و اموری می شود که انتظام ندارد و
نیروهای ما را به هرز می برد.باید نوجوانان را از پراکنده کاریهایی که موجب
تضعیف اراده و اندیشه ی آنان می شود، برحذر داشت.مشکل اصلی این است که
آنچنان غرق در امور متنوع هستیم که از لذت تمرکز فکر،بهره ی چندانی نمی
بریم.
در اینجا باید به «نماز»اشاره کرد که یکی از عالیترین مظاهر توجه
به خدای سبحان، انقطاع از غیر او و یکسره محو شدن در اوست که در پرتو آن
«تمرکز فکر»به بهترین شیوه برای انسان حاصل می شود و تقویت اراده نیز در پی
آن، میسر می گردد.در اینجا می توان پی برد که چرا امام خمینی آن همه بر
مناجات شعبانیه و اهمیت آن تأکید می فرمود، دعایی که یکی از فقراتش این
است:
«الهی هَب لی کمال الاِنقطاع الیک و...»
(خدایا به من توفیق
بریدن ازغیر تو و پیوستن به خودت را عنایت کن و...)
مسئله دیگری که در
تقویت اراده مؤثر است، به پایان رسانیدن کارهای نیمه تمام است.دست به کاری
نزدن به مراتب بهتر از شروع آن کار و رها کردن آن به صورت نیمه تمام
است.اگر در چندین مورد کارهایمان نیمه تمام بماند، اعتماد به نفس ما را
متزلزل خواهد کرد.
شیوه ی دیگری که در استحکام روحی نوجوانان و تقویت
اراده ی آنان مؤثر است، تلقین به نفس است.اگر به آنها بیاموزیم که به خود
این گونه تلقین نمایند که اراده ی انجام این کار را دارند و برای آنان شکست
مفهومی ندارد و آنها این طریقه را عمل کند،بی شک در ترک عادت نامطلوب و
غلبه برانحراف و خودارضایی، مؤثر است.
«پل ژاگو»یکی از صاحبنظران در
زمینه ی «اراده»می نویسد: (7)
وقتی بخواهیم با عادت زشتی ستیزه کنیم،
ابتدا باید نتایج نامطلوب (وخیم) آن را در نظر مجسم سازیم و بعد منافعی را
که در نتیجه ی ترک آن عاید می شود، در روح خود تصور کنیم و سپس مواقع
مختلفی را که قربانی آن عادت شده ایم به خاطر آوریم.در نتیجه ی این عمل، هر
بار که چنین نمایشی در روح خود می دهیم بر آن تحریک یا وسوسه (عادت
زشت)چیرگی یافته و لذت ترک آن را در خود احساس می کنیم. اگر تلقین به نفس
را بلافاصله قبل از خواب اجرا کنیم، مؤثرتر از مواقع دیگر خواهد بود.به طور
کلی، متمرکز ساختن فکر در کاری که می خواهیم برای اجرای آن فردا صبح در
فلان ساعت بیدار شویم کافی است.برای آخرین بار تکرار می کنیم که کوچکترین
کوشش برای تلقین به نفس، اثر با دوامی در روح ما خواهد گذاشت و در عرصه ی
روح ما هیچ چیز بلااثر نخواهد ماند و کوشش امروز، فتح و پیروزی فردا را در
پی خواهد داشت.
بهره گیری از روش تلقین نسبت به غیر نیز تأثیرات
سودمندی دارد.همان گونه که جملات و یا عباراتی که به روح خود تلقین می
نماییم و در دگرگونی عادات و رفتار ما اثرغیرقابل انکاری دارد، به همان
میزان، تلقین دیگران نسبت به ما (تلقین به غیر)نیز اثرات سازنده ای در بر
خواهد داشت.
لذا اگر والدین و مربیان، به نوجوانان خود مفاهیم اخلاقی
متعالی و ارزشمندی را از قبیل این که آنها مثلاً شجاع هستند، استقامت و
پشتکار دارند و قدرت اراده ی تزلزل ناپذیری دارند، تلقین نمایند بی شک
اثرات سازنده ی آن به صورت ترک انحراف خودارضایی متجلی خواهد گردید.ولی
میزان تلقین به غیر بستگی به استحکام و یا تزلزل روحی نوجوانان دارد.مسلماً
روحهای ضعیف و متزلزل، نیاز بیشتری به تلقین دیگران دارند، در صورتی که
روحهای نیرومند، بیشتر متکی به خود هستند و نیاز چندانی به تلقین دیگران
ندارند.
«به امام صادق (ع)عرض کردند:جوانی است گرفتار عادت زشت استمنا و
معتقد است که دیگر اراده ای برای ترک این عمل در خود نمی یابد.
امام
(ع) فرمودند:آیا این کار را جلوی دیگران و در حضور آنان انجام می دهد؟
گفتند:خیر.
فرمود:پس
معلوم است که اراده دارد و با اراده، از انجام این کار در حضور دیگران،
خودداری می کند.اگر اصلاً اراده نداشت در حضور آنان هم این عمل را انجام می
داد.»
1-نوجوانان برای ترک و درمان «خودارضایی»نیاز به اراده ی نیرومند
و قوی دارند.
2-اراده همچون نهالی است که باید آن را پرورش داد تا به
مرحله ی شکوفایی و ثمردهی برسد.لذا اراده تقویت شدنی و پرورش یافتنی است.
3-اراده
را علاوه بر تقویت باید «تربیت»نمود.زیرا اراده ی نیرومند، با جهتگیری
منفی، خلاف مقصود است.
4-اراده یکی از مظاهر و جنبه های عقل آدمی است.
5-برخی
از شیوه های تقویت اراده عبارتند از:تمرکز، تکمیل کارهای نیمه تمام، تلقین
به نفس، تلقین به غیر و...
6-کوچکترین اقدام برای تلقین به نفس، در روح
ما اثر با دوامی خواهد گذاشت.
7-نیازنوجوانان به تلقین، بستگی به قدرت و
استحکام روحی آنان دارد: هرچه روحها ضعیفتر باشند، نیازشان به تلقین
بیشتر، خواهد بود.
8-تلقین برای تغییرعادات نامطلوب، از نوع «تلقین
مثبت»محسوب می گردد.
درنهایت برای تأکید بر تقویت اراده ی نوجوانان، با
قطعه ی ادبی زیر، می توان مطلب را به پایان برد:
در روی امواج تیره
خورشید
را به چنگی بیاورید، ننالید.
زندگی دریای پر توفانی است که در هر جایی
ممکن است با امواج آن روبرو شد.
امواج را بشکافید و عبور کنید، نایستید.
جزر
و مد را پشت سر بگذارید.
درساحل دیگر، آفتاب زیبایی خواهید دید.
از
سعادتها بحث کنید، دنیا به قدری پراندوه است که هیچ احتیاجی به نگهداری غم
خود ندارید.
هیچ راهی به کلی سخت و صعب العبور نیست.
به جنبه های
درست و روشن نگاه کنید.
روحتان بر اثر ناخشنودی و اندوه خسته است.
برای
استراحت از دوستیها و روشنیها بحث کنید.(8)
8-کار و
فعالیت، زندگی سالم
نوجوانان را می توان منبع انرژی متراکم نامید که
اگر در مسیر مثبت کار و تلاش قرار گیرد، آنان را سعادتمند و مسرور می
نماید و چنانچه به جریان فعالیتهای زندگی سالم منجرنشود، نیروی ناکام و
سرخورده ی نوجوانان را به وجود می آورد.
در تاریخ ملتها نیز این معادله
صادق است.ملل پرتلاش و زحمتکش به ساحل پیروزی می رسند و اقوام خوشگذران و
بی اراده و فاقد برنامه ی کار به سرخوردگی و سیر قهقرایی دچار می شوند.
نوجوانان نیز به مثابه ی ملتها هستند و توسعه ی جسم و جانشان در گرو کار و
تلاش صادقانه است.
کار از سویی موجبات شکوفایی جسم و جان انسان را فراهم
می کند و از سویی دیگر مانع بزرگی برای گرایش آدمی به شرارت، فساد و پلیدی
است.کار و زندگی سالم، روح را پاکیزه و تصفیه می کند.
در مقابل، بیکاری
را «ام الفساد»لقب داده اند و در حدیث نیز بیکاری دایم را باعث نادرستی و
فساد دانسته اند.(9)
در روایت دیگری از زبان مولی الموحدین، علی (ع)آمده
است که:
کسی که بیکار باشد و بارخویش را به دوش دیگران بیفکند، ملعون و
از رحمت خدا به دور است.(10)
یکی از روان شناسان معتقد است:
اگر
سعی کنیم که جوانان را به زندگی سالم و فعال عادت دهیم و ایشان را از
بیکاری و تنهایی دور داریم، با این مرض مبارزه نموده ایم.(11)
اولیا و
مربیان با اتکا به این نکته که دوره ی بلوغ، مرحله ی شکوفایی استعدادها و
خلاقیتهای نوجوانان است، باید با شیوه های مختلف، نیروهای آنان را متناسب
با استعدادی که دارند، به کار گیرند و در جهت مثبت حرکت دهند. لکن باید
توجه داشت که کارهایی را به نوجوانان واگذار کنیم که از عهده ی آن
برآیند.زیرا در این صورت بر اثر ناکامیهای مکرر، هسته اصلی اعتماد به نفس
آنان ضربه می بیند و جرأت و جسارت آنان تهدید می شود.
در برخی از جوامع
به ویژه کره ی شمالی و چین، دانش آموزان را با برنامه ی تلفیقی از «آموزش
کار» در جهت زندگی سالم سوق می دهند. ساده ترین امور اجتماعی از قبیل نظافت
محیط شهری را با برنامه ریزیهای مناسبی به نوجوانان واگذار می کنند که این
امر علاوه بر تأمین نیاز اجتماعی، نیروی فعاله ی نوجوانان را به سهولت جذب
می نماید و مانع فساد و انحرافات رفتاری آنان می شود. به ویژه در کره ی
شمالی، آمار جرایم و انحرافات اخلاقی و جنسی دانش آموز به حداقل ممکن رسیده
است. لذا ارتباط مستقیم و کار و زندگی سالم با مصونیت از انحرافات اخلاقی و
جنسی تأیید می شود.
9-تأمین احساس کفایت
نوجوانان
بیش از هرگروه سنی دیگر، علاقمندند که به احساس مثبت و ارزشمند «کفایت»
نایل شوند و شیرینی آن را در ذائقه خود بیابند. احساس کفایت و احساس حقارت
دو قطب مخالفند که اولی تفاهم و دومی تخاصم می آفریند.
احساس کفایت،
محصل تعامل نوجوانان با محیط است.اطرافیان نوجوان در برخوردها و ارتباطهای
عمیقی که با او برقرار می کنند، می توانند با شخصیت دادن به او و تأیید
کفایت وی، بر استحکام اخلاقی او بیفزایند و برعکس با تحقیر وی، ساختمان
اخلاقی او را متزلزل نموده و فرو ریزند.
نوجوانی در بخشی از نامه اش
چنین می نویسد:
هر شب،با گناهی که مرتکب می شوم، احساس می کنم پایین و
پایین تر می روم آنقدر از نظر اخلاقی سقوط می کنم که احساس می کنم دیگر هیچ
ارزشی ندارم.نه برای خودم نه برای دیگران.وقتی در این عوامل غوطه ور می
شوم، از خودم بدم می آید و خود را موجودی حقیر، بی ارزش و فرومایه می
پندارم.آنگاه این سؤال برایم مطرح می شود که هدف از آفرینش موجودی وامانده و
آلوده ای چون من، چه بوده است؟
نامه ی فوق بیانگر درد جانکاه نوجوانی
است که رنج بی کفایتی او را تا سرحد سقوط کامل اخلاقی کشانیده است.بدون شک،
بی کفایتی و لغزش اخلاقی در یکدیگر تأثیر و تأثر متقابل دارند و یکدیگر را
تشدید می نمایند و در نتیجه، حلقه ی معیوبی را به وجود می آورند.برای
تأمین کفایت در نوجوانان، رعایت چند مسئله به شرح زیر می تواند مؤثر واقع
شود:
1-استعداد اصلی و مهمترین زمینه ی قابلیت او را شناسایی کنیم.
2-متناسب
با استعداد اصلی اش، جهت لازم را در کارها و فعالیتها برایش به وجود
آوریم.
3-چشمها را بر روی ضعفها و بی کفایتیهایش ببندیم و فراموش نکنیم
که او از نظر شخصیتی درحال شکل گیری است و وضعیت فعلی او را معیار قطعی
ارزیابی او در آینده قرار ندهیم.
4-درمحیط خانواده، عامل اصلی و استعداد
مؤثر او را نزد دیگران بازگو نماییم و برایش محیط را برای پرورش مساعد
کنیم.
5-در حضور همسالان و گروههای همسن، از هر گونه انتقادی خودداری
نماییم.
10-انذار
تربیت متعادل، درطیفی گسترده
جریان پیدا می کند که یک قطب آن «انذار» (برحذر داشتن)است و قطب دیگر آن را
«تبشیر»(تشویق نمودن) شکل می بخشد.انسان به همان اندازه که نیازمند نیروی
محرکه ی تشویق برای تصعید و والاگرایی است، به همان نسبت نیز محتاج نیروی
بازدارنده ی تخویف و تنذیر می باشد.
بخشی از نوجوانان، در نامه هایشان
نوشته اند که تا مدتها نمی دانسته اند که این کار (استمنا) از گناهان کبیره
است.اما اطلاع از این موضوع، در ترک عمل خودارضایی آنان، مؤثر بوده است.
در
ترک انحراف باید از شیوه های یاد شده به تناوب و تناسب بهره جست. زمانی،
باید ازتشویق گام به گام استفاده نمود و در فرصتی مقتضی از «انذار»کمک
گرفت. لکن تشخیص این امر که در هر زمان، به کارگیری کدام روش به مصلحت است،
با والدین و مربیان با تدبیر است که براساس موقعیت شناسی، روشها را به کار
می گیرند.ولی همین اندازه یادآوری می نماییم که به کار بستن شیوه ها،
بستگی به وضعیت روحی نوجوان دارد؛ مثلاً نوجوانی که بیش از اندازه ناامید و
مأیوس است، با روش تشویق باید او را به درمان رسانید و نوجوانی که با
اطلاع از ماهیت عمل، گستاخانه به مرزهای فطرت و طبیعت انسانی تجاوز می کند،
نیازمند روش «انذار»است.
نکته ی دیگری که در اینجا یادآوری می شود، حد و
مرز انذار است.انذار خود نیز از طیفی وسیع برخوردار است؛ از ملایمترین
مرحله گرفته تا شدیدترین آن، همگی هدف واحدی را نشانه رفته اند.
بیان
حدیث زیر در جهت انذار نوجوانان می تواند مؤثر واقع شود:
حضرت امام صادق
(ع)فرمود:
«سه دسته اند که خداوند با ایشان سخن نمی گویند و با نظر
رحمت به ایشان نمی نگرد و پاکشان نمی فرماید و برایشان عذاب دردناکی است:
1-کسی
که مویهای سفیدش را بکند (تا نمایش دهد که جوان است).
2-کسی که به
وسیله ی عضو خودش، شهوتش را خارج کند.
3-کسی که با او لواط شود.»(12)
و
یا حدیث زیر که از رسول خدا (ص)نقل شده است که فرمود:
هر کس با دست،
شهوتش را خارج کند، ملعون است.(13)
در خاتمه،اولیا و مربیان باید
اطمینان حاصل کنند که نوجوان، از قبح عمل آگاه است، عواقب جسمی و روحی آن
را می داند و از عقوبتهای اخروی مربوط به این عمل مطلع است و انذار و طی
مراتب آن، در مورد وی انجام گرفته است تا بتواند او را از ادامه ی این کار
برحذر دارد.
تلقی خاص قرآن کریم نیز ازاین عمل، نوعی تجاوزاست و
مرتکبین به آن را از تجاوزکاران می داند.دلیل این مطلب آن است که:
شخصی
از حضرت صادق (ع)از حکم استمنا پرسید:
آن حضرت فرمود:گناه بزرگی است که
خداوند در قرآن مجید از آن نهی فرموده است.استمنا کننده مثل آن است که با
خودش نکاح کرده است و اگر کسی را که چنین کاری می کند بشناسم، با او
همخوراک نخواهم شد.
راوی حدیث می پرسد، از کجای قرآن حکم آن فهمیده می
شود؟ فرمود:
از آیه ی «هرکس با غیر از همسر و کنیزش شهوتش را رفع کند،
از تجاوزکاران است.»(14)
راوی پرسید:گناه زنا بزرگتر است یا استمنا؟
حضرت
فرمود:استمنا گناه بزرگی است.(15)
11-پرورش معنویت
ما
در عصری زندگی می کنیم که جهان به شدت در مادیات غلتیده و یکسره غرق
درجاذبه های نفسانی و دنیایی گردیده است و خلأ عظیم و هولناکی از اخلاق،
ایمان و عرفان پدید آمده است؛ به عبارتی امروزه جهان به شدت نیازمند تفسیری
معنوی،از هستی است.درحالی که هم اکنون، تحلیلهای مادی و مکانیکی از هستی
به بن بست رسیده است.
نوجوان نیز در چنین جامعه ای، علاقمند است که به
نوعی عطش خود را در زمینه ی معنویات، عرفان، ایمان و اخلاق، فرو
نشاند.معنویت شهدی را در کام او می ریزد که وجودش را لبریز از حیات و حرکت و
پویایی می نماید. پایه های ایمان که براساس فطرتی خداجو در وجود نوجوان از
ابتدا ریشه داشته است، باید پرورش یابد و ساختمان مستحکم اخلاقی و دینی را
در وجودش بنا کند.لکن مربیان و اولیا باید به نحوی این نیاز به معنویت را
در وجود نوجوان با یقین پیوند زنند.آنچنان یقینی که گویی حضور سنگین خداوند
را بر عالم هستی احساس می کند و جذبه های ملکوتی را در عمق وجودش می یابد.
اگر
با راهبری مربیان، نوجوانان به این مرتبه ی والا از ایمان (یقین)دست
یابند، بخشی از درمان و تداوی انجام گرفته است.
اگر نوجوان با تمام
نسوج و ذرات وجودش باور پیدا نمود که تمام هستی، تجلیگاه انوار الهی است و
هر چه هست از مبدأ نورالانوار سرچشمه می گیرد و هیچ مکان و مأمنی را نمی
توان سراغ کرد که از حضور پرفیض پروردگار خالی باشد.
جمله ذرات عالم در
نهان
با تو می گویند روزان و شبان
ما سمیعیم و بصیریم و هشیم
با
شما نامحرمان ما خامشیم
بدون شک «مولوی»به آیه ی شریفه ی 43 از سوره ی
«اسراء»نظر داشته است که می فرماید:
تُسبَّحُ له السّمواتُ السبعُ
والارضُ و من فیهنَّ و إن من شیءٍ الاّ یُسبّحُ بحمده و لکن لا تَفقهون
تَسبیحَهم.(16)
ازسوی دیگر به یقین پی ببرد که این عمل، گناه است.آن هم
گناهی که به تعبیر مولای متقیان علی (ع)، پیروی از آن از تمام گناهان
نیرومندتر است و فرمود:
به اطاعتش تن در ندهید که فکر شما را از خدا باز
می دارد.(17)
و نیز توجه به این جمله ی معروف از حضرت امام خمینی قدس
الله نفسه الزکیه که فرمود:عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید.
موضوع
مهم دیگری که در پروش معنویت نوجوان تأثیر دارد «اقامه ی نماز» با کیفیت و
شرایط کامل آن است.نماز نه فقط بهترین و نزدیکترین راه ارتباطی نوجوان با
خداست،بلکه همچون سد پولادینی در برابر امواج گناه عمل می کند.لازمه ی چنین
تأثیری، اقامه ی نماز به شکل مطلوب آن است. نمازی که اگر به طور شایسته
انجام شود، نوجوان را از هر گناهی مصونیت می بخشد.
«إنّ الصلوه تنهی عن
الفحشاء والمنکر»(به درستی که نماز، انسان را از هرگونه آلودگی و عمل زشت
دورنگه می داردـ برحذر می داردـ).
خانواده ها و به ویژه مربیان در سنین
جوانی (دوره ی راهنمایی)باید در خصوص مقام و موقع نماز،کیفیت نماز
خداپسندانه و چگونگی مقابله ی نماز با محرمات،با دانش آموزان سخن بگویند و
پیوند عمیقتر با خدا را از طریق نماز که درزلال فطرتشان جاری است، محکمتر
سازند.نماز واقعی، نه تنها والاترین عامل تدافعی نوجوان در مقابل هجوم
انحرافات اخلاقی تلاقی می شود، بلکه عاملی تهاجمی علیه انحرافات نیزمحسوب
می گردد.نوجوان عاشق خدا و معنویت گرا، نه تنها در مقابل حمله ی انحرافات
عقب نمی نشیند، بلکه بر آن یورش می برد و آن را از دامان اجتماع می زداید.
برخی
از شیوه ها،هم درپیشگیری نقش دارند و هم در تدابیر درمانی حضور می یابند
که ورزش از این جمله است.فعالیتهای سالم و ورزشی نه فقط در تعادل بخشیدن به
جسم و جان تأثیر دارند، بلکه همراه خود، صفاتی از قبیل جوانمردی، آزادگی و
پاکی را می آورند.معمولاً در بین ورزشکاران نوجوان، موارد کمتری از ابتلا
به خودارضایی گزارش شده است.زیرا ورزش، انرژیهای متراکم و سرگردان را در
مسیر سالم، جامعه پسندی جاری ساخته و به جریان می اندازد.
تأثیر دیگر
ورزش را در پایمردی و استقامت نوجوان در برابر مشکلات باید ذکر کرد.به ویژه
کوهنوردی، در محیطی سالم و دور از عوامل محرک، توصیه می شود.کوهنوردی نه
تنها مینیاتوری از یک زندگی واقعی با فراز و نشیبهایش، صعوبتها و خطرات آن
تلقی می شود،بلکه بر سرسختی و مقاومت نوجوانان در برابر کشش و جاذبه ی
گناهان می افزاید و آنان را پرقدرت تر از همیشه به زندگی سالم خود می دهد.
علاوه
برعوامل فوق، ورزشهای سالم، نوجوان را برای یک خواب آرام و بی درنگ مهیا
می سازد.خوابی که پس از تلاش روزانه و ورزش مورد نظر بسیارشیرین است و به
تمدید اعصاب و رفع خستگی او می انجامد و این بسیار مغتنم است.چرا که قبلاً
اشاره نمودیم، نوجوانانی که فقرحرکتی دارند، شبها راحت به خواب نمی روند و
نمی دانند با انرژیهای ذخیره و مصرف نشده ی خود چه کنند و معمولاً دچار
بدخوابی و بی خوابی می شوند که این به نوبه ی خود مشکل زاست و عامل محرم
انحرافات چندی، از جمله خودارضایی می گردد.
13-آب سرد
همانگونه
که برای نوجوانان،محیط و یا اتاق خواب بسیار گرم در تحریک زایی او مؤثراست
و منجر به تبعات دیگری می شود، استفاده از آب سرد از قبیل دوش آب سرد و یا
شستشوی اعضا با آب سرد، می تواند در درمان تحریکات نابهنگام و کاهش آنها،
مؤثر واقع شود.
البته همه نوجوانان در موقعیتی نیستند که بتوانند از دوش
آب سرد استفاده کنند، لکن برخی از صاحبنظران، برای جلوگیری از پیدایش چنین
عادتی، استفاده از دوش آب سرد را در این سنین مفید دانسته و توصیه می
نمایند.
اگر به واسطه ی تخیل و یا سببی دیگر،خونی بسیار به اعضای تناسلی
گراید، بدانسان که رگهای آن را فراخ سازد و این تهاجم دموی غیرطبیعی،
انگیزش شهوت را سبب شود، نباید از پی علاج چنین عارضه ای به پزشک رفت.راه
درمان آن است که زندگی خویش را دگرگون کنید و روشی برگزینید که خون را از
اعضا براند و آن را به عضلات و دماغ و اندامهای دیگر پیکرببرد تا همه ی
دستگاههای بدن بتوانند تعادل طبیعی خویش را برقرار سازند.
برای
تغییردادن این حال باید اعضای تناسلی را بامدادان و شامگاهان با آب سرد
شستشوی داد.این شستشو، آرامش آن اعضا را سبب می شود و قوه ی فکر و خیال
جوان را از توجه به شهوت باز می گرداند.(18)
14-تسهیل و
تسریع ازدواج
از حقوقی که فرزند به پدرخود دارد، یکی این است که
وقتی فرزند بالغ شد، وسایل ازدواجش را فراهم نماید.(19)
اگر چه نوجوانان
با سنین 13 تا 18 ساله در موقعیتی نیستند که غالب آنان بتوانند ازدواج
کنند و درحال حاضر میانگین سن ازدواج نسبت به چند سال گذشته افزایش یافته
است و همچنین قبلاً اشاره نمودیم که فاصله ی زمانی نسبتاً طولانی بین معدل
بلوغ جنسی (15سال)و معدل بلوغ روانی و اقتصادی (حدوداً 23سال)وجود دارد و
این فاصله ی طولانی را کماکان نمی توان پر نمود، لکن در مورد دختران، امکان
ازدواج به مراتب زودتر و بیشتر از پسران وجود دارد و دلیل آن هم احتمالاً
این است که دختران متکفل امور اقتصادی و تأمین معیشت خانواده نیستند.لذا می
توان در مورد دختران توصیه نمود که خانواده ها برای ازدواج دختران خود،
سختگیری بی مورد و بیجا نشان ندهند و از مقررات دست و پاگیر و تشریفات
سنگین خودداری کنند و علاوه بر آن در موقعیتی مناسب،برای عقد شرعی و قانونی
اقدام نمایند تا در فرصت مقتضی دیگری که برای ازدواج آمادگی به وجود می
آید، بتوانند به نیازهای غریزی خویش پاسخ دهند.شکی نیست که عقد، امکان
پاسخگویی به نیازهای فطری و عاطفی را در شرایط مساعدتری فراهم می نماید تا
زمان مناسب ازدواج فرا رسد.
برای پسران نوجوان، به ویژه از 18 سالگی به
بالا، نیز می توان با سهولت بیشتری شرایط عقد را فراهم نمود تا آنها
بتوانند با آمادگی بیشتری که برای مدیریت خانواده احراز می نمایند، ازدواج
کنند.
در حدیث آمده است که اگر بیم آن رود که فرزند به جهت ازدواج
نکردن، به حرام بیفتد،بر پدر واجب است که زمینه ی ازدواج او را فراهم کند.
اگر
مواردی از قبیل آنچه در ذیل می آید رعایت شود، تا حدود زیادی در درمان
انحراف خودارضایی مؤثر خواهد بود.یادآوری می شود که بیشتر کسانی که برای
ترک عمل «خودارضایی» استمداد طلبیده اند، حوالی سن 18 به بالا بوده اند و
این موضوع نشانگر این مسئله است که حتی از دوره ی جوانی که از 18 سال به
بالا را در بر می گیرد، همچنان مشکل خودارضایی وجود دارد.
پیشنهادهایی
در جهت تسهیل و تسریع ازدواج:
1-آموزش کافی به خانواده ها در جهت
ساده تر نمودن مراسم ازدواج و ترغیب آنان برای ازدواجهای ساده و به موقع.
2-آموزش
به دختران و پسران برای آماده شدن در امر ازدواج و تفهیم این که از
ازدواج، به طور معقول و منطقی، چه انتظارهایی باید داشته باشند.
3-کاهش
تشریفات دست و پاگیر ازدواج در رابطه با پسران از قبیل مهریه های سنگین،
شیربهای زیاد، خرید پرهزینه، مجلس جشن پرخرج و...
4-کاهش مسایل دست و
پاگیر و سنگین در رابطه با دختران از قبیل: جهیزیه سنگین و کامل و...
5-رفع
بیکاری نامرئی و مرئی و تلاش برای ایجاد اشتغال برای نوجوانان و جوانانی
که مایل به تشکیل خانواده هستند ولی از شغل و درآمد معینی برخوردار نیستند.
6-اعطای
وام مکفی ازدواج به نوجوانان و جوانانی که به جهت فقر اقتصادی، قادر به
ازدواج نیستند ولی نیاز جدی به این امر نیز دارند.
7-تعدیل انتظارهای
بیش از حد برخی از خانواده ها از جوانانی که مایل به ازدواج هستند،از قبیل
تحصیلات عالی داشتن، شغل پردرآمد و یا عنوان مشخص داشن، داشتن خانه ی مستقل
شخصی و اتومبیل و غیره.
8-ارائه الگویی واقعی از ازدواجهای اسلامی و
هدفدار که با روح سادگی و صداقت انجام گرفته است و تسری این روح سادگی و
پاکی به خانواده های مورد نظر که دختر و یا پسرجوانی را در موقعیت ازدواج
دارند.
احادیثی درباب تسریع در امر ازدواج
برای
توجه بیشتر،به ذکر دو حدیث در این زمینه مبادرت می ورزیم:
به روایت امام
صادق (ع)روزی رسول اکرم (ص)به منبر رفت و پس از حمد و ثنای الهی
فرمود:(20)
ای مردم، جبرئیل از پیشگاه الهی نزد من آمد و گفت:دختران
باکر مانند میوه ی درختند، موقعی که می رسند، اگر چیده نشوند، اشعه ی آفتاب
فاسدشان می کند و وزش باد آنها را پراکنده می سازد.همچنین دختران وقتی به
حد بلوغ رسیدند و مانند زنان در خویشتن تمایل جنسی احساس نمودند، دارویی جز
شوهر ندارند و اگر همسر نگیرند از فساد ایمن نیستند، چه آن که بشرند و بشر
از خطا و لغزش مصون نیست.
در حدیث دیگری از رسول اکرم (ص)آمده است که
فرمود:
ای جوان ازدواج کن و از زنا بپرهیز که زنا ریشه های ایمان را از
دلت برمی کند.(21)
نکاتی که در احادیث فوق به چشم می خورد:
1-تأکید
بر ازدواج به موقع و تسریع در این زمینه.
2-آسیب پذیری نوجوانان، در
صورت عدم ازدواج، به شدت وجود دارد.
3-تأیید نیازهای جنسی دختران و
پسران تلقی آنان به عنوان امری طبیعی و غریزی.
4-انحراف از قوانین الهی،
به اصل ایمان انسان لطمه وارد می نماید.
15-توبه
محبوب
تر از هرچیز نزد خداوند جوانی است که از گناه توبه می کند و از پیشگاه
الهی طلب آمرزش می نماید.(22)
نوجوان خطاکار در اثر ارتکاب عمل
«خودارضایی»دچار نوعی احساس گناه می شود و این احساس در دفعات بعدی که این
عمل تکرار می گردد، تقویت شده و منجر به احساس آلودگی، بی ارزشی و سقوط
ارزشهای اخلاقی در نوجوان می شود. در این موقعیت، بزرگترین عامل دلگرم
کننده ی وی اطمینان از قبول توبه در درگاه خداست.لکن نوجوان مبتلا، نگرانی
عمیقی دارد از این که مبادا راه برگشت به رویش مسدود باشد.اگر نوجوان از
نظر روحی به این وضعیت برسد که از امکان «نوسازی خویشتن»نومید و مأیوس شود،
این مرحله را باید خطرناک و دشوار تلقی نمود؛ زیرا دیگر هیچ مانعی برای
جلوگیری از انحرافات بعدی وی وجود نخواهد داشت.اما در بینش اسلامی، هاله ای
از امید به آینده چنین نوجوانی را در بر می گیرد.
رسول اکرم (ص)فرمود:
توبه
از گناه، همیشه پسندیده است ولی در جوانی بهتر و پسندیده تر است. (23)
و
یا در فرازی دیگر علی (ع)درباره ی امید به رحمتهای بی حد و حصر الهی، به
فرزندش فرمود:
به خداوند آنچنان امیدوار باش که اگر با گناهان اهل زمین
در پیشگاه او حاضر شوی، تو را ببخشد.(24)
این بیانات، چشم اندازهایی
امیدبخش را فراروی نوجوان مبتلا می گسترد و او را به توبه و بازسازی خویشتن
فرا می خواند و دریچه های رحمت را گشوده در منظر او قرار می دهد.
ضروری
است مربیان و خانواده ها، نوجوان را متوجه نمایند که اگر غفلتی صورت گرفته
است، به مفهوم پایان فرصتها و نابودی همه چیز نیست، بلکه خداوند او را
مشمول الطاف وسیعش قرار داده است.فقط کافی است که از صمیم دل و سویدای جان
به او رجوع کند و تصمیم قاطعی برای جبران گذشته ها و لغزشها اخذ نماید و
اگر چنین نمود، به مقامی خواهد رسید که همچون گناه ناکرده ها درپیشگاه الهی
محسوب خواهد شد.(25)لذا باید مربیان و خانواده ها، نوجوانان را متوجه
نمایند که اگر توبه های قبلی شکسته شده است، جای ناامیدی نیست، بلکه این
بار مصممتر و راسختر باید به خدا رجوع کنند و رابطه ی خویش را با او اصلاح
نمایند که این گونه ارتباط، طلیعه ی زندگی سالم و سرشار از حیات خواهد بود.
16-تغییرموقعیت
دیدیم که یکی از عوامل
«خودارضایی»مجاورت و معاشرت با افراد آلوده بود؛ اعم از این که درمحیط
خانواده این امر واقع شود یا این که در محیط مدرسه، محله و غیره انجام
گیرد.
در بررسی برخی از نامه های نوجوانان به برنامه ی «آینده
سازان»رادیو، مشخص شد که دختر و یا پسر نوجوانی در اثر تحریکات برادر
بزرگتر و یا یکی از بستگان به «خودارضایی»کشیده شده است.همین عامل در مدرسه
به صورت تأثیر همکلاس، همدرس و دوست همسال جلوه می کند و نوجوان مستعد را
مبتلا به آلودگی اخلاقی می سازد.
به موازات به کار بستن شیوه های درمان
که قبلاً بیان گردید، ضروری است که نوجوان را از عامل آلودگی اش بلافاصله
دور نمود و تحریکات را به حداقل رسانید؛ مثلاً اگر دانش آموز نوجوانی به
جهت مجاورت و نشستن با دیگری، روی یک نیمکت، آلوده شده است، بی درنگ محل
نشستن او را تغییر دهیم و در صورت ضرورت، کلاس او را تعویض کنیم و در
مواردی که دانش آموز مبتلا در مدرسه با این صفت (انحراف اخلاقی به صورت
استمنا و یا مورد تجاوز دیگری قرار گرفتن)مشهور و معروف است، با تدابیر خاص
تربیتی، مدرسه او را نیز تغییر دهیم.طبیعی است چنانچه تغییر محیط
(موقعیت)انجام نگیرد،نوجوان مبتلا هرچند هم که در بازسازی و اصلاح خویش
بکوشد، ثمره ی چندانی نخواهد داشت؛ زیرا نگاهها و برخوردهای دیگران با او،
حاکی از گناهکار بودن وی است و به این ترتیب راه اصلاح رفتار بر روی نوجوان
مسدود می شود.
ضروری است تغییرموقعیت به مدرسه ی دیگر، به گونه ای
صورت گیرد که:
ـ ابتدا مدیر مدرسه ی جدید به نحو محرمانه ای مطلع شود که
برای این دانش آموز مشکلاتی پیش آمده است که بودن وی در آن مدرسه (قبلی)،
چندان به مصلحت نیست و اینجا با قرار گرفتن در محیط جدید و دوستان تازه
امکان زندگی بهتر و تحصیل موفقتر، بیشتر خواهد بود.به هرحال این اطلاع تا
اندازه ای باید منتقل شود که شرایط و موقعیت ایجاب می نماید.ضمناً باید
مدیر مدرسه ی جدید آگاه شود که این دانش آموز نیاز بیشتری به ارتباط
دوستانه و مراقبتهای تربیتی دارد، تا امکان شکل گرفتن دوباره ی «حلقه ی
معیوب»در این مدرسه به حداقل برسد.
ـ پس از آن، باید توجه داشت که مدرسه
ی جدید به گونه ای انتخاب شود که فاصله مناسبی با مدرسه قبلی داشته
باشد.زیرا درغیر این صورت هنگام رفت و آمد دانش آموز مذکور به مدرسه ی
جدید، امکان تلاقی و دیدار همکلاسهای قبلی و بالنتیجه مزاحمتها و تحریکات
آنان وجود خواهد داشت و احتمال انتقال اطلاعات رفتارهای انحرافی و خطاهای
جنسی به دوستان جدید نیز، زیاد خواهد بود.در خانواده نیز به محض حصول
اطمینان از تأثیر سوء برادر بزرگتر و یا یکی از بستگان بر رفتار انحرافی
نوجوان، باید حتی المقدور از تنها گذاشتن آنها با یکدیگر خودداری شود و تحت
هیچ شرایطی نوجوان در محیط منزل تنها نماند و به اتفاق فرد عامل (دو
نفری)خلوت نکنند.دیگر این که اتاق خواب دو براد و یا برادر و خواهر یکجا
نباشد، بلکه در صورت امکان، جدا شود و یا حضور فردی بزرگتر نیز درکنار آن
احساس و تعبیه شود.
اگر در خانواده ای، مسئله حادّی بین نوجوان و یکی از
اعضای خانواده و یا بستگان پیش آید، تغییرموقعیت و محیط نوجوان، حداقل
برای مدتی الزامی است.مدتی درمنزل یکی از بستگان بودن، به شهرستان نزدیکی
از فامیل رفتن، مسافرت و مسایلی از این قبیل با رعایت همه جوانب اخلاقی، می
تواند در حل مسئله مؤثر واقع شود و تحریکات ناشی از محیط نامطلوب را به
حداقل کاهش دهد.
17-درمان طبی
برخی از نوجوانان در
سنین بلوغ، دچار احتلامهای پی در پی می شوند و نگران آینده ی خود هستند.در
برخورد با این نوع احتلامها که آنها را «احتلامهای پاتولوژیک»می نامند ویا
تحریکات و تمایلات جنسی شرطی فوق العاده زیاد که باید توجه ما معطوف به
دورنمودن نوجوانان از عوامل تحریکاتی شهوانی از قبیل عکس، نقاشی، نوشته های
تحریک آمیز، سینما، ویدئو و سایر نکاتی که جنبه ی محرک دارند، باشد.ولی
مواردی نیز پیش می آید که جوانی از لحاظ قابلیت تحریک و تأثیرپذیری عصبی،
بیش از حد حساس است و جداً از نتایج نامساعد دوره ی بلوغ می ترسد.(26)دراین
موارد، مراجعه به متخصص اعصاب و روان و راهنمایی گرفتن از وی ضروری است.
در
باره ی سایر علل احتلامهای مکرر،می توان به تمام آنچه که سبب دلمه شدن خون
در اعضای لگن کوچک و تحریک مداوم جنسی به پی در پی شدن آن کمک خواهد
کرد،اشاره نمود.
از نظر بهداشت، نباید شبها مایعات زیاد آشامید و سرکه و
فلفل و خردل و همچنین غذاهایی که مقدار زیادی کالری دارند، نباید صرف
نمود.(27)
باید رژیم روزانه را در نظر گرفت تا سالم و سرحال زندگی کرد و
قبلاً پیش بینی کرد که وقت آزادی برای افکار بی ثمر و بی فایده ی جنسی
باقی نماند. به جای زندگی تیره و اندوهبار بی تنوع، باید تمام نیرو را در
راه خلاقیت و ورزش که عامل هماهنگی و رشد شخصیت است، به کار برد.
در
موارد خاصی هم که تمایل نوجوان به جانب همجنس او بیش از حد برانگیخته می
شود و نگرانی اطرافیان را به موضوع جلب می کند، مراجعه به متخصصین و پزشکان
ذیربط، گامی در جهت تکمیل درمان محسوب می شود.در این گونه موارد،تزریق
نوعی هورمون، تمایلات همجنس گرا را کاهش می دهد و موجب تعادل تمایلات او می
شود.
پی نوشتها:
Sublimation
-1
2-نظریه های بنیادی درباره ی نوجوانی؛ رالف موس، ترجمه دکتر صاحب
الزمانی، ص 84.
3-همان منبع، ص 85.
4-مولوی
5-بخشی از نامه دختری
18ساله از تهران.
6-بخشی از نامه ی یک جوان 20ساله از ساری.
7-قدرت
اراده؛ پل ژاگو، ترجمه کاظم عمادی، صص 80 و 81.
8-پیروز فکری، ماردن،
ترجمه رضا سیدحسین، ص 80.
9-الحدیث، جلد1، ص 218.
10-نهج البلاغه،
کلمات قصار.
11-بلوغ ؛ موریس دبس، ص 64.
12-گناهان کبیره؛ شهید آیت
الله دستغیب، جلد2، ص 468.
13-همان منبع.
14-قرآن کریم، سوره مؤمنون
آیه های 6 و 7.
15-الحدیث، جلد1، ص 158.
16-قرآن کریم، سوره اسراء
قسمتی از آیه 44.
17-الحدیث، جلد1، ص 158.
18-آنچه که یک نوجوان باید
بداند؟، ص 54.
19-رسول اکرم (ص)الحدیث، جلد1، ص 297.
20-ازدواج
دراسلام؛ آیت الله مشکینی، ص 40.
21-همان منبع.
22-رسول اکرم
(ص)الحدیث، جلد1، ص 232.
23-همان منبع، صص 31 و 33.
24-همان منبع.
25-التائبُ
من الذّنب کمن لا ذنب له.
26-روانشناسی و تربیت جنسی؛کوچتکف و لاپیک،
ترجمه محمد تقی زاده، ص 207.
27-همان منبع.
منبع:دنیای
نوجوانی
چند نکته تربیتی در زمینه انحرافات جنسی نوجوانان
نویسنده:محمد رضا شرفی
نظر به این که یکی از حساسترین و خطیرترین برخوردهای
تربیتی، برخورد و مواجهه با نوجوان مبتلا به یکی از انحرافات جنسی است.لذا
توصیه هایی چند در این زمینه جهت اطلاع خانواده ها و اولیا و مربیان می
نماییم:
1-کتمان سرّ
انحراف امری است که با فطرت
انسان مباینت دارد و سازگار نیست.وجدان اخلاقی او چنین حکم می کند که
انحراف، آلودگی و سقوط است و سیر قهقرایی آدمی به سوی ضدارزشهاست.لذا
نوجوان مبتلا به انحراف، در عمق وجود خویش، شرمگین و نادم است و علاوه بر
آن که راهی به سوی روشنایی و پاکی می جوید، در صدد کتمان عمل و مخفی نگه
داشتن آن است.
بسیار شایسته است که مربیان و اولیا به محض اطلاع از
چنین امری، آن را همچون یک راز و یک سرّ تلقی کنند و دایره ی اطلاع را از
شخص خود به دیگری گسترش ندهند و این مسئله را یک نوع امانت روحی محسوب
نمایند و امانتداری کنند.
گاهی امانتداری نسبت به کلام یا مطلب سرّی از
طرف شخص نزد دیگری است که به اختیارخود فرضاً مطلبی را به کسی بگوید و نزدش
به امانت بسپارد که به دیگری نگوید و آن را فاش ننماید یا این که قهراً و
بدون اختیارطرف باشد؛ مثلاً بدون اختیار،مطلبی سرّی را از دیگری می شوند یا
از کسی چیزی می بیند که راضی به افشای آن نیست.دراین صورت هرگاه چیزی را
که دیده یا شینده، نقل کند یا فاش سازد، در امانت خیانت کرده است.(1)چنان
که در کلمات قصار حضرت امیرالمؤمنین علی (ع)آمده است:
فاش کردن رازی که
به تو سپرده شده است، خیانت و غدر است.(2)
لذا رازی که به دل سپرده
شد،کتمان آن لازم و افشای آن نارواست:
به پیرمیکده گفتم که چیست راه
نجات
بخواست جام می و گفت راز پوشیدن
حافظ
ظاهراً غرض از
پیرمیکده پیامبر است و این حدیث که می فرماید:
«من صَمَتَ نجا»
گفت
پیغمبر که هر که سرّ نهفت
زود گردد با مراد خویش جفت
دانه چون اندر
زمین پنهان شود
سرّ و سرسبزی بستان شود (3)
پس ضروری است برای حفظ
شؤون اخلاقی و انسانی نوجوان و همچنین برای جلب اعتماد وی، سر او را کتمان و
به دیگران انتقال و بروز ندهیم تنها در یک صورت می توان فرد دیگری مثل
همکاران مدرسه یا یکی از اعضای ستاد تربیتی را مطلع نمود که فقط مشکل مورد
نظر را بدون ذکر نام و نام خانوادگی دانش آموز مطرح کنیم و از آنها برای حل
مسئله یاری جوییم.رعایت این مسئله نه فقط به لحاظ موازین شرعی که مورد
رضای خداست ضروری است، بلکه از نقطه نظرتربیتی نیز به منظور حفظ روابط
عاطفی مطلوب با نوجوان، امری حیاتی و اصولی است.چه درغیر این صورت نه تنها
رعایت موازین شرعی به عمل نیامده است، بلکه اساس روابط اعتمادآمیز و
اطمینان بخش فیمابین مربی و نوجوان در هم می ریزد.
در مورد سایر
انحرافات رفتاری و کج رفتاریها که به اندازه ی مسایل جنسی، از حساسیت و
اهمیت برخوردار نیستند،از قبیل ناسازگاری در محیط مدرسه، گوشه گیری و
انزوا، پرخاشگری و خوی تهاجمی و وابستگی عاطفی شدید داشتن، بی تفاوتی درسی و
تحصیلی و امثالهم، بهتراست به گونه ای با خانواده، موضوع مطرح شود که باز
هم اساس اعتماد نوجوان را در هم نریزد و در مجموع در انتقال مشکل به
خانواده، مصلحت بزرگتری از پیامدهای نگفتن آن،وجود داشته باشد و یا این که
قبلاً اطمینان حاصل نماییم که اطلاع خانواده از این امر،وضعیت را بدتر از
آنچه که هست، نخواهد کرد و پیامدهای رفتاری آنان با نوجوانان قابل کنترل و
پیش بینی خواهد بود.
2-اقرار نگرفتن
موضوع مهم
دیگری که از نظراخلاقی حائز اهمیت فراوان است، اقرار نگرفتن از نوجوان در
این زمینه ها (انحرافات جنسی)است.به ویژه اگر، انحراف جنسی میان دو نفر به
وقوع پیوسته باشد، اقرار خواستن از فرد، نه تنها به حفظ آبرو و حیثیت او
لطمه می زند، بلکه موجب فرو ریختن پرده ها و از بین رفتن قبح عمل (گناه)می
شود و به جسارت در ارتکاب گناهان می افزاید.چون این بحث،بسیار حساس و مهم
است، با استفاده از منابع اخلاق اسلامی،به دو مورد از ادلّه در تأیید این
رویه، اشاره می کنیم:
مورد اول مربوط به برخی از اصول و شرایط اجرای حدّ
زناست.در اینجا علاوه بر موارد متعددی که از قبیل شهادت شهود و ویژگیهای
دیگر، ذکر شده است، ملاک دیگری هم وجود دارد و آن اقرار و اعتراف به عمل می
باشد. شخص متهم حتماً باید در چهار نوبت و درچهارمجلس اعتراف و اقرار به
گناه کند.این امر نشان دهنده ی اهمیت دادن شارع مقدس به معیارها و موازین
انسانی و اخلاقی است.شرط دیگری نیز در این اصول قید شده است که، قاضی حق
ندارد متهم را تشجیع به اعتراف کند و در ادامه ی جمله ها به او کمک
کند،بلکه باید کاری کند که برای حفظ حیا و حجاب و عفت و طهارت عمومی و
جلوگیری از تجری، حتی الامکان گناه به ثبوت نرسد و مکلف است که شبهات را به
نفع متهم تعبیر و تفسیر کند و انگار گناه را به متهم تلقین نماید. (4)
درموارد
فوق سه نکته ی مهم به چشم می خورد:
1-معمولاً در ارتباط با محرماتی از
قبیل زنا، از فرد اقرار گرفته نمی شود، بلکه فرد خود شخصاً اعتراف می نماید
و این در برخوردهای تربیتی با نوجوانان حائز اهمیت فراوانی است.
2-قاضی،
متهم را نباید به اعتراف و اقرار، تشجیع و تشویق نماید، بلکه بالعکس انکار
گناه را به او باید تلقین نمود و شبهات را به نفع متهم تعبیر و تفسیر کرد.
3-فلسفه
ی چنین اصلی، مبتنی برحفظ حیا و عفت و طهارت عمومی و جلوگیری از جرأت
یافتن متهم برگناه می باشد و این همان مطلب مهمی است که در باب موازین شرعی
و اخلاقی به آن اشاره نمودیم.
مورد دوم،به جوانی مربوط می شود که نزد
علی (ع)آمد و بیان کرد که: با پسری لواط کرده ام، پاکم کن (یعنی بر من حد
جاری کن).حضرت فرمود:به خانه ات برگرد، شاید سودایی در طبعت حرکت کرده باشد
(چون به سبب احتمال شبهه، حد ساقط می شود.لذا فرمود شاید حواست حاضر نیست و
اقرار از روی کمال و شعور و عقل نیست.)روز دیگر آمد و همان را اقرار کرد و
خواهش اجرای حد را تکرار کرد، حضرت همان پاسخ را داد و این مسئله به این
صورت چهار بار تکرار شد.در مرتبه ی چهارم، امیرالمؤمنین ناچار به اجرای حد
شد، لکن چون وسایل اجرای حد آماده شد و جوان نیزمنقلب و پشیمان شده بود،
امیرالمؤمنین از اجرای حد خودداری نمود.(5)
اینک،مطلب دیگری را در جهت
استحسان اقرار نگرفتن، نقل می کنیم:
اما گناهانی که خداوند،حد برآنها
مقرر داشته مانند زنا، واجب نیست که به آن نزد حاکم شرع اقرار کند تا بر او
حد جاری نماید و همان پشیمانی از گناه و عزم برترک آن در آینده و سعی در
استغفار کافی است.(6)
لذا مطلبی که از آن می توان استفاده نمود، این است
که نباید مربی و یا خانواده و یا هرفرد دیگری بین نوجوان خلافکار و خدای
تعالی واسطه شود و اقرار بخواهد،بلکه اگر او را به سوی خداوند و انجام توبه
ی واقعی سوق دهد، منظورحاصل است و حقیقت توبه،همان پشیمانی از عمل و تلاش
برای ترک آن درآینده است و چنانچه از روحیات و رفتارهای نوجوان دریافتیم که
انگیزه ای برای تداوم عمل (خلاف)ندارد و حقیقتاً متنبه شده است، دیگر
نیازی به گرفتن اقرار و یا شنیدن اقرار و اعتراف او نیست.بهتر است که او را
در جهت بهبود ارتباط با خدا و جبران گذشته ها تشویق و ترغیب نمود تا راه
برای بازسازی شخصیت و آینده ی روشن و پرامید وی فراهم گردد.
3-پرهیز از برچسب زدن
نوجوانی را با تلوّن شخصیت همراه
می دانند،به گونه ای که فرد در این دوره احتمالاً هر لحظه به رنگی و به
صفتی می گراید.
گاهی بسیار فداکار و ایثارگر جلوه می کند و گاه متمسک و
تکرو بوده و خود را در زندگی فردی اش سرگرم می کند.بعضاً دیده می شود که
نوجوان در مواردی، بسیاراجتماعی و گروه گرا می شود و در مواردی دیگر، منزوی
و گوشه گیر به نظر می آید.از این رو نمی توان شخصیت نوجوان را پدیده ای
منعقد و کاملاً منسجم و شکل گرفته تلقی نمود.بلکه، همچون ماده ای سیال و
روان می ماند که در قالبها جاری می شود.
مقدمه ی فوق،به این جهت ارائه
شد که اگر در موردی نوجوان مبتلا به خودارضایی شد و یا روابط مشکوکی با
همکلاس خود برقرار نمود و یا گزارشی مبنی بر انحراف احتمالی اخلاقی در مورد
او دریافت گردید، نباید این نمودها را مظاهر صفات پایدار و ثابت شخصیتی
تلقی نمود، بلکه معمولاً این کیفیات از حالتی گذرا و مقطعی برخوردارند و در
صورتی که با شیوه های صحیح و واقع بینانه با آنها برخورد شود، امکان اصلاح
و بهبود در شخصیت آنان زیاد وجود دارد.لذا ضروری است که از هرگونه برچسب
زدن به نوجوان در این زمینه ها خودداری شود.حتی در مواردی نوجوان، ممکن است
یکی دو بار تحت فشار شدید غریزه جنسی، دست به خودارضایی بزند، در این صورت
نمی توان او را با برچسب زدن منفی «منحرف جنسی»محکوم کرد و از خود طرد
نمود.این روش برای همیشه روابط سالم و اعتمادآمیز متقابل بین مربی و نوجوان
را مختل می سازد.بلکه باید این واقعیت را پذیرفت که لغزشهای سطحی و محدود
نوجوان را نباید ذاتی و مرضی دانست و با این برچسب که بر پیشانی فرد زده می
شود، نباید امکان بازسازی و آینده ی روشن را از وی دریغ داشت.
بهتر است
به خاطر آوریم که نوجوانان بیش از ما بزرگترها در مسیر تند، پرشتاب و
لغزنده ی خواهشهای نفسانی قرار دارند و چنانچه برخی از لغزشهایشان را با
دیده ی اغماض بنگریم و فرصت ارزنده ی اعتماد بخش را به آنان بدهیم، می
توانند خویشتن را آن گونه که باید و شاید بسازند و متحول کنند.
4-نهی از تعمیم
معمولاً ذهن انسان تمایل دارد که به نوعی
تعمیم درمسایل انسانی و اخلاقی دست یابد وفی المثل صفت مطلوبی را به کل
شخصیت فرد توسعه دهد و همچنین پدیده ی نامطلوبی را نیز به جنبه های دیگر
شخصیت فرد مذکور،سرایت دهد.این مسئله درمباحث و روشهای مشاوره به نام «خطای
هاله ای»معروف است.به این معنی که اگر در ارزیابی از رفتار دانش آموزان،
صفت برجسته ای در یکی از آنان مشاهده شود، ارزیاب را متمایل می کند که در
جنبه های دیگر رفتاری نیز، او را خوب ببیند و نمره ی بالاتر از حد استحقاق
برای او در نظر گیرد،که این منجر به نوعی خطا در ارزیابی رفتار می شود که
آن را «خطای هاله ای»می نامیم.
در مورد نوجوان مبتلا به یکی از
انحرافات جنسی و یا اخلاقی، غالباً مشاهده می شود که به مجرد اطلاع از این
مشکل رفتاری فرد، عموماً قضاوتها در مورد سایر جنبه های رفتاری او حالتی
منفی به خود می گیرد و به نوعی «تعمیم نادرست و شتابزده»منجرمی شود که
تمامی شخصیت فرد را مورد تهدید قرار می دهد.لذا مربیان و خانواده هایی که
با نوجوانان در ارتباط هستند، عنایت کافی به این موضوع داشته باشند که وجود
رفتار نامطلوبی در نوجوان، جنبه های مثبت شخصیت وی را نفی نخواهد کرد.بلکه
واقع بینی شرط ضروری اتخاذ تدابیر تربیتی نسبت به نوجوان است.
5-حمل برصحت نمودن
از ویژگیهای اخلاق اسلامی،نگرش مثبت
به قضایاست و حتی به مردم توصیه شده است که در برخورد با مسایل، جانب مثبت
را بگیرند وهمیشه به جهت سازنده و مثبت وسالم قضایا، توجه داشته باشند.در
برخورد با نوجوانان کج رفتار نیزاین اصل اخلاقی حاکم است که باید موضوع را
حمل بر صحت نمود.
حدیث زیر بیانگر این واقعیت اخلاقی است:
محمد بن
فُضیل به حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام عرض کرد:فدایت شوم به من از
برادردینی ام چیزی می رسد که زشت است و مردان را خوشایند نیست.پس از آن از
برادرم می پرسم که چنین از تو نقل شده است، ولی او منکرمی شود، درحالی که
جمعی که مورد اطمینان هستند، به من خبر داده بودند.امام علیه السلام
فرمود:ای محمد تکذیب کن چشم و گوشت را از برادرت.یعنی بگو چشم و گوشم
اشتباه دیده و شنیده، پس اگر پنجاه نفر چیزی را درباره ی برادرت (برادر
دینی)بگویند و او منکر شود، تصدیق برادرت کن و آنها را تکذیب کن.یعنی بگو،
امر بر آنها مشتبه شده و فاش مکن چیزی را که به وسیله ی آن، او را زشت و
لکه دار و بی آبرو کنی که اگر چنین کنی، از کسانی خواهی بود که خداوند در
قرآن مجید فرموده است: کسانی که دوست دارند کار زشت در بین مؤمنین فاش شود،
برای ایشان عذاب دردناکی در دنیا و آخرت است.(7)
لذا به مجرد کسب خبر
از یک نفر، در باره ی فرد بخصوصی، نباید با دیده ی باور به آن نگریست و پس
از آن هم بلافاصله ترتیب اثر داد.بلکه تا زمانی که برای فرد یقین حاصل نشده
است، نباید نوجوانی را متهم و محکوم نمود و حیثیت و آبروی او را بر باد
داد.
مروری کوتاه برنظریات تنی چند از روان شناسان در
باب خودارضایی
قبلاً در بحث آثار «خودارضایی»به عواقب زیان بخش این
عمل اشاراتی نمودیم ولی از آنجایی که روان شناسان و صاحبنظران، در این
زمینه آرایی کاملاً مخالف یکدیگر در باب کیفیت این عمل و آثار آن دارند،
لذا ضروری دانستیم جهت اطلاع بیشتر خوانندگان، به برخی از آنها اشاراتی
بنماییم و ضمن نقد و بررسی، جمعبندی مناسبی را ارائه دهیم.
قبل از ارائه
روانشناسان،اجمالاً نظر اسلام را در این مورد بیان می داریم:
خودارضایی از دیدگاه اسلام
اسلام به عنوان آیینی که بر
فطرت انسان مبتنی است، این عمل را خارج شدن از مرزهای طبیعت بشری و تجاوز
به حدود و حریم فطری او می داند؛ تعبیر قرآن در این خصوص «تجاوز»است.روایات
و احادیث نیز ناظر به این عناوین و معانی است و از آن به:«گناه بزرگ»،«کسی
که با خود نکاح کرده است»، «ملعون» و «کسی که از رحمت واسعه ی خدا به دور
است»، یاد می کند.
بدون تردید، چنین تعابیری که حاکی ازعظمت گناه است،
متضمن آثار زیانمند و ناگواری است که بر جسم و روان واندیشه ی انسان وارد
می شود، علاوه بر آن که ارتباط انسان و خدا را که در بینش اسلامی، اصلیترین
رابطه ی موجود در هستی است، مورد تهدید قرار داده و آن را به گسستگی و
انقطاع سوق می دهد.ولی با این حال، چون اسلام آیین رحمت و پیامبر آن، «رحمه
للعالمین»است، به نوجوان و جوان مبتلا، وعده ی آمرزش و مغفرت داده و علاوه
بر آن،
درهای امید ونجات را به روی وی می گشاید و فرد را به سوی زندگی
سالم ومتعادل سوق می دهد.
خودارضایی ازدیدگاه روان
شناسان
روان شناسان از لحاظ دیدگاهی که نسبت به این موضوع دارند،
به دو دسته تقسیم می شوند:
دسته اول:معتقدند که این عمل (کامجویی از
خود)، طبیعی بوده و هیچ گونه آثار و عوارض نامطلوبی در بر ندارد و اگر هم
عوارض نامطلوبی احتمالاً داشته باشد، در احساس گناهی است که دامنگیر فرد می
شود و او را دچار خجلت و شرم می نماید وگرنه معتقدند که عوارض جسمی و روحی
دیگری ندارد و باید با احساس گناه مبارزه نمود.
دسته دوم:عقیده ای
کاملاً مخالف با دسته اول داشته و معتقدند که این عمل آثار سوئی بر جسم و
روان نوجوان می گذارد که به اجمال به نظریات آنان اشاره ای می کنیم:
روان
شناسان آمریکایی و غربی، عموماً برآنند که «خودارضایی»عملی طبیعی و عادی
است و به حسب شیوع آن دربین نوجوانان، آن را پدیده ای غیرعادی تلقی نمی
کنند.
برخی از روان شناسان جامعه ی ما نیز که متأثر از همان نظریات می
باشند،این بیان را تأیید می نمایند.
دکتر «سیروس ایزدی»درکتاب «مسایل
نوجوانی»می نویسد: (8)
استمنا امری است که تقریباً در مرد و زن از قدیم
تاکنون در تمام جوامع علمی و غیرعلمی مورد بحث بوده است.دربیشتر فرهنگها که
فرهنگ ما نیز بدون شک شامل آن است درباره ی اثرات زیانبخش این عمل، مطالب
بسیاری پذیرفته شده که اساس علمی ندارد.به هرحال در مورد عوارضی که تاکنون
به نحوی به استمنا نسبت داده شده است، باید گفت که به هیچ وجه ثابت نشده
است.
ایشان در ادامه ی مطلب چنین اظهار می دارد:
لازم است اولیای
مدرسه و به طورکلی کسانی که با نوجوانان سروکار دارند، در قبال این مشکل،
آنها را با واقعیتهای علمی مربوط به آن آشنا نمایند و ذهن آنها را ازبرخی
معتقدات و اظهارات اغراق آمیز، پاک کنند و درعین حال به نوجوانان توضیح
دهند که اگر زیاد از حد انجام شود و یا با وجود در دسترس بودن جنس مخالف
باز هم به آن اقدام شود،جنبه ی غیرعادی دارد.
دکتر «ابراهیم جعفر
کرمانی»در کتاب «نوجوانی» می نویسد: (9)
حقیقت علمی امروزه،حاکی براین
است که عمل استمنا عملی است بی ضرر و جزو عوامل طبیعی رشد شمرده می شود.از
نظر بیولوژی، تجربه جدیدی برای نوجوان می باشد که به حقیقت وجود خود پی
ببرد و از نظر روانی یک تأکیدی برآن است که «هیجان اختگی»که درابتدای این
فصل گفته شده، به وقوع نپیوندد.
نوجوان باید آگاه باشد که استمنا سبب
پیدایش ناراحتی جسمی و روحی نمی گردد و درحقیقت عملی است که فشارهای جسمی و
روحی را تسکین می دهد و این مقدمه ای است برای تکامل جنسی و ارتباط قانونی
وشرعی بین مرد و زن در آینده.
«بلر»و «جونز»در کتاب «روانشناسی
نوجوانی»معتقدند: (10)
در سالهای اخیر، نگرش پزشکی و روانی متفقاً این
است که استمنا در نفس عمل به هیچ وجه متضمن خطر و زیان نیست بلکه ممکن است
چنان توجه نوجوان را به خود معطوف دارد که موجب کاهش فعالیتهای درسی و سایر
مسئولیتهای اجتماعی او گردد.
«هادفیلد»در کتاب «روانشناسی کودک و بالغ»
پس از بررسی جنبه های روانی و جسمانی این عمل، می نویسد:(11)
به طورکلی
باید گفت، خطر استمنا روانی است و هیچ گونه اثر سوء جسمانی ندارد.آنگونه
که ملاحظه می شود این دسته از صاحبنظران برآنند که:
1-استمنا عواقب سوء
جسمی در بر ندارد.
2-احتمالاً اثر نامطلوب آن در بُعد روانی به صورت
احساس گناه متجلی می شود.
3-احساس گناه را باید از وجود فرد ریشه کن
نمود.
4-استمنا را زمانی غیرعادی می دانند که به صورت افراطی درآید و با
وجود دسترسی به جنس مخالف انجام گیرد.
«احساس گناه»نیز به طور مطلق،
مذموم نیست.بلکه تا حدی که منجر به ترک عمل و جبران نارساییها شود، لازم و
ضروری است.لکن نه آن گونه که روان شناسان یاد شده برآنند که احساس گناه را
به طور کامل نفی می کنند و نه آن اندازه به احساس گناه میدان عمل داد تا
جرأت بازگشت به خدا و بازگشت به زندگی سالم و متعادل را از فرد اخذ
کند.بلکه از احساس گناه باید نیروی محرکه ای برای گامهای بلند و جهش به سوی
آینده به وجود آورد.
دسته ی دوم روان شناسان و صاحبنظران، آنهایی
هستند که با واقع بینی به این مسئله نگریسته و آن را از ابعاد مختلف مورد
بررسی قرار داده اند:
«کانت»معتقد است:
هیچ چیز به اندازه ی کام
گرفتن از خود، ذهن و جسم را ضعیف نمی کند و این نوع شهوترانی به کلی با
طبیعت آدمی مغایر است.اما این موضوع نباید از جوان پنهان بماند.باید آن را
با همه ی زشتی اش پیش روی وی قرار داده، بگوییم که بدین طریق از تولید مثل
خواهد افتاد و یادآور شویم که این عادت زشت بیش از هر چیز دیگری قدرت جسمی
اش را تباه خواهد کرد، با این کار سبب پیری زودرس خویش خواهد شد، عقلش
واقعاً ضعیف خواهد شد و غیره و غیره.(12)
«موریس دبس»در این مورد می
نویسد:
سابق بر این، گمان می کردند که این انحرافات جنسی، یک امر
غیرقابل جبران و بسیار خطرناک است و تقصیر تمام حوادث عصبی را به گردن آن
می گذاشتند.امروزه غالب اطبا به این موضوع اهمیت زیاد نمی دهند.در هر صورت
جلق زدن (استمنا)عمل قبیحی است.این کار جوان را بسیار خسته می کند ودر
طبایع حساس تولید وسواس و تردید عجیبی می نماید به طوری که همواره خجل و
شرمسار هستند.(13)
متفکردیگری به نام «سیلوانوس استال»معتقد است:
این
کار(استمنا)آشفتگی و شوریدگی حال را سبب می شود و اگر تکرار گردد، نتایجی
محنت انگیز در پی دارد.استمنا، هوش را ناتوان و خوی را پست و نیروهای پیکر
را نابود سازد و آن را باید نه تنها گناه به خدا بلکه بی حرمتی به آنچه
درعالم بشریت پاک و نیک است، به شمار آورد.این کار زشت اگر به درازا
انجامد، برای بدبختی که بدان دست یازد، همه راههای به دست آوردن خوشبختی را
تباه و ویران سازد.(14)
«کینزی»یکی از محققانی است که سالیان دراز به
تحقیق درباره ی مسایل جنسی نوجوانان و جوانان پرداخته است، می نویسد:(15)
مشکل
است تصور شود که چیزی از این (استمنا)بتواند به طور مداوم به شخصیت فرد
لطمه زند.
و در مورد زنان مبتلا به خودارضایی می نویسد:
«نصف آنها به
خلجانهای روانی منبعث از پشیمانی و ندامت مبتلا می شوند و در این میان عده
ای فقط یک تا دو سال، ناراحت می گردند.درحالی که عده ی بیشتری در حدود شش
سال و نیم دچار این گونه اضطرابات خواهند بود.» (16)
به عقیده ی
کینزی،هیچ نوع فعالیت جنسی دیگر مثل استمنا، موجب ناراحتی و نگرانی خاطر
زنان را فراهم نمی سازد.
«کوچتکف»و «لاپیک»دو تن از روان شناسان روسی
می نویسند:
تمایلات جنسی پیش از موقع،جوان را از تحصیل و استراحت کلی
نشاط بخش منحرف می کند و دراشخاص بی اطلاع و بی تجربه، سبب رنج روحی عمیقی
می شود.(17)
آنها همچنین در پاسخ آن عده که می گویند:اگر نوجوانان، از
طریق استمنا و یا روشهای دیگر، به ارضای جنسی خویش نپردازند، دچار
ناراحتیهای روحی می شوند، این چینن اظهار نظر می نمایند:
طبق عقیده ی
متخصصان معروف و مقبول همگان (متخصصان فیزیولوژی، بیولوژی و پزشکان
بیماریهای روانی و متخصصان اعصاب و امور جنسی و بیماریهای آمیزشی)اجتناب از
ارضای تمایلات جنسی تا دوره ی روابط زناشویی،مطلقاً ضرری ندارد.(18)
برخی
از متخصصان امورجنسی نیز می نویسند:
این عمل (استمنا)مبتلایان را به
ضعف قوای شهوانی دچار می کند، جبون و بی حال بارمی آورد، شهامت و درستی از
آنان سلب می شود.چه بسا اشخاصی هستند که درعنفوان جوانی دچار ضعف قوای روحی
و جسمی به صورت مفرط می شوند.این عمل غیرطبیعی جنسی از لحاظ روابط نزدیکی
که با حواس پنجگانه دارد،در درجه ی اول در چشم و گوش اثر می گذارد، علاوه
بر اینها، تحلیل رفتن قوای جسمانی و روحانی، کم شدن خون، پریدگی رنگ، نقصان
قوای حافظه، لاغری، ضعف و سستی زیاده از حد، بی اشتهایی، کج خلقی، عصبانیت
دَوَران سر و آفتهای دیگر، مشکلاتی است که گریبانگیر مبتلایان به آن خواهد
شد.(19)
با بررسی نظریات فوق باید اظهار نمود که:
برخی از روان
شناسان، آسیب استمنا را روانی می دانند نه جسمی. (20)اگرصرفاً خطر آن را
روانی بدانیم، باید بپذیریم که عوارض احتمالی آن از قبیل احساس گناه،درخود
فرو رفتن عاطفی (اوتیسم)، (21)انزوا، شرم و خجلت افراطی گریبانگیر نوجوان
ویا فرد مبتلا خواهد گردید.زیرا به خود مشغول شدن،مستلزم بریدن از دیگران و
قطع ارتباطهای اجتماعی است.
از سوی دیگر به لحاظ وجود رابطه مستقیم بدن
و روان که در اختلالات پسیکوسوماتیک (22)(روان ـ تنی)مورد بحث واقع می
شود، آثار روانی استمنا، پیامدهای نامطلوب جسمی را به دنبال دارد.
خانم
دکتر بیرجندی،پس از بحث پیرامون علل مولد امراض پسیکوسوماتیک، در این زمینه
می نویسد:(23)
در کسی که احساس گناه به علت استمنا دارد، ممکن است
علایم دستگاه ادراری و تناسلی بروز کند.
پی نوشت
ها:
1-گناهان کبیره، جلد1، ص 450.
2-غررالحکم
و دررالحکم.
3-مولوی
4-گناهان کبیره، جلد1، صص 330 و 331.
5-همان
منبع، ص 358.
6-همان منبع، جلد2، ص 579 و 580.
7-همان منبع، جلد2، ص
422 و 423.
8-مسایل نوجوانی؛دکتر سیروس ایزدی، ص 24.
9-نوجوانی؛
دکترابراهیم جعفر کرمانی، ص 30.
10-روانشناسی نوجوانی؛ بلر و جونز،
ترجمه ی رضا شاپوریان، ص 102.
11-روانشناسی کودک و بالغ، ص 326.
12-تعلیم
و تربیت؛ کانت، ترجمه دکتر شکوهی، ص 78.
13-بلوغ، ص 63.
14-آنچه که
یک جوان باید بداند؟، ص 41.
15-روانشناسی نوجوانی، ص 102.
16-همان
منبع، ص 102.
17-روانشناسی و تربیت جنسی، کوچتکف و لاپیک، ترجمه محمد
تقی زاده، ص 196.
18-همان منبع، ص 230.
19-ناتوانیهای جنسی؛ دکتر
استون و جمعی دیگر از نویسندگان، صص 48و49.
20-همان منبع، ص 326.
21-Autism
22-psychosmatic
23-روانشناسی
مرضی (رفتار غیرعادی)؛ دکتر پروین بیرجندی، ص 235.
منبع:دنیای نوجوان
آثار خودارضایی در دوران نوجوانی
نویسنده : محمد رضا شرفی
نوجوانانی که مبتلا به این انحراف بوده اند، متناسب به
جنس و سن، مدت ابتلا و برخی موارد دیگر، آثارنامطلوبی را بر جسم و روح خود
احساس کرده اند.
در اینجا بهتراست به تحقیقی که حاصل بررسی 400 نامه ی
رسیده از نوجوانان کشور به برنامه ی « آینده سازان » رادیو است و توسط آقای
عباس رحیمی نژاد و همکاری آقای رضا دهبانی انجام گرفته و مدیریت تحقیقات و
آموزش امور تربیتی وزارت آموزش و پرورش در دی ماه 1367 آن را منتشر نموده
است، اشاره ای گذرا داشته باشیم و مواردی را از این تحقیق نقل کنیم:
«افرادی
که مبتلا به استمنا ( خودارضایی ) می باشند، موارد زیر را به عنوان
تأثیر استمنا در سلامتی خود ذکر کرده اند. شایان ذکر است که این افراد
ناراحتیهای زیر را ناشی از ابتلا به استمنا می دانند:
1-ضعیف
شدن چشم
2-لاغر شدن صورت
3-ضعف اعصاب
4-لاغر شدن بدن
5-سرگیجه
6-زود
به زود زکام شدن
7-کم خونی
8-سست شدن زانو
9-سیاه شدن دور چشم
10-ضعیف
شدن حافظه
11-زرد شدن صورت
12-ضعیف شدن حس شنوایی
13-جوش زدن
صورت
14-شنیدن صدای زنگ در گوش
15-گوشه گیری
16-ظاهر نشدن در
اجتماع
17-ضعف ایمان
18-بیمار شدن از نظر جسمی و روحی
19-ناراحتیهای
بسیار دیگرموارد عمده دراختلال سلامتی این افراد به نقل از
آنها به ترتیب عبارتند از:
ضعیف شدن چشم، لاغرشدن صورت، ضعف اعصاب
(افزایش تحریک پذیری)، ضعیف شدن بدن، ضعف حافظه و گوشه گیری.»
آثار دیگر خودارضایی
«موریس دبس» نیز در زمینه ی آثار
ابتلا به استمنا (خودارضایی) می نویسد:(1)
علایم عادی جلق زدن ( استمنا )
را همه می شناسند و آن عبارت است از: پریدگی رنگ و بخصوص حلقه ی سیاه رنگی
که به دور چشم پیدا می شود؛ فرد همواره خسته و خواب آلوده به نظر می رسد،
توجه او به سختی به چیزی جلب می شود.غالب اوقات یک شرم و حیای اغراق آمیز و
کاذب در وی پیدا می شود، گوشه گیری اختیار می کند و خواب وی آشفته و
ناراحت است.
این کار، جوان را بسیار خسته می کند و در طبایع حساس تولید و
وسواس و تردید عجیبی می نماید، به طوری که همواره خجل و شرمسار است و خود
را مجرم می پندارد.در هنگام مطالعه در امراض ذهنی و فکری، غالباً با این
عادت زشت برخورد می نماییم.تمامی جوانانی که در تحصیل عقب می مانند و
مخصوصاً اشخاص ابله و گیج حتماً به آن مبتلا بوده اند که در این موارد، این
عمل یک عادت زشت واقعی را پیدا می کند.
چند نکته ی مهم
در ارتباط با استمنا ، در پسران
در تحقیق مذکور چند نکته ی مهم به
چشم می خورد:(2)
1-شروع استمنا به طور کلی بیشتر در سنین 12 تا 14 صورت
می گیرد؛ به عبارت دیگر، این مشکل از هنگام ورود دانش آموز به مقطع
راهنمایی آغاز می شود.
2-مدت اعتیاد به این عمل از 3 تا 8 سال ذکر شده
است.
3-افرادی که توانسته اند این عمل را ترک کنند، در سالهای آخر
دبیرستان مشغول تحصیل بوده اند؛ به بیان دیگر این مشکل از دوره ی راهنمایی
آغاز می شود و تقریباً درپایان دوره ی دبیرستان رو به کاهش می گذارد.
4-نحوه
ی ابتلا بیشتر تماس با دوستان منحرف از جمله همکلاسهای منحرف و نگاه کردن
به نامحرم و...ذکر شده است.
5-حدوداً هشت نفر از 25 نفر افراد مزبور،
ذکر کرده اند که دچار افت تحصیلی شده اند.این افت تحصیلی از عدم تمرکز در
درس خواندن شروع و به مردود شدن ختم می شود.
6-اکثر افراد مبتلا به
استمنا (16نفر از 25نفر)اظهار نموده اند که آنقدر اراده ندارند تا بتوانند
دست از این کار بردارند.
7-کسانی که توانسته اند استمنا را ترک کنند،
نگران هستند که آیا می توانند پس از ترک این عمل، ازدواج کنند و صاحب فرزند
شوند.اگر پاسخ این سؤال مثبت است، آیا پس از گذشت چه مدت از ترک این عمل،
افراد مذکور می توانند ازدواج کنند؟ همچنین این افراد پرسیده اند که آیا
عوارض ناشی از استمنا پس از ترک آن از بین خواهد رفت یا خیر؟
برخی نیز
پرسیده اند که آیا پس از ترک این عمل، گناه آنان بخشوده خواهد شد؟
8-ابتلا
به استمنا به سلامت روانی فرد ضربه ی شدیدی می زند به طوری که افت تحصیلی
هشت نفر از 24 نفر، یک نمونه ی بارز آن است. ضعف اراده در ترک استمنا که
فرد، خود را اسیر و ناتوان در برابر ترک آن می بیند، ضربه ی مهم دیگری
است.این ضعف اراده ی او برای ترک عملی که می خواهد آن را انجام ندهد و نمی
تواند ترک کند، باعث می شود که شخص خود را مریض روحی بداند، دایم ناراحت
باشد و گوشه گیری کند، خود را نسبت به جامعه عقب مانده احساس کند و عصبی یا
تحریک پذیرباشد و اعتماد به نفس خود را از دست بدهد.این نمونه های ذکر
شده، مواردی است که به عنوان ضربات روحی و روانی بر فرد وارد می شود و
آسایش و آرامش فکری را از او سلب می کند؛به نحوی که فرد مبتلا به استمنا
قادر نیست مثل دیگر افراد همسن و سال خود به زندگی عادی بپردازد.
زمینه های خاص انحراف و خودارضایی دختران
در تحقیق فوق،
بررسیهایی در زمینه ی علل به انحراف کشیده شدن دختران انجام شده که حاصل
آن، به شرح زیر است:
به طور کلی بی توجهی والدین درمراقبت از فرزندان به
عنوان علت انحراف جنسی باید تلقی شود.موارد زیر نمونه هایی است از بی
توجهی والدین نسبت به مسایل جنسی دختران:
1-اطلاع دختران از روابط ویژه
والدین
2-مورد تجاوز قرارگرفتن دختران از سوی فامیل و افراد غریبه
3-عدم
نظارت والدین در دوستی دخترانشان با دوستان ناباب
4-جهل دختران نسبت به
عوارض دستمالی کردن عضو جنسی خود (در بسیاری از موارد دختران این کار را
به عنوان عادت انجام می دهند و آن را یک سرگرمی تلقی می کنند.اما وقتی
مبتلا به خودارضایی شدند، کم کم می فهمند که چه کرده اند.)
5-کنار هم
قرار دادن بستر خواب دختر و پسر نابالغ
6-تنها گذاشتن دختر و پسر بالغ
در خانه
7-تنها گذاشتن دختر در خانه (که از سوی همسایه یا افرد دیگر به
آنها تجاوز شده است.)
نتیجه
باید اذعان نمود که
دختران از نظر جنسی نسبت به پسران، ضربه پذیرتر می باشند.تمایلات خودکشی
نیز در دختران، بخصوص دخترانی که مورد تجاوز قرار گرفته اند، بسیار زیاد
است.در حالی که در پسران وضع به این گونه نیست.دختران چون به لحاظ جسمی
ضعیف تر از پسران هستند، با سهولت و رغبت بیشتری از طرف افراد هوسران مورد
تجاوز قرار می گیرند.چون سن بلوغ در دختران کمتر از سن بلوغ پسران است و
آنها زودتر از پسران بالغ می شوند.
دختران در این سن معمولاً از
آگاهیها و تعلیمات جنسی برخوردار نیستند، لذا به سهولت در دام انحراف جنسی
می غلتند.
پیشنهاد می شود مراقبتهای والدین از اواخر مقطع تحصیلی
ابتدایی (پنجم دبستان) بیشتر شود.
نکته ای را که باید به مطلب فوق
افزود،تفاوتهای جسمی و جنسی دختران و پسران است، به گونه ای که میزان و
نحوه ی تأثیرپذیری آنها از انحرافات کاملاً با یکدیگر متفاوت است.وضعیت یک
پسر نوجوان قبل و بعد از انحراف جنسی (به ویژه ارتباط با جنس مخالف) تا این
اندازه دگرگون نمی گردد. دختر در رابطه با انحراف و تجاوز جنسی، چیزی را
از دست می دهد که به دست آوردنش محال است.حال آن که پسر نوجوان تقریباً
تغییر چشمگیری در خود احساس نمی کند.از این رو احتمال آبروریزی و رسوایی
دختران بیش از پسران است و چون تقریباً راه نجاتی، نمی یابند، در ورطه ی
ناامیدی دست و پا می زنند و غالباً خودکشی را نقطه پایان خوبی برای همه چیز
می دانند.بیشتردخترانی که به آلودگی اخلاقی کشانیده می شوند،
به دلیل
آن که راه ازدواج و تشکیل خانواده را بر روی خود مسدود می بینند، از آینده
کاملاً ناامید و سرخورده می شوند.زیرا سلامت لازم را برای ازدواج
آبرومندانه در خود نمی یابند.در این صورت دو راه در مقابل خود می بینند:
یکی
غوطه ورشدن در ورطه ی هولناک فساد و انحرفات اخلاقی، به مراتب بیش از
گذشته و اعتقاد به این مطلب که بالاتر از سیاهی رنگی نیست!
دیگری توسل
به انتحار برای پاک کردن همه ی زشتیها و پلیدیها.چون وقتی دیگر در قید حیات
نبودی، نمی توان تو را محکوم نمود و دلیلی برای دفاع از خود وجود
ندارد.زیرا دیگر موجودیتی در کار نیست و متأسفانه کمتر، دختران مبتلا به
انحرافات، (به ویژه جنسی)، به راه سوم می اندیشند. زیرا جامعه چندان پذیرای
آنان نیست .دیگراین که خود را کاملاً شکست خورده و ناکام می یابند.
در
صورتی که راه سوم،توبه ی عمیق و بازگشت به خدا و شروع زندگی پاک وسازنده
ای است که درپناه فضل و نعم الهی انجام می گیرد و بهترین راه است.
روشهای پیشگیری از انحرافات جنسی (به ویژه خودارضایی)
با
شرح عواملی که گذشت، اینک سؤالی که مطرح می شود این است که چگونه می توان
از ابتلای نوجوانان به انحرافات جنسی و به ویژه خودارضایی پیشگیری نمود؟
پاسخ
به این سؤال را به ترتیب زیر می آوریم:
1-آموزش کافی به
والدین
چنان که ملاحظه شده، والدین بالاترین نقش را در پرورش حیات
جنسی فرزندان خود دارند.ضروری است که با والدین در سه زمینه گفتگو و
آموزشهای منظم و سودمندی به آنان ارائه شود:
الف ـ ایجاد روابط گرم و
محکم:ابتدا به والدین باید بیاموزیم که با فرزندان و به ویژه نوجوانان خود،
روابط صمیمانه و ثمربخشی از حیث عاطفی برقرار کنند و همدلی با نوجوانان را
به هر قیمتی فراهم آورند و رشته ی الفت را محکم کنند.در اثر این برخورد
سازنده، پل عاطفی بین آنان برقرار می شود و اعتماد و اطمینان بر این روابط
حاکم می گردد.
ب ـ حفاظت امور زناشویی:والدین باید به خوبی نسبت به
روابط جنسی خود با یکدیگر و چگونگی برقراری آن، توجیه شوند و بخصوص در
زمینه ی حفاظت مسایل خاصی که فقط بین آنان برقرار می شود، دقت و رعایت کامل
بنمایند. همانطور که قبلاً ملاحظه شد،برخی از نوجوانان علت ابتلای خود را
به استمنا و یا انحرافات دیگر، بی بندوباری جنسی والدین در برقراری روابط
زناشویی ذکر کرده بودند.از این رو ضروری است والدین با آگاهی کامل نسبت به
این گونه مسایل و روابط، از امورزناشویی خود حفاظت بیشتری به عمل آورند.
ج
ـ گفتگوهای ضروری و ثمربخش:بیشتر نوجوانان، دوران بلوغ خود را در تاریک و
ابهام سپری می کنند.به دلیل بی اطلاعی از آنچه که بر سرشان می آید، سفر به
این سرزمین (بلوغ)را در ظلمات شروع نموده و در تنهایی به پایان می برند.پدر
و مادر وظایف مشابهی نسبت به فرزندان همجنس خود دارند. در این زمینه
والدین می توانند در فضایی دوستانه و آکنده از اعتماد متقابل، پیرامون برخی
از علایم بلوغ، اهمیت دوستان در سلامت و یا انحراف اخلاقی، پیامدهای
معاشرتهای آلوده و مسایلی از این دست، با فرزندان نوجوان خویش به گفت و
شنود بپردازند.
2-آموزش جامع به مربیان و ستادهای تربیتی
غالباً
خانواده ها آنچنان در مسایل روزمره غرق شده اند که مجالی برای پرداختن به
مسایل روحی و اخلاقی فرزندانشان نمی یابند و یا در صورت داشتن
فرصت،هشیارانه با این امور برخورد نمی کنند.یکی از روان شناسان معتقد است
که بیشتر انسانها درحالتی شبیه نیمه خواب و نیمه بیدار به سر می برند.لذا
این مهم، متوجه مربیان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت مدارس است، به ویژه
ستادهای تربیتی که عمدتاً با مسایل اخلاقی و تربیتی دانش آموزان توجه
دارند.
در فرصتهای مناسبی که برای مربیان و ستادها فراهم می شود، باید
به طرح مسایل ضروری این دوره پرداخت و دانش آموزان نوجوان را با اهمّ وظایف
خود، آشنا نمود.لکن این که چه مسایلی را با نوجوانان باید در میان نهاد،
نیاز به آموزش جامع و دقیق در زمینه های روان شناسی بلوغ و نوجوانی، روان
شناسی تربیتی و به ویژه مشاوره ی کاربردی (فنون و تکنیکها)، دارد.
«در
یک مورد خودکشی که در یکی از مدارس متوسطه تهران اتفاق افتاد، دختر نوجوانی
خود را از بین برد.پس از تحلیل مسایل خانوادگی و تربیتی او اگر چه خانواده
اش، مشکلات زیادی را در رابطه با تربیت وی به وجود آورده بودند، لکن زمانی
که دانش آموز پس از این که عکس نامناسبی را از او به دست می آورند، از
معاون مدرسه خواهش می کند که به مادرش اطلاع ندهند و به او فرصت دهند تا
گذشته را جبران کند و قول می دهد که این مسئله دیگر تکرار نخواهد شد.اما
معاون مدرسه نمی پذیرد. دانش آموز مجدداً درخواست می کند که او را به
هرشکلی که می خواهند تنبیه کنند ولی مادرش را مطلع نسازند.باز هم معاون
مدرسه این فرصت را به نوجوان نمی دهد.در بررسیهای به عمل آمده معلوم شد که
مادر این دختر بسیار سختگیر و مقتدر بوده است.لذا دختر نوجوان پس از
ناامیدی از مدرسه و طرح این مسئله با دوستش که من دیگر نمی توانم به منزل
بروم، از طبقه ی دهم ساختمان خود را به خیابان پرتاب می کند و پرونده ی عمر
کوتاه او، این چنین مظلومانه بسته می شود.»
البته در هیچ شرایطی خودکشی
نوجوان را نمی توان عملی موجه تلقی کرد، لکن چرا باید معاون یک مدرسه که
آگاهی نسبی از مسایل تربیتی و روان شناسی دارد، این گونه با مسئله برخورد
کند و کار را آنچنان تنگ بگیرد که وی ناگزیربه خودکشی شود؟
3-آموزش کافی به نوجوانان
آنچه در زمینه ی آموزش خانواده
ها و اولیای مدارس ارائه شد، در نهایت منجر به آگاهی نوجوان از کم و کیف
مسائل دوران بلوغ می شود، لکن نوجوانان مستقیماً می توانند موضوع و محور
کارهای تربیتی تلقی شوند.صدا و سیما و دیگر رسانه ها، نهادها و سازمانها،
بخشی از فعالیتهای تبلیغی و ارشادی خود را به نوجوانان اختصاص دهند و آنان
را با دنیای شگفت و پررمز و راز خودشان آشنا سازند.
در یکی از مناطق
شمالی تهران، پرسشنامه ای در اختیار دانش آموزان هفت دبیرستان و مدرسه
راهنمایی قرار گرفت و بیش از 200 نفر به آن پاسخ دادند.این پرسشنامه شامل
11 سؤال مختلف بود.یکی از سؤالها با این عنوان طرح شده بود:
نوجوان
عزیز:اگر فردی برای شما سخنرانی نماید، چه موضوعی را لازم می دانید که مطرح
شود؟
پاسخهای نوجوانان به ترتیب فراوانی آنها و اهمیت موضوع، به این
صورت بود:
ـ مسایل اخلاقی
ـ مسایل مذهبی
ـ مسایل اجتماعی
ـ
مسایل علمی و درسی
ـ مسایل مربوط به دوست یابی
ـ مسایل ورزشی، سیاسی و
اقتصادی
ـ مسایل مربوط به دوران بلوغ
ـ آشنایی با مسایل جنسی
ـ
مسایل خاص جوانان
ـ مسایل مربوط به آینده ی یک نوجوان
ـ مسایل روز
ـ
مسایل سنین نوجوانی
ـ مسایل مربوط به اعصاب، ذهن و روان نوجوان
ـ
چگونگی هدایت غریزه ی جنسی
ـ مسایل شادی آفرین
ـ حُرمت و منزلت
اجتماعی نوجوان
ـ چگونگی تسلط برگفتار خود و نفی بیهوده گویی
ـ
ازدواج
ـ بیدارنمودن مردم
ـ آگاهی ار ضرورتهای دنیای امروز
ـ
آزادی فکری و ذهنی بیشتر
ـ انتقاد درباره ی کنترل نیروهای انتظامی و
محدود نمودن آن
ـ چگونگی راه و رسم زیستن
ـ ویژگیهای رابطه ی موفق
با والدین
ـ تفریحات
ـ استفاده از مکتب اسلام و تأثیر آن در سایر
کشورها
ـ احکام شرعی
ـ ارشاد دانش آموزان
ـ آداب معاشرت
4-حفاظت اخلاقی و تربیتی به ویژه از دختران نوجوان
انحرافات
اخلاقی از ماهیت پیچیده و خاصی برخوردارند و شناخت مکانیسم انحرفات و
چگونگی عملکرد آن، کاری است که در حد و توان نوجوانان ساده اندیش و کم
تجربه نیست.به ویژه آن که تحلیل انحرفات و آسیبهای اجتماعی، کاری عقلانی و
فکری است و نوجوانان، دنیا و مسایل پیرامون خود را از پشت عینک عاطفی می
نگرند.گرچه پسران و دختران نوجوان همگی در معرض این آسیبها قرار دارند، لکن
دختران نوجوان به دو دلیل آسیب پذیرتر هستند:
ـ یکی به لحاظ وضع خاص
بدنی و جنسی آنان که اگر حادثه ای بر آنها وارد شود، کاملاً مشخص می شود و
آینده و زندگی آنها را کاملاً دگرگون می کند و تقریباً راه برگشت را غیر
ممکن می سازد.
ـ دیگری به دلیل حیات عاطفی دختران نوجوان که معمولاً
احساساتی تر و انفعالی تر به مسایل می نگرند و از قدرت تحلیل مسایل و جمع
بندی آنها، تقریباً در حد ضرورت برخوردار نیستند.از این رو متأسفانه با
مسایلی مواجه می شویم که پاره ای از این دختران نوجوان اظهارنموده اند؛
مثلاً:
ـ درکودکی، مورد تجاوز قرار گرفته اند.
ـ در منزل تنها بوده و
مورد سوءاستفاده دیگران قرار گرفته اند.
ـ در سنین بلوغ با پسری در
منزل تنها بوده اند و اغفال شده اند.
ـ به منزل دوستان رفت و آمد داشته
در آنجا به انحرافاتی دچار شده اند.
چنانکه بر مسایل فوق، ضعف بدنی
دختران را هم بیفزاییم ملاحظه می شود که به خاطر این عامل، تسلیم پذیری و
مغلوب شدن آنان بیشتر از پسران بوده است و نیز این نکته را اضافه کنیم که
بیشتر دخترانی که مورد تجاوز و رابطه ی نامشروع دیگران قرار گرفته اند،
مورد تهدید و ارعاب واقع شده اند که مثلاً اگر مسئله را با کسی در میان
نهند احتمالاً کشته خواهند شد و یا تهدیدهایی از این قبیل که در نهایت،
امکان روابط نامشروع بعدی را فراهم نموده و دختران نوجوان به گرفتاریهای
بیشتری آلوده شده اند.
خانواده ها، باید مسئولیت حفاظت دختران و پسران
خویش را همچون امری مهم و حساس باید تلقی کنند.از تنها گذاشتن آنان در منزل
خودداری کنند، به افراد نوجوان و جوان و فامیل و بستگان دور و نزدیک و
کسانی که با آنها رفت و آمد خانوادگی دارند، بیش از حد خوش بین نباشند و
اعتماد زیادی نکنند و احتیاطهای اخلاقی و روحی لازم را ملحوظ دارند تا ثمره
ی زندگی آنها برای یک عمر دچار آسیبهای اخلاقی و روحی نشود.به ویژه در
خصوص رفت و آمد نوجوانان خود به منازل دوستان همسال و همسایه، مراقبتهای
ویژه ای به عمل آورند.
5-تکریم شخصیت
همان گونه که
تضعیف شخصیت نوجوانان، آنها را در مواردی به عقب نشینی وادار کرده ومنزوی
می سازد، در مقابل، تکریم شخصیت، ایشان را به میدان گسترده ی روابط اجتماعی
و حضور مؤثر و فعالانه در صحنه های جامعه سوق می دهد.
نوجوان، اگر
احترام ببیند و مورد تکریم واقع شود، اعتماد می کند ونیروها و انرژیهایش را
در مسیر سالم و سازنده ای به کار می اندازد.اما اگر از صحنه های فعال
جامعه عقب رانده شود، نیرویش را در خود مصرف می کند.
با نوجوان مشورت
کردن، به او مسئولیت دادن و در حضور اعضای خانواده و بستگان و دوستان به
شخصیتش احترام گذاشتن و برایش اهمیت قایل شدن و آزادی نسبی و معقول برای او
فراهم نمودن،از شیوه هایی است که نوجوان خود را در جمع، دارای پایگاه و
موقعیت اجتماعی احساس می کند و دیگر برای این که به درون خود بخزد و با خود
مشغول شود و درناامیدی شخصاً به ارضای خویش بپردازد، نیازی احساس نمی کند.
6-کار مداوم، زندگی سالم
یکی از حکما براین عقیده بود
که:
انسانهای خوشبخت، آنهایی نیستند که پیوسته به خوشبختی و یا بدبختی
فکر می کنند، بلکه خوشبختها آنهایی هستند که پیوسته سرگرم کار و فعالیتند و
فرصت فکر کردن به خوشبختی و یا بدبختی را پیدا نمی کنند.
نوجوانان از
نیرویی پایان ناپذیر برخوردارند و آمادگی عجیبی برای فعالیت و کار از خود
نشان می دهند.
اگر نوجوانان را به کار مداوم و زندگی سالم عادت دهیم و
جوهر زندگی را در کار به آنان بنمایانیم، موفق شده ایم که از ابتلای
خودارضایی آنان، جلوگیری کنیم.
کارهای بدنی، از رنج روحی ما می کاهد و
موجب تعادل جسم و روان می شود.اگر نیک بنگریم، انسانهایی را که پیوسته به
کار فکری مشغولند و تلاش بدنی ندارند، افسرده یا رنجور و فاقد شور زندگی می
یابیم، لازم است در محیط خانواده و محیطهای آموزشی و تربیتی، کار ایجاد
کنیم تا نوجوانان اوقات خود را با کار و آموزش توأم بگذرانند؛ در این صورت،
قدر زندگی و نعمتهای آن را بیشتر و بهتر می دانند و نیز برای قبول
مسئولیتهای آینده مهیاتر می شوند.
7-تنظیم خواب
نوجوانان
را باید عادت دهیم که شبها زمانی به رختخواب بروند که کاملاً خسته و آماده
ی خواب هستند.لازمه ی این کار، شرکت دادن آنان در فعالیتهای خانوادگی و
قبول مسئولیت از جانب آنهاست.اگر بتوان ترتیبی اتخاذ نمود که نوجوانان
اوایل شب به رختخواب بروند و صبح زود از جای برخیزند، به نحوی از پیدایش
زمینه های انحرافی پیشگیری به عمل آمده است.
طبیعی است اگر نوجوان با
خستگی به رختخواب نرود، به ناچار مدت زمانی را در بستر بیدارخواهد ماند تا
به تدریج به خواب رود و چون افکار و اندیشه های شهوانی و تحریک آمیز
معمولاً در این مواقع به سراغ نوجوان می آیند، نوعی تنظیم ساعات خواب برای
نوجوان، ضرورت خاصی پیدا می کند.
از سوی دیگر می توان نوجوانان را ترغیب
نمود که هر بامداد، به محض بیدار شدن، از بستر برخیزد و این لحظات را در
بستر نمانند.به همان نسبت که خواب اول شب و سحرخیزی برای تندرستی و نشاط
نوجوان نقش دارد، دیر خوابیدن یا پس از بیداری در رختخواب ماندن و بخصوص
خوابیدن پس از طلوع آفتاب، مضرّ، کسالت آور و ملال انگیز است.
به این
منظوربهتر است نوجوانان بعد از ظهرها حتی المقدور نخوابند، تا در اثر تلاش و
فعالیتهای روزانه، شب را زودتر و بهتر به استراحت بپردازد. دمای اتاق خواب
نوجوانان در زمستان، نباید خیلی گرم باشد.برای سلامتی و صحت بدن، اگر شبها
مقداری از پنجره ای باز باشد، ضمن استفاده از هوای آزاد و مناسب، تهویه
نیزانجام خواهد شد و زود برخاستن از خواب را سهولت خواهد بخشید.
یکی از
صاحبنظران معتقد است:(3)
درهرموسم خواب، نیمه ی نخستین شب بیش از نیمه ی
دومین به تن نیرو بخشد و تندرستی را نگهدارد.همین که از خواب بیدار شدید
بی درنگ از بستر برخیزید به یاد آورید که بامدادان، بیدار ماندن در بستر
خواب، بسیار زیان خیزاست، پیکر را سست و ناتوان سازد و وسوسه های شوم در دل
برانگیزد.
برخی از نوجوانان، به دلیل بی خوابی، زمانی دراز را در بستر
بیدار می مانند و با مشغول شدن به افکار و تصورات خود، زمان را سپری می
کنند تا لحظه ی خواب آنان فرا برسد.
ضرورت دارد که این نوجوانان، برای
رفع بی خوابی خود تلاش کنند و نیز در اولین فرصت به پزشک مراجعه نماید و با
مشورت او،تدابیر درمانی را به کار بندند.برخی از بیخوابیها، به دلیل غم و
اندوه نوجوان پیش می آید و یا اضطرابهای خاص دوران بلوغ، بیش از حد او را
متأثر می کند.
دراین مواقع، مقداری قدم زدن قبل از خواب، تنفس عمیق و
دوش گرفتن، می تواند به تنظیم خواب نوجوان کمک کند.
8-از
دو جنبه باید به بستر خواب نوجوان، توجه نمود.
ابتدا جدا نمودن
بستر خواب دختر و پسر از شش سالگی به بعد (که شرح آن با احادیث مربوط
رفت.)و این امر با سلامت اخلاقی آنان ارتباط نزدیکی دارد.در مورد دو نوجوان
پسر یا دو نوجوان دختر نیز باید تلاش نمود که در یک بستر نخوابند.
جنبه
دیگر کیفیت بستر خواب است که باید با دقت بررسی شود.بستر خواب نوجوان
نباید خیلی نرم و گرم باشد.«سیلوانوس استال»در این زمینه می نویسد:(4)
جوانان
نباید زیر یا زبرِ پرهای نرم بخسبند، هر چند در دهکده ها به سبب شدت سردی
هوای خوابگاه، لحاف و تشک آکنده به پرهای نرم و گرم به کار می برند، اما
جوانانی که می خواهند بدنی نیرومند و ورزیده داشته باشند، از خفتن در چنین
بسترهایی بپرهیزند، چون بسیار زیان خیز است.(5)
«کانت»نیزدراین مورد
معتقد است:(6)
رختخواب درشت از رختخواب نرم سالمتر است و به طور کلی
تعلیم و تربیت سختگیر به نیرومندی بدن، زیاد کمک می کند.مراد از تعلیم و
تربیت سختگیر، تعلیم و تربیتی است که از ایجاد روحیه ی راحت طلبی جلوگیری
کند. نمونه های قابل ملاحظه ای در تأیید این نظر می توان یافت، الّا این که
مورد توجه واقع نمی شوند یا به عبارت صحیح تر، مردم بدانها توجهی ندارند و
وقعی نمی نهند.
اگر بتوان نوجوانان را عادت داد که پس از اقامه نماز
صبح، با قرآن و دعا، مأنوس شوند، این امر در تجدید حیات معنوی و روحیه ی
اخلاقی آنان بسیار مؤثر خواهد بود.به ویژه دعاهای کوتاه که مخصوص هر روز
است، می تواند در شروع یک روز خوب و متعالی و با نشاط مؤثر واقع شود.
9-آسیب زدایی از محیط
در بررسی علل و عوامل انحرفات
جنسی،دیدیم که یکی از انگیزه های مثبت و مؤثر در این زمینه، آسیب زدایی
محیط نوجوان است.
محیط از طریق وارد نمودن عناصر محرک در گرایشهای
انحرافی، منجر به خودارضایی نوجوان و یا مشکلات دیگر انحرافی می شود.
از
این رو باید همزمان با سلامت اخلاقی محیط خانواده، در ابعاد اجتماعی نیز
دقت عمل وجود داشته باشد.
مسایلی از قبیل بدحجابی،بی حجابی، روابط
ناسالم و آزادانه ی دختر و پسر در برخی از محیطهای عمومی (از قبیل پارکها،
سینماها و سایر اماکن مشابه)، سریالهای تلویزیونی و فیلمهای خارجی و همچنین
عرضه و فروش عکسهای هنرپیشه ها و خوانندگان خارجی به گونه های مختلف در
تحریک زایی نوجوان مؤثر است.
بجا خواهد بود اگر همزمان با سالم سازی
محیطهای خانوادگی و آموزشی، مسئولین مربوط در بهسازی اخلاقی محیط اجتماعی
نیز اقدام نمایند تا نسلی که مدیریت آینده ی کشور را در اختیار می گیرد،
بتواند با روحی قوی و سالم و اراده ای اخلاقی، به ایفای مسئولیت خویش
بپردازد.
مطالعه ی کتابهایی از قبیل «غروب آفتاب در آندلس»بیانگر این
واقعیت است که استعمار برای غلبه برانقلابها و حرکتهای اسلامی و عقیدتی
همواره از نفوذ عناصر مبتذل و فاسد فرهنگی،بهره جسته و سعی در به ابتذال
کشیدن نسل نوجوان و جوان، از این طریق دارد.هم اکنون شبکه های نامرئی فساد
در تلاشند تا به طرق مختلف ریشه ی حمیّت و غیرت را در نسل جوان جامعه ی ما
بخشکانند.
ویدئو کلوپها به طریقه ی گسترده و تجدید،با آخرین دستاوردهای
صنایع عظیم فیلمسازی دنیای غرب که معجونی از سکس، خشونت و هیجان است،
خانواده های مرفه و بی بندوبار را تغذیه می کنند.نوجوانان و جوانان این نوع
خانواده ها نیز بارهای منفی فرهنگی و ضداخلاقی خود را در مدارس به همسالان
انتقال می دهند و در آخرین کلام، فرستنده های تلویزیونی کشورهای همسایه و
جمهوریهای آسیای میانه، ترکیه، عراق تا کشورهای عرب حوزه ی خلیج فارس به
طور فزاینده ای نوجوانان و جوانان مظلوم این دیار را پوشش می دهند که
مقابله ی با آنها مشکل، اما مهم و کاری در حیطه ی مراکز تصمیم گیری کشور
است.امید است مسئولین با توجه به حساسیت و اهمیت روز افزون این مسئله،
اقدامی بایسته و خداپسندانه انجام دهند.
10-تغذیه ی صحیح
کیفیت
تغذیه در دوران بلوغ، در شکل گیری مسایل انحرافی می تواند مؤثر باشد.تغذیه
به دو جهت حائز اهمیت است:یکی از حیث محتوا و مواد غذایی مورد نیاز
نوجوانان و دیگری از جهت زمان استفاده ی آن.یکی از نویسندگان نگاشته است:
در
دوران نوجوانی، همه چیز جز موضوع گرسنگی، خواب و خیال است. این عقیده
لااقل از نظر این که اهمیت اشتهای سیر نشدنی نوجوانان را معلوم می دارد،
صحیح به نظر می رسد.با محاسبه معلوم شده است که جیره ی غذایی یک پسر نوجوان
14 تا 17 ساله باید هشت دهم غذای یک مرد کامل باشد و برای دخترانی که در
همین سنین باشند، این میزان در حد هفت دهم است. چون غذای عادی یک زن نیز
معمولاً هشت دهم غذای یک مرد است.معلوم می شود که غذای یک پسرنوجوان در
سنین بلوغ با غذای یک زن معادل و مساوی است.(7)
به طور طبیعی غذای مناسب
نوجوان، غذایی است که توان لازم و مورد نیاز بدن او را تأمین کند.بخصوص که
نوجوانان در حال رشد سریع و چشمگیری هستند.لذا مواد غذای محرک و حارّه اگر
مکرر استفاده شود، برای این سنین به هیچ وجه مطلوب نیست.چون شهوات و
تمایلات خاص نوجوان را تحریک می کند.
جنبه ی دوم تغذیه نوجوانان،
انتخاب زمان مناسب برای آن است.معمولاً دیده می شود که یکی از علل بدخوابی و
یا بی خوابی نوجوانان، تغذیه ی نامناسب در شبهاست.
یکی از صاحبنظران می
نویسد:(8)
برخی از خوراکیها اگر در شب استفاده شود، معده را ناساز و
ناآسوده، دارد. در بیداری، فرسودگی و در خواب، آشفتگی پدید آرد؛ مثلاً بعضی
معده ها ماهی را هضم نمی کند، برخی دیگر با شیر سازگار نیست، نانهای شیرین
بیشتر هنگام، به دشواری هضم می شود، گروهی از مردم اگر میوه را در شب
دیرهنگام بخورند، هضم نمی کنند.
این نویسنده همچنین یکی از علل
احتلامهای پیاپی نوجوانان را در تغذیه ی نامناسب می داند:
احتلام بیشتر
هنگام، نزد کسانی دیده می شود که با معده ی سنگین می خوابند. بهترین روش
جلوگیری از این امر و خواب سنگین بامداد آن است که شب، معده را از
خوراکیهای گوناگون دیرهضم پرنکنند و به همان اندازه که به کیفیت غذا اهمیت
می دهید به کمیت آن نیز دقت کنند.(9)
در اینجا چند نکته را جهت خانواده
ها و اولیا در مورد تغذیه ی صحیح نوجوانان یادآوری می نماییم:
1-حتی
المقدور سعی شود غذای شب، سبک و زودهضم باشد و در اول شب صرف شود.
2-از
غذای آبکی و مواد گرم، در صورت امکان استفاده نشود.
3-غذاهایی که مواد
محرک و حارّه در آنها به کار رفته است، در شبها استفاده نشود.
4-از
غذاهایی که شور و نمکی بوده و در طول شب انسان را تشنه می کند، استفاده
نشود.
5-از نوشیدن قهوه و چای زیاد که خواب نوجوان را مختل و آشفته می
نماید نیز خودداری شود.
11-اوقات فراغت
مسئله ی
اوقات فراغت گرچه به لحاظ طرح مکررآن در جامعه، چندان تازگی ندارد، لکن علی
رغم این که بارها و بارها مطرح شده است، ولی همچنان مسئله آفرین است.
متأسفانه
باید گفت که درمقایسه با نظامهای تعلیم و تربیت کشورهای دیگر، دستگاه
تعلیم و تربیت ما یکی از طولانی ترین تعطیلات را اعم از تابستان و تعطیلات
نوروز، داراست.
این تعطیلات در ازای کمترین امکانات برای پرکردن اوقات
فراغت نوجوانان و جوانان، به شدت مسئله آفرین است.نوجوانان، سرشار از نیرو و
انرژی هستند و دوست دارند که دنیا را دگرگون کنند.آنها روحی بسیار حساس و
مسئول دارند، ولی اوقات فراغت طولانی و بی برنامه، آنان را عاصی و سرگردان
می کند.
«دنیس گیبور»یکی از کارشناسان مسئله اوقات فراغت، این چنین می
گوید:(10)
جای شگفتی است که انسانها قدرت تطابق و سازگاری عجیبی در
برخورد با مشکلات و سختیها از خود نشان می دهند، لکن همین افراد از کنار
آمدن با اوقات فراغتی که برنامه ای برای آن ندارند، عاجز می باشند.
نوجوانان
در عین حال که احساس سرگردانی و بلاتکلیفی می کنند، به تدریج سرخورده و
مأیوس می شوند و به دنیای درون خویش پناه می برند و در کنج خلوت و
انزوا،راهی برای مشغولیت خود می جویند.شاید تعداد نوجوانانی که به علت
فقدان سرگرمیهای سالم و اوقات فراغت برنامه ریزی شده به انحرافات اخلاقی و
از جمله خودارضایی مبتلا شده اند، کم نباشد.
یکی از راههای پیشگیری از
انحرافات جنسی نوجوانان، به کار گرفتن دستها، اندیشه ها و تواناییهای آنان
است.نوجوانان را می توان به فنرهای فشرده ای که آماده ی پرتاب هستند، تشبیه
کرد.اگر خانواده ها و اولیا بتوانند با برنامه ریزیهای مناسبی این انرژی
متراکم را در قالبهای جامعه پسند، مطلوب و خلاق بریزند، بخشی از انحرافات و
مشکلات اخلاقی، کاهش خواهد یافت.
در اوقات فراغت تابستان و نیز فرصتهای
بیکاری نوجوانان در طول سال تحصیلی، ازطریق توسعه ی کانونهای فرهنگی
تربیتی دانش آموزان، محیطهای ورزشی، فعالیتهای اردویی (به ویژه اردوهای
کار)، فعالیتهای فرهنگی و هنری، مسابقات هشتگانه ی مدارس، فعالیتهای ادبی و
نویسندگی می توان به آنان جهت داد و خلأهای بزرگ و دشوار زندگی آنان را پر
نمود.
این امر به «مثبت گرایی»نوجوانان، کمک و مساعدت می نماید و
نیرویی مؤثر برای تلاش و سازندگی اجتماعی، در آنان به وجود می آورد.درغیر
این صورت شاهد گروههای ناراضی، سرخورده و منزوی خواهیم بود که ممکن است به
گرایشهای مبتذل اخلاقی دست یازند.
اولین شرط برخورداری از اوقات فراغت
این است که، والدین اوقات فراغت خود را حتی المقدور و به گونه ای با
فرصتهای بیکاری فرزندانشان تطبیق دهند تا ایمان و اعتقاد کامل آنان را جلب
نمایند.متأسفانه از والدینی که اوقات فراغت خویش را خارج از چهارچوب
خانواده و برخلاف ارزشهای اخلاقی می گذرانند، نمی توان انتظار داشت که در
این زمینه همکاران خوب و مؤثری باشند.
بخشی از اوقات فراغت سالم و مفید
را در منزل می توان تنظیم نمود.از جمله مادران با تدبیر، در اوقات طولانی
تابستان می توانند با تعلیم هنرهای ظریف از قبیل خیاطی، گلدوزی، کوبلن و
سایر کارهای دستی، سرگرمیهای مثبت وسالمی برای دختران نوجوان خویش فراهم
آورند.در مورد پسران نوجوان نیز می توان با تفویض مسئولیتهای مختلف در امور
خانواده، ضمن تنظیم اوقات فراغت آنها، برایشان مقرّری در نظر گرفت، به
گونه ای که نوجوان، علاوه بر احساس ارزش نمودن وفعالانه برخورد کردن با
اوقات فراغت خویش، از درآمدی هم برخوردار باشد و بتواند با مشورت والدین در
خرج کردن آن نیز،آزادی عمل و اختیار داشته باشد.
استاد دکتر مهدی کی
نیا در ارتباط با اوقات فراغت و انحرافات اجتماعی، معتقد است که:
اقتصاد
دانان جوامع صنعتی پیش بینی می کنند که در زمینه ی رشد میزان بازده کار
درامر تولید و خدمات اجتماعی، دگرگونیهای جهش گونه پدید خواهد آمد و با
کاهش متمادی میزان ساعات کار، اوقات فراعت افراد نیز همواره فزونتر خواهد
شد.درکشورهای صنعتی رفاه نسبی مردم به سرعت فزونی می گیرد ولی به همان
نسبت، معنویات جامعه رو به انحطاط می رود.(11)
ایشان در جای دیگر می
نویسد:
از سوی دیگر سنتهای معمول درخانواده ها و گاهی عدم توجه به مدارس
به هنگام پرورش کودکان و نوجوانان، درآنان روح فردگرایی را پرورش می دهند
که خود اندیشه و تمایلات عالی و آرمانهای بزرگ اجتماعی را درجوان تضعیف می
سازد و علاقمندی آنان را به علم و هنر محدود می کند و زندگی ایشان را خالی
از محتوا می سازد.(12)
پی نوشت ها:
1-بلوغ (چه می دانم)؛ موریس دبس، ترجمه حسن صفاری، ص 63.
2-تحقیق
مربوط به آینده سازان، ص 23.
3-آنچه که یک جوان باید بداند؟؛ سیلوانوس
استال، ترجمه دکتر کاسمی، ص 38.
4-همان منبع، ص 37.
5-همان منبع، ص
38.
6-تعلیم و تربیت؛ کانت، ترجمه دکتر شکوهی، انتشارات دانشگاه تهران، ص
30.
7-بلوغ ؛ موریس دبس، ص 37.
8-آنچه که یک جوان باید بداند؟، ص
38.
9-همان منبع، ص 59.
10-نشریه ی پویه، مقاله ی اوقات فراغت از
دنیس گیبور.
11-مبانی جرم شناسی؛ دکتر مهدی کی نیا، جلد2، ص 1090.
12-همان
منبع، ص 1091.
منبع:دنیای نوجوانی
بیماری خاموش
همه چیز درباره خود ارضایی
خود ارضایی
داستان انحرافات جنسی بواسطه فرهنگ
منحط غربی و فاصله گرفتن این جوامع از آموزه های آسمانی و اصول اخلاقی و
انسانی به یکی از مهم ترین چالش های آنان امروز تبدیل شده تا جایی که خود
غربی ها و متولیان امور اجتماعی را در این کشورها به وحشت انداخته .
با
تحقیقی اجمالی لااقل ده ها مورد انجراف جنسی در بین جوامع مختلف قابل
شناسایی است که هر چند بسیاری از آنها در کشورهایی مانند ایران زمینه بروز و
ظهور ندارد اما برخی از آنها متأسفانه ربطی به فرهنگ و ملیت خاصی نداشته و
در همه جا شایع و رایج است و در این میان یکی از بارزترین و شایع ترین
انحرافات جنسی مسأله خود ارضایی است .
خود ارضایی که در عربی با تعابیری
نظیر استمناء، استشهاء خصخصه از آن یاد می شود یکی از شایع ترین انحرافات
جنسی در بین ملت های گوناگون از گذشته های دور تا کنون بوده که تقریبا در
بین اکثر مذاهب و قومیت ها نیز عملی مذموم و ناپسند شمرده می شد و کماکان
نیز تا حد زیادی عمل قبیح و مذمومی محسوب می شود .
صد در
صد حرام
همان طور که می دانید مسأله خود ارضایی از زوایای
گوناگونی همچون آثار جسمی،تبعات روحی مشکلات خانوادگی و اجتماعی و...مورد
بررسی کارشناسان مربوطه قرار گرفته است اما یک جنبه مهم در این مسأله بررسی
فقهی و نگاه دقیق شرعی به این مورد خاص است .
از آنجا که مسأله خود
ارضایی معمولا امری مخفی و شخصی است و غالب مبتلایان به هیچ وجه تمایل به
ابراز و بیان آن ندارند زوایای گوناگون این امر از جمله احکام شرعی آن هم
کمتر به گو ش افراد می رسد و بسیاری از مبتلایان به این عارضه خطرناک متوجه
آثار و تبعات منفی دینی آن نیستند .
مهم ترین نکته ای که باید به آن
توجه داشت این است که «استمناء»از نظر همه مراجع حرام و در زمره گناهان
کبیره محسوب می شود برخی افراد اشکال می کنند که اگر استمناءحرام است پس
چرا در رساله های توضیح المسائل حرمت آن ذکر نشده ؟جواب این سؤال روشن است
!زیرا رساله توضیح المسائل تنها به ذکر بخشی از احکام پرداخته و بسیاری از
مسائل از جمله مسائل جدید در این رساله ها نیامده بلکه در کتاب های
استفتائات که از طرف مراجع چاپ می شود به آنها اشاره می شود .
به علاوه
اکثر نظارت مراجع در کتاب های علمی آنها که مبسوط تر و دقیق تر از رساله
های فارسی است ذکر می شود و در این کتاب ها حرمت استمناء ذکرشده به علاوه
چنانکه گفتیم در کتاب های استفتاء و برخی رساله های فارسی هم ضمن بیان
احکام روزه به حرمت این عمل اشاره شده است .
حرا م از
همه رقم !
عمل خودارضایی یا اسمتناءممکن است به شکل های متفاوتی
صورت بگیرد اما آنچه مسلم است نفس این عمل یعنی انجام هر کاری که به انزال
منی یا به وجود آمدن حالت تخلیه شهوانی منجر شود حرام است به هر صورتی و در
هر شرایطی حتی اگر قرار گرفتن در یک موقعیت تحریکی خاص یا صحبت کردن با یک
نامحرم یا دیدن یک عکس یا فیلم و یا خواندن یک کتاب منجر به ایجاد این
حالت در فرد شود انجام این کار مصداق استمناء و حرام خواهد بود .
در
واقع در حرمت این عمل نتیجه ایجاد شده مورد توجه است نه راهکار به دست آمدن
این نتیجه به همین خاطر هر عمل اختیاری که منجر به ایجاد این نتیجه شود
حرام خواهد بود . حتی اگر این عمل فکر کردن یا تخیل کردن برخی صحنه ها باشد
. ناگفته نماند حالت های ایجاد شده در مردان و زنان در ا نجام این عمل
حرام ممکن است متفاوت باشد اما این تفاوت حالت مانع از حرام بودن این عمل
نمی شود .
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که حتی اگر این عمل
و دست ورزی با اندام تناسلی به انزال منی هم منجر نشود (چنانکه در مورد
زنان غالبا همین طور است )اما نفس این شکل لذت بردن از خود به تأکید مراجعی
مانند آیت الله بهجت ،مقام معظم رهبری،آیت الله فاضل ...به خودی خود حرام
است .
استثنائی در کارنیست؟
در اکثر احکام شرعی
ما موارد استثنائی و اضطراری پیش بینی شده یعنی در موارد ویژه و آن هم با
رعایت احکام ترخیص هایی داده شده اما باید توجه دشت که منظور از وضعیت
اضطراری این نیست که اگر جوانی خود را در فشار جنسی ببیند و برای خود مجوز
انجام عمل شنیع خود ارضایی را صادر کند . حتی سؤالی که از برخی از مراجع در
مورد جواز استمناءبرای نمونه گیری در آزمایشگاه های تشخیص و درمان
ناباروری شده ایشان حتی این موارد را از نوع ضرورتی که مجوز حل شدن این عمل
حرام باشد ندانسته اند .
در نتیجه می توان فهمید مسأله اضطرار و اجبار
در این مورد تا چه حد خاص و ویژه است فرض کنید فردی دچار بیماری صعب
العلاجی باشد که درمان و به دست آوردن سلامت متوقف بر انجام آزمایش بر روی
اسپرم باشد. امکان نمونه گیری بدون استمناءحرام هم وجود نداشته باشد .
بد بدتر ؟!
همین جا لازم است به یک نکته مهم اشاره
کنیم و آن اینکه بعضی افراد گمان می کنند استمناء و خود ارضایی راهی برای
مبتلا نشدن به رفتار های پر خطرتر و پرمفسده تری مانند رابطه نامشروع است و
اگر فردی خود را مخیر بین آلودگی به زنا یا لواط و یا خود ارضایی ببیند
خیال می کنند. بهتر است خود ارضایی کند و بین بد و بدتر بد را برگزیند . و
به خیال این که این از چاله به چاه می افتند شاید هم از چاه به دره!یک راه
حل محسوب می شود !
اتفاقا همین سؤال از برخی مراجع هم شده که اگر خود
ارضایی مانع آلوده شدن به گناهان بزرگ تر است می توان از باب دفع افسد به
فاسد آن را انجام داد؟ایشان پاسخ دادند :«برای ترک یک گناه نمی توان به
گناه دیگری پناه برد.»
ما نمی گوییم
جالب
اینجاست که نظیر همین سؤال از معصومین علیهم السلام هم شده و سائل تلاش
کرده به نوعی کوچک بودن گناه استمناء را در برابر زنا از زبان امام صادق
عیه السلام تأیید کند که حضرت از بیان این مطلب خودداری فرمودند بد نیست
برخی از این روایات را مرور کنیم.
از امام صادق علیه السلام در مورد
استمناءپرسیدند حضرت فرمودند :«گناه بزرگی است که خداوند در قرآن از آن نهی
فرموده است . استمناء کننده مثل این است که با خودش نکاح (زنا )کرده باشد
اگر کسی را که چنین کاری می کند بشناسم با او هم غذا نخواهم شد.»
راوی
از امام پرسید:گناه زنا بزرگ تر است یا استمناء؟حضرت فرمودند :«استمناءگناه
بزرگی است »
امام صادق در جای دیگر فرمودند :«خداوند با نظر رحمت به
استمناءکننده نمی نگرد »و رسول خدا نیز :«هر کس شهوتش را با دست دفع کند
مورد لعنت و نفرت خداوند است
به علاوه در برخی روایات دیگر این عمل
فاحشه و حتی نوعی زنا خوانده شده در نتیجه سادگی است که فردی گناه این عمل
را خفیف و سبک بشمارد به علاوه اصولا از نظر علمای اخلاق گناهی به نام
صغیره وجود ندارد و همه گناهان کبیره هستند و همچنین مشکل خطرناکی که در
گناه خودارضایی وجوددارد آن است که فرد آن را کم ارزش تلقی کرده نسبت به
انجام آن بی تفاوت می شود همچنین به انجام آن اعتیاد پیدا می کند که خود
این اصرار برگناه و کم اهمیت تلقی کردن آن بسیار خطرناک است .
نصیحت های دشمن
متأسفانه در سال های اخیر در فضای
اینترنت و فضاهای مشابه تلاش زیادی شده که خود ارضایی عمل کاملا طبیعی
،انسانی و قابل قبول تلقی شود حتی برخی مراکز پزشکی غربی و متأسفانه مقلدین
داخلی آنها تأکید می کنند که برای خود ارضایی هیچ ضرر شناخته شده ای به
اثبات نرسیده است.
از طرفی برای درمان برخی فشارهای روحی و روانی مانند
استرس و..انجام این عمل زشت را مفید دانسته جوانان را به انجام آن تشویق می
کنند و دید و شنیده شده برخی افراد در داخل کشور هم کورکورانه همین شیوه
را برای درمان برخی بیماران توصیه می کنند .درحالیکه:
اولا یک انسان
مؤمن و معتقد به خداوند این معیار و مبنای رفتارهایش را تنها ضرر جسمی نمی
داند تا اگر عملی برای جسمش ضررنداشت پس جایز است وحتی مفید باشد بلکه مبنا
در کنار رعایت سلامت جسم ،ضررهای خاص روحی و معنوی و اخروی است و یقینا
دیدگاه فردی که برای اصول و مبانی دینی اسلام ارزشی قائل نیست هیچ اعتبار و
ارزشی نخواهد داشت .
ثانیا براساس روایات خداوند درمان و شفا را در کار
حرام قرار نمی دهد و اگر این عمل فوائدی دارد مضرات بی شماری هم دارد که
نمی توان به آن تن داد به علاوه به تأکید همین کارشناسان همین فوائد
احتمالی از راه های دیگری هم به دست می آید و ضرورتی برانجام این عمل حرام
نیست .
ثالثا:همین کارشناسان و محققان غربی هم تأکید دارند بی ضرر بودن
خود ارضایی مربوط به انجام موقت آن است نه تکرار و اعتیاد در انجام آن
مشکلی که در غالب افراد مبتلا به این عمل زشت به وجود می آید و در این صورت
نتیجه همان می شود که خود این جوانان به آن می رسند یعنی انواع و اقسام
بیماری ها و ضعف های جسمی و روحی را در خود مشاهده می کنند و خود یقین
دارند که اینها نتیجه خود ارضایی است .
در هر صورت اگر همه عالم و آدم
تأکید کنند که این عمل بسیار خوب و مفید است اما برای یک مسلمان معتقد کلام
امام صادق حجت است که فرمود :«خداوند با نظر رحمت به چنین فردی نمی
نگرد.»و دوری از رحمت خدا یعنی عین جهنم!
به خدا نمی
دانستیم!
اما تکلیف جوانانی که به خاطر یک اشتباه یا یک دوستی
نامناسب با این عمل زشت آشنا شده و به آن مبتلا شده اند چیست؟ در حالیکه تا
مدت ها پس از انجام این عمل از گناه بودن آن و لزوم غسل و...مطلع نبودند .
یقینا
این عمل از گناهان کبیره بوده و پس از انجام آن و خروج منی غسل بر انسان
لازم می شود و اگر فردی ندانسته نماز و روزه هایش را در حال جنابت انجام
داد باید مقداری از نمازها را که یقین دارد در این حال انجام داده قضا کند
اما در مورد روزه قدری مسأله متفاوت است چون در بطلان روزه ماه رمضان علم
به بقاء بر جنابت مبطل است یعنی شخصی با این که می داند باید غسل کند بدون
غسل وارد روزه شود روزه او باطل است به همین خاطر وضعیت افراد قدری متفاوت
خواهد شد چون ممکن است برخی جاهل قاصر باشند و برخی مقصر که توضیح آن در
رساله ها آمده در هر حال توصیه می شود به خاطر اخلاقی که در نظر مراجع در
این خصوص وجود دارد هر فردی که خدای نکرده دچار چنین مشکلی بوده و به رساله
یا استفتائات مرجع خود مراجعه نمایید .
حسن ختام
کلام
آخر هم این که دست عزیز!هر چند ازدواج بهترین راه کار برای جلوگیری از
انحرافات جنسی معرفی می شود اما یقین بدانید که اگر انسان به دنبال تقوا و
تهذیب نفس نباشد حتی پس از ازدواج هم گرفتار انواع آلودگی های جنسی خواهد
بود .
این را عرض کردیم تا جوانی که زمینه ازدواج ندارد از خدا شاکی
نباشد که چرا چنین حکم دشواری را برای او قرارداده در حالی کا امکان ازدواج
را برایش فراهم نکرده است؛مطمئن باشید تقویت اراده و قدرت تسلط برتمایلات
نفسانی و مبارزه با این دشمن درونی که جنگ بزرگ و جها اکبر خوانده شده مهم
ترین راهکار رسیدن به آرامش و تعادل و رستگاری است والا بسیارند افرادی که
انحرافات جنسی آنها پس از ازدواج نه تنها برطرف نشده بلکه چندین برابر هم
شده است .
تنها این را بدانید که هزاران نفر با توکل به خدا و توسل به
اولیاء او و تلاش و اراده از این آلودگی به کلی فاصله گرفتند و از طوفان
شهوت و آلودگی به گناه پا بر ساحل تقوا و آرامش و پاکی گذاشتند . جوانی می
گفت :چندین سال مبتلا به خود ارضایی بودم و نمی توانستم آن را ترک کنم تا
اینکه از فردی شیندم که می گفت:«هر دست انسان 5انگشت دارد به نشانه 5تن آل
عبا و 14بند دارد به نشانه 14معصوم »با شنیدن این تشبیه خیلی گریه کردم و
با خود گفتم این دست من که نعمت خدا و نشانه و تذکره اولیاء اوست چرا باید
در راه گناه به کار رود و با همین تلنگر به کلی خود ارضایی را رها کردم .
می
بینید که با یک دست هم می توان کارهای بزرگی انجام داد .
«به امید پاکی
و سربلندی همه جوانان وطن »
منابع :1ـ
وسائل الشیعه ،ح18،ص575
2ـ شهید دستغیب،گناهان کبیره ،ح 2ص331
3 ـ
وسائل الشیعه ،ح14،ص268
4ـ مستدرک ،کتاب انکاح ،ص570
منبع : ماهنامه
فرهنگی اجتماعی دیدار شماره 110